daily reza
daily reza
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

۴ روش جلب اعتماد در کار

۴ روش جلب اعتماد در کار
۴ روش جلب اعتماد در کار




به من اعتماد داری؟

خب رضا واعظی اینجاست که این بار درمورد یه موضوع مهم باهاتون صحبت کنه! از حق نگذریم یکی از مهم‌ترین چالش‌های هر برندی، چه در ابعاد یک برند شخصی چه در ابعاد یک کسب‌وکار بزرگ، جلب اعتماد مخاطبینشه. اهمیت این موضوع زمانی مشخص می‌شه که ما چند دقیقه‌ای از مقام مجری کار بیرون بیایم و در مقام مشتری با یک کسب‌وکار ارتباط برقرار کنیم. این ارتباط ممکنه یک خرید ساده یا برون‌سپاری یکی از قسمت‌های کارمون باشه. اونجاست که متوجه می‌شیم چقدر برامون مهمه بهترین‌ها رو تحویل بگیریم.
یعنی می‌تونه همون چیزی که ازش خواستم رو تحویلم بده؟
یعنی به موقع می‌رسونه؟
یعنی متوجه اهمیت کار من می‌شه؟ می‌تونه به خوبی من کار رو مدیریت کنه؟ (مهم نیست مشتری شما چقدر کارش رو بد مدیریت می‌کنه، از نظر اون خودش بهترین مدیر اون کاره و از همه بهتر جوانب پیش‌ روش رو می‌شناسه)

این یعنی‌ها و کلی یعنی دیگه کنار هم قرار می‌گیرن و انواع دغدغه‌ها رو برای مخاطب شما درست می‌کنن و نهایتا همین باعث می‌شه اون فرد یا کلا منصرف شه یا در حین کار با سوال‌های زیاد و ارتباط‌های بیش از حد مزاحم روند کارش شه. اما چطور می‌شه این قضیه رو حل کرد؟ در ادامه این بلاگ ۴ نکته که به تجربه بهش رسیدم رو بهتون می‌گم.


۱) اهمیت جزئیات

وقتی صاحب کسب‌وکاری هستیم و هر روز با یک روند یکسان کارها رو پیش می‌بریم، کم کم بعضی از جزئیات وارد بدیهیات کارهای روزمره‌ی ما می‌شن. اما این فقط شامل حال شماست، نه مخاطبینتون! برای مثال شما می‌دونید که پروسه‌ی ارسال محصولتون بنا به ویژگی‌های خاصی که داره ممکنه طولانی‌تر از عرف ارسال‌ها باشه (برای مثال به‌جای ارسال در ۳ روز شما به ۷ روز کاری احتیاج داشته باشید) یا در گرفتن پروژه‌های برون‌سپاری ممکنه قسمتی از روند برای شما کاملا مشخص باشه؛ اما مراجع شما از اون بی‌اطلاع باشه.

بیان جزئیات و داشتن شفافیت کافی باعث می‌شه مخاطب شما بدونه دقیقا با چی سرکار داره و چه مراحلی رو پیش رو داره. این پرداختن کافی به جزئیات، می‌تونه قسمت خوبی از اعتماد مراجع شما رو جلب کنه. اینجا بهتره که اشاره کنم واژه‌ی «کافی» به اندازه‌ی همون جزئیات مهمه! بیش از اندازه از جزئیات صحبت کردن باعث سردرگمی مخاطبتون می‌شه و مجدد دلیلی بهش می‌دیدید تا از پیش شما بره و کسب‌وکار ساده‌تری رو پیدا کنه.


۲) از کدوم راه جلو می‌ریم؟

مورد دوم که اهمیت ویژه‌ای داره اشاره به اینه که بگیم مسیر پیش روی ما دقیقا چیه. شاید این مورد با پرداختن کافی به جزئیات یکی دیده شه؛ اما این دو با هم تفاوت دارند! در بحث پرداخت کافی به جزئیات صحبت از روتین‌هایی است که برای ما عادی شده؛ اما ممکنه برای مخاطب آشکار نباشه. ولی اینجا صحبت از مراحل پیش روئه. برای مثال مشخص کنید مسیر خریدش از شما به چه صورته. در اون مسیر چه مواردی رو باید به شما بگه یا اگر مدیریت پروژه‌ای رو برعهده دارید، مراحل انجام اون پروژه به چه صورته. در بحث مدیریت پروژه‌های برون‌سپاری‌شده، شفاف کردن مراحل پیش روی شما و کارفرما بسیار اهیمت داره. ایجاد یک sheet آنلاین یا ارائه‌ی یک سند اجرایی واضح از مراحل و اقدامات پیش رو می‌تونه به کارفرما کمک کنه تا بین شما و برندهای دیگه حس اعتماد بیشتری نسبت به کار با شما داشته باشند.


۳) خبر بد اینکه...

کاملا واضحه که خبر بد حس خوبی نمی‌ده. هیچ‌کسی هم مشتاق شنیدنش نیست؛ اما بیان خبر بد در ابتدای همون اتفاق بد خیلی بهتر از نگفتنشه. فکر کنم یکم پیچیده شد... واضح‌تر بگم؟

ببینید فرض کنید به هر دلیلی، محصول سفارش داده شده قرار نیست به موقع به دست مشتری برسه. مثلا مواد اولیه ندارید یا به دلایلی چند روزی به مشکل خوردید و نتونستید کار رو ادامه بدید. اینجا قطعا تاخیری در دریافت اون محصول یا خدمات برای مراجعتون پیش میاد. حالا هرچه در گفتن این خبر بد دست دست کنید از اون سمت مخاطبی رو دارید که بیشتر و بیشتر عصبی و نگران شده. گفتن خبر بد و اصلاح قراری که با مراجعتون داشتید باعث می‌شه اون متوجه شه کی باید منتظر دریافت اون خدمت یا محصولش باشه. هرچند اینجا کار درست رو انجام دادید؛ اما همین خبر بد خودش به نوبه‌ی خود یکی از عوامل بی‌اعتمادی به شماست، پس باید به فکر جبرانش برای مراجعتون باشید.


۴) قانون ده درصد

ده درصد زودتر، ده درصد بیشتر!

من یه قانون ساده دارم، اونم اینکه سعی‌ می‌کنم همیشه کار رو ده درصد بیشتر از میزانی که قول دادم تحویل بدم و ده درصد زودتر از زمانی که قول تحویل رو داده بودم کار رو تموم کنم. برای مثال گذاشتن یک هدیه کوچک کنار محصول ارسالی، یا انجام یه خدمت (هر چند کم) در کنار خدمت درخواستی می‌تونه اون ده درصد بیشتر باشه و باعث خوشحالی مراجع شما بعد از دریافت اون محصول یا خدمتی که ازتون خواسته بشه. ممکنه در نگاه اول این ده درصد بیشتر هزینه‌ی شما رو بالا ببره یا اون ده درصد زودتر فشار کار رو براتون زیاد کنه؛ اما این حرکت باعث می‌شه مخاطب شما به‌جای یکبار، سری‌های بعدی هم پیش شما بیاد یا شما رو به عنوان کسی که در خرید کردن ازش به شدت راضیه به دوستانش معرفی کنه.


جمع‌بندی کنیم؟

رعایت همین ۴ نکته ساده شما رو در جلب اعتماد مخاطب چند قدمی جلو میندازه؛ اما تمام اون جلب اعتماد تو همین نکات خلاصه نمی‌شه. موارد دیگه‌ای مثل تعامل سازنده داشتن، گفتگو کردن، انتقاد پذیری و... هم نکاتی هستند که اگر برندها به درستی رعایتشون کنن، می‌تونن اعتماد مخاطبینشون رو بیشتر و بیشتر کنن.

شما نکته‌ای به ذهنت می‌رسه که به این بلاگ اضافه شه؟

اگر دنبال مطالب بیشتری هستی به اینستاگرام یا لینکدین من هم می‌تونی سر بزنی :)

رضا واعظیدیجیتال مارکتینگدیلی رضاسوشال مدیا مارکتینگفریلنسر
رضا واعظی هستم ، سعی میکنم از چیزهایی بگم که باعث رشدمون شه. سوشال مدیا مارکتر / بلاگر / دانشجوی MBA استراتژی دانشگاه تهران / مطالب تخصصی تر رو با همین آی دی تو صفحه اینستاگرامم بخونید :)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید