مدیرعامل بازار روی سن بود و داشت سخنرانی میکرد، البته بهتر است بگویم مدیرعامل سابق کافه بازار چرا که «امین امیرشریفی» این روزها جایش را به «مهدی امیری» سپرده است. مراسم موبایل سامیت سال ۱۳۹۸ بود و هنوز خبری از ویروس منحوس کرونا نبود و از همین رو جمعیت زیادی بود که رو به روی او قرار گرفته بودیم تا از او سوال کنیم. من تمام سوالم از او حول محور اظهار نظر جنجالی بود که در سخنرانیاش کرده بود؛ اینکه گفته بود «کپیکاری از بازیهای خارجی چندان عیبی ندارد.»
میخواستم گفتگوی کوتاهی با او داشته باشم تا این اظهار نظرش را زیر شلاق نگاه تیزبینانه رسانهها بگیرم، کاری کنم که همه بگویند خود کافه بازار هم یک کپی از گوگل پلی است و معلوم است که مدیرعاملش هم چنین حرفی میزند. در ذهنم این موارد میگذشت و تیترهای جنجالی یک به یک مانند موجهای خروشان به صخرههای خاکستری مغزم برخورد میکرد. با خود میگفتم مگر میشود از کپیکاری حمایت کرد و خلاقیت را فراموش کرد؟ پس نوآوری و ارتباط آن با فناوری چه میشود؟
صحبت کوتاه من با امیر شریفی اما قاعده بازی را عوض کرد، دیدگاهش را کامل شرح داد و متوجه شدم چیزی که روی سن و در حین سخنرانی از دهان او خارج شده، دقیقا آن چیزی نبوده که مد نظرش بوده است. به چین اشاره کرد که خودش کپیکار تمام روزگار است و حالا پس از اینکه سالها کپی کرده و در این زمینه موفق شده، توانسته سری در بین صنایع سرگرمی بالا بگیرد به طوری که بازیها و انیمیشنهای قدرتمندی را به بازار جهانی عرضه کند و نامش را در کنار بزرگان صنعت جا بیندازد.
امیر شریفی به من گفت: «بحث اینجاست وقتی میخواهید کاری را انجام دهید و هنوز روی آن مسلط نیستید و شناخت کافی ندارید باید از نمونههای موفق استفاده نمایید. بیزینس مدلها در حال حاضر در صنعت آی تی تکراری است و کپی مدلهای استاندارد بینالمللی است. من معتقدم با این کپی کردنها میتوان نیاز کاربر را فهمید؛ ما منظورمان این نیست که Artهای بازی کپی کاری شود بلکه این مسائل میتوانند به بهترین شکل ممکن بومی سازی شود.» میدانید، او تقریبا درست میگوید.
بازیهای موبایلی در ایران حالا تبدیل به سرگرمی بخش بزرگی از گیمرهای ایرانی شدهاند. میدانم که تا چندی پیش کسی که با موبایل به دنیای گیم روی آورده بود را نمیشد یک گیمر خواند اما واقعیت اینجاست که حالا دور و زمانه بازیهای موبایلی عوض شده و این صنعت رشد بسزایی در جهان داشته است. دلایل مختلفی برای آن وجود دارد، بازیهای موبایلی ارزانترین نوع گیم (جدا از بازیهای هکی و کپی سایر کنسولها و یا پی سی) هستند که در این شرایط اقتصادی به دست عاشقان گیم میرسند. میتوان این بازیها را با هزینه کم و گاه رایگان به دست آورد و از آنها لذت برد. بازیهای موبایلی از یک سری بازی پازل و یا دویدن در مسیری بیانتها خارج شدهاند و حالا سبکها و ژانرهای گوناگونی دارند و در بین آنها عناوین اکشن و ماجراجویی قدرتمندی نیز دیده میشود. گیمرها نیازی ندارند برای داشتن یک بازی موبایلی بروند و یک کنسول مجزا تهیه کنند، آنها با موبایلی که با آن درس میخوانند و زنگ میزنند، بازی هم میکنند.
جدا از این موارد، هزینه ساخت بازی موبایلی نیز به مراتب کمتر است و همین مساله شاخکهای استودیوهای بازیسازی را تیز کرده است. اگر قبلا استودیوها سعی داشتند تا با ساخت عناوینی چون گرشاسپ و لطفعلی خان زند و... در دنیای گیم کاری کنند و مجبور به ساخت بازیهای پر هزینه برای پیسی بودند، حالا با ایدههای سادهتر و بودجههایی مستقل میتوانند یک عنوان موبایلی درخور عرضه کنند و میلیونها مخاطب داشته باشند. جدا از همه اینها مساله تحریمها نیز در کنار استودیوهای بازیسازی قرار دارد، آنها نمیتوانند به راحتی بازی را طراحی کنند و آن را در استورهای خارجی به فروش بگذارند؛ سلیقه سخت مخاطب خارجی هم به عنوان تیر آخر به این موارد اضافه کنید تا زنجیره «چرایی شکل گیری و رشد بازیهای موبایلی و استقبال از آن در ایران» تکمیل شود.
حال که به مرحله ورود استودیوها به ساخت بازیهای موبایلی رسیدیم، میتوانیم دوباره به حرفهای امیر شریفی مراجعه کنیم. ما جوانانی داریم که میخواهند برای جوانانی دیگر بازی بسازند و تجربه کاملی در این زمینه ندارند. همانطور که وقتی قرار است هر کالای فیزیکی دیگری را به مرحله تولید بومی برسانیم باید از CBU شروع کنیم، در اینجا هم محصولی همچون «بازی ویدیویی» را با ساخت کپیها آغاز کردیم. واقعیت اینجاست که بازیهای کپی در سالهای گذشته کیفیت بسیار ضعیفی داشتند و دقیقا همانند یک CBU در صنایع تولیدی نقش ایفا میکردند؛ یک کپی تمام و کمال بدون ذرهای خلاقیت. وقتی مشخص شد که بازار ایران چه بازیهایی را دوست دارد، استودیوها به ساخت آن بازیها چراغ سبز نشان دادند.
شاید بگوییم این روش درست نبوده و نیست ولی شخصا معتقدم در این بازار پرریسک نیاز است که با سرعت کم حرکت کرد. من افرادی را دیدم که میگویند اصلا نباید وارد این حوزهها بشویم و باید مصرف کننده کامل محصولات جهانی باشیم. اینها صحبتهایی متعلق به بخشی از مردم است که در هر حال چه بخواهیم چه نخواهیم جزو جامعه خریداران بالقوه هستند. باید کاری کرد تا آنها تبدیل به مشتریان بالفعل شوند، دید که چه دوست دارند و روی آن تمرکز کرد.
همین میشود که حالا بعد از گذشت این مراحل آزمایشی که دوست دارم آن را پایلوت بازیسازی موبایلی در ایران بنامم، وارد مرحلهای شدیم که بازیهای کپی ساخته شده در کشور حاصل یک مهندسی معکوس درست و بجا هستند. آنها توانستهاند به طرز زیبایی بازیهای جهانی را بومی سازی کنند و این درست که در میانشان یک سری عناوین تکراری همیشگی وجود دارد که کیفیت نازلی هم دارند اما عناوین برتر و تاپ حوزه بازیهای موبایلی، واقعا حرفهای خوبی برای گفتن دارند. بیانصافی است اگر بگوییم که بازیهای موبایلی ایران کلا بر پاشنه کپی برداریهای خوب و «بومیزاسیون شده»! میچرخد، عناوین خلاقانه و نابی نیز در این میان وجود دارد که ساخته ذهن و تیمهای ایرانی است و هرچند تعدادشان شاید به زور به اندازه انگشتان دو دست برسد اما آنها آغازگر مسیر تازهای هستند که فاز سوم بازیهای موبایلی در ایران را شکل میدهد. در فاز سوم این بازیهای خلاقانه و نوآورانه جولان میدهند و در کنار بازیهای دیگر که کپیهای ناب و خوبی هستند، مارکت بازیهای موبایلی در ایران را شکل میدهند.
همانطور که کافه بازار خودش یک کپی پیست صرف از گوگل پلی نیست و توانسته با ارزش افزودهها و آوردههایی خاص، برای مخاطبین داخل ایران جذابیتهای انحصاری داشته باشد که در مارکتهای خارجی یافت نشود، بازار بازیهای موبایلی نیز به همین سمت پیش میرود. قطع ارتباط ما با جهان شاید در خیلی از موارد وجود داشته باشد و تحریمها مانع از پیشرفت درست این حوزهها شده باشد ولی دست روی دست گذاشتن و نگاه کردن به آسمان هم معنایی ندارد. بازیسازان ایرانی در این شرایط جنگیدهاند، آنها بودجه ندارند چرا که بودجه در دستان ارگانها و نهادهایی است که بازیهای سفارشی و خاص میخواهد. شاید فیلمسازان وا داده باشند و حالا سینمای ما مملو از «آقا زاده» و «خروج» باشد اما هنوز صنعت گیم ایران به این شعارزدگیها آلوده نشده است و مستقل و روی پای خود ایستاده است؛ نه بنیادی در این میان کاری میکند و نه جای دیگری؛ آنها تنها هستند و تنها گیمرهای ایرانی پشتشان هستند.