خستگی شاید تنها ویژگی مشترکی باشد که ایرانیان را در یک گروه جمع سازد،ما همیشه و در بهترین حالت حداقل دو دسته هستیم.وقتی این این دو دستگی در عالم سیاست اتفاق بیفتد آن را «دو قطبی»مینامند که ظاهرا چیز خطرناکی است و سیاست مدار خوب سیاست مداریست که جامعه را دو قطبی نکند اما از قضا سیاست مدار موفق کسی است که جامعه را دو قطبی کند و این عجیب است که خوب ها،موفق ها نیستند.
در جامعهی ما هر پدیدهای که وجود دارد برای آن موافق و مخالف و شاید گاهی عدهای بی نظر پیدا میشود و فورا با هم دعوا میکنند و به هم فحش میدهند و از هم متنفر میشوند و چون این داستان بیشتر در فضای مجازی است دقیقا هم مشخص نیست از چه کسی در چه جایی و در چه جایگاهی متنفر میشود.
ما به مانند گلادیاتورهایی هستیم که از هم یک عکس پروفایل (که اگر فیک نباشد) و یک بیو(اگر آسمان ریسمان نباشد) و یک موضع زاویه دار با ما (حتی عدد درجات کم باشد) میدانیم و با همدیگر تا ان سوی مرز تنفر میجنگیم.
اینستاگرام و توییتر میشود «روم» وکامنت و منشن «کلوسئوم» این شهر.تماشاچیان این شهر دلقک ها و تولیدکنندگان محتویات و پیج های بیشمار شرط بندی و سلبریتی های دوزاری که کسب درامد میکنند.
در فیلم های گلادیاتوری حتما دیده اید که بعد از بزن بزنهای بیشمار و خون پاشی های زیاد یک قیصری (با بازی واکین فینیکس)که در آن زمان نیمی از جهان احتمالا زیر نگین انگشترش میباشد فرمان میدهد با جهت شصتش که این قائله چگونه ختم شود.
شور بختانه بشر امروز از این نظر از آن موجود دوهزار سال پیش کمی عقب تر افتاده و امروز چشمش به شصت دست کسانی است که احتمالا چند سال بعد خجالت بکشیم از یاداوری اینکه نام انها را میدانستیم.امروز بابای اراتها و تتلوها جنگ ما را هدایت میکنند و فرمان کشتن و فلان و بیسار میدهند.
آیا نگارنده چنین میپندارد که مطلبی دقیق و جدید یافته و قصد نصیحت دارد؟خدایش او را مرگ دهاد اگر چنین غلطی بخواهد بکند.
چیزی که من فهمیدم این است که ما و همهی ما کم و بیش میدانیم این بد است و آن مبتذل است و این ره که ما میرویم به ترکستان است،ولی ما عمیقا خستهایم.همهی ما این روزها خسته ایم و حال نداریم خود را از این لجنزار بیرون بیاوریم.
میدانیم کتاب بهتر از اینستاگرام است ولی خسته تر از آنیم که بخواهیم چشممان را به حرکت روی سطور عادت دهیم.
میدانیم اینها مبتذل است ولی خسته تر از آنیم که خود را با مفاهیم عمیق درگیر کنیم.
میدانیم این رابطه اخر عاقبت ندارد ولی خسته تر از آنیم که به کار آخر عاقبت دار فکر کنیم.
ما خیلی خستهایم اقا.کاش اینستاگرام وتوییتر خودشان ما را بیرون کنند.