دکتر میگوید، زود قطع کردی. نشسته ام بالا سر پدر، بهش سرم وصل کردند، خوابش برده و دارد خر و پف عمیقی میکند چندفعه سرش را کج کردم.
از سه شنبه هفته پیش گلو دردم شروع شد، چهارشنبه اوج گرفت، پنج شنبه صبح، خودم را جمع کردم رفتم اورژانس، آن دکتر حاذق گفت سینوزیت داری و دو آمپول نوشت و آموکسی سیسلین، برگشتم.
جمعه عصر کمی بهتر شدم و خوشحال رفتم بیرون دوچرخه سواری و آوج (آب هویج) زدم و شکم درد و اتوبان شدن دست شویی با شماره ۱ شروع شد. فرداش رفتم دکتر حاذق دیگر، میگویم:
_تکرر دارم از دیشب
خیره و متعجب نگاه میکند: چرا تکرر داری؟ نکنه قند داری برات آزمایش باید بنویسم.
_ آموکسی سیسلین هم را بخورم؟ ادامه بدم؟
_ نمیدونم اون گوارشت هم بهم میزنه میخوای بخور.(با تعجب)
شبش خود سر آنتی بیوتیک را قطع کردم ولی اون قطع نشده تا امروز که دیدم هم همکارم و هم پدر جفتی مریض اند و تب دارند و گلو درد و مشکل معده.
از دکتر پدر میپرسم من تکرر دارم میگوید علائم این ویروسه ست. برات قرص مینویسم و برای پدر هم پنی سیلین، بعد بر میگردم ازش میپرسم دوباره آموکسی بخورم میگوید نباید قطع میکردی الان هم توصیه نمیکنم.
در اينترنت سرچ میکنم نوشته تکررر از علائم بیماری ویروسیت، دو ابن سینای این مملکت حتی نفهمیدن بیماری من ویروسیست، که من اینقدر گیج نشم که چه گلی بگیرم نفهمم سینوزیت و مسمومیت نیست آن نابغه دوم دست زیر چونه گذاشته میگوید چرا تکررر؟؟.
تکررر امان بریده، پرستار آمده پنی سیلین پدرهم بزند، با حسرت به پنیسیلینش نگاه میکنم که ای کاش به من هم بزند تا از این ویروووووس رها شوم .