danial_sabbahi
danial_sabbahi
خواندن ۶ دقیقه·۲ سال پیش

چرا مهندسی شیمی نخوانید

پارسال را میخواستم این مطلب رو موقع انتخاب رشته کنکور بنویسم ولی اینقدر سر سربازی خسته بودم حوصله ام نیامد و امسال که درگیر بازار کار شدم خواستم بگم سر جدتون سمت این رشته نرم.

اگه فک کردی والتر وایت میشی سخت در اشتباهی
اگه فک کردی والتر وایت میشی سخت در اشتباهی


اول بگم اگه عشق این هستی که بری پالایشگاه و پتروشیمی و این حرفا و پول توو نفته و شهرتون نزدیکش کارخونه داره و یا شرکت های شیمیای فعال داره این رشته بدردت میخوره اما اونقدرها هم روی حقوق فضایی(خیلی جاها در حد همون وزارت کار) حساب نکن یعنی اگه هر مهندسی دیگه بگیری میتونی اون حقوق بگیری یعنی مکانیک سیلات و یا شیمی خالی هم بخونی باز اونجور جاها می تونی بری حداقل تووی اون رشته ها تکلیف روشنه چی میخونی ولی این واقعا رو هواست.

از تعریف چرت رشته شروع کنم براتون که مکانیک سیالاتی که از شیمی اطلاع دارد اما اینطوری نیست شما در این رشته واقعا کامل از هیچ کدوم از این دوتا متوجه نمیشید یعنی نه مکانیک سیالات دقیق می فهمید نه شیمی اصن در نهایت این رشته باید تکلیف خودتون رو روشن کنید میخواهید مکانیک سیالات بشید که میشه مهندس فرایند که میخوام اون چه سمیه (خودم متاسفانه ارشد طراحی فرایند دانشگاه تهران خوندم) یا اینکه برید سمت آزمایشگاه های کنترل کیفیت که میشه بیشتر همون شیمیه (که به نظرم شیمی خیلی بهتره) یعنی این خیالو از ذهنت بیرون کنید که شیمی رو خوب می فهمید و کلی هم دانش از تجهیزات دارید که واقعا اینطور نیست در واحدهای ارائه شده کمی شیمی عمومی و کمی شیمی آلی و کمی شیمی تجزیه می خونید با آزمایشگاهاش و همین تمام این مثلا کل بیس شما میشه از دانش شیمی که برید باهاش فرایند طراحی کنید مثلا.

اما..........

درس هایی که شما رو از یک مکانیک سیالات جدا میکنه طراحی راکتور و درس عملیات واحد که میرید تجهیزات متداول این صنعت شیمیایی رو طراحیش رو یاد میگیرد که اینم بگم شما هیچ وقت این ها رو در صنعت طراحی نخواهید کرد بلکه استانداردهاش موجوده باید ببینی اون استاندارد و اون پتنت برای جداسازی مثلا متانول اومده چندتا سینی بکار برده شما هم همون کارو کنید(فک کن مثلا تو بگی من با کلی تحقیق فهمیدم باید 49 تا سینی به جای 50 تا سینی جداسازی در برج تقطیر بذاریم که استاندارد لورگی گفته ، همه با انگشت شصتشون بهت یک چیزی نشون میدن ) و یکی ترمودینامیک محلول ها می خونید که اون رشته شیمی می خونه و مکانیک سیالات 1 و 2 دارید و در نهایت انتقال حرارات. یعنی درنهایت شما یک ملقمه بی مزه از چیزهای مختلف خوندید که همه استاداتون تاکید دارن که شما مهندسید باید بتونید یک کارخونه طراحی کنید(زرت و پرت)

بدی این رشته اینه که تابع مکان جغرافیایی زیست امروز شماست یعنی میخوام بگم با امکانات کاری که روز به روز داره به وجود میاد این ویژگی ها رو باید باهاش خدافظی کنین: ساعت کاری منعطف (یکی از چرتی های این رشته اینه که اگر کارخانه برید امکان شیفت خوردن مادام العمر دارید)،نزدیکی محل کار(اگر به کارهای مکانیک سیالات و فرایندی علاقه ندارین که تووی دفترن و دوست دارین کارخونه کار کنید همه بیرون شهر هستندو اونم اصن حقوقش متناسب با این سختی راه نیست)، دورکاری ، کار در منزل، پروژه گرفتن از خارج(مگه اینکه استاداتون با یکی اونور در ارتباط باشه پروژه گرفته و خرمالیشو به اسم مقاله نوشتن بده شما)، اینکه خودتون کار راه بندازین(مثلا خب شاید بگی فرمول فلان ماده رو میزنم باهاش کار راه میندازم خب مشکل اینه تووی لیسانس اصن بیس شیمی خوبی یاد نگرفتی و شیمیست ها بهتر کار کردن) و هزینه کار راه انداختن در رشته ما برای تولید یا پیمانکار شدن برای اجرای پروژه های صنعتی متاسفانه خیلی بالاست و اینطوری نیست که شما خونه بشینین و با سیستم خودتون یا یکی حداقل سرمایه بتونید خدمات بدید (یک نکته رو اغماض نکنم می تونید با چندتا سیستم تووی یک واحد بشینید یک کارهای فرایندی بکنید ولی این پروژه گرفتن از صنعت خیلی داستان داره و نیاز به لینک و رابطه ی فراوان و اینکه شرکت شما رو اصن به حساب بیارن در شروع کار).

از قشنگی های این رشته اینه که در طراحی فرایندهای شیمیایی شما نمی تونید از خودتون فتوا بدین مثلا من فک کردم بیام برای تولید بیام یکم فرایند رو تغییر بدیم متاسفانه قبل از ماها خیلی از فرایند ها راهشون باز شده و شما عملا باید بین دو تا سه گزینه موجود یکی رو انتخاب کنین و جایی برای خلاقیت نداره و اگه با این قضیه مشکلی ندارید این میشه مهندسی فرایند بیشیند با چند تا نرم افزار یک فرایند رو شبیه سازی کنید.اگه هم بخواید در یک کارخونه کنترل فرایند کار کنید حتی شرکت نفت هم ، دانش در حد فوق دیپلم صنایع شیمیایی کافیه این همه درس چرت احتیاج نیست.

از جهت خلاقیت همون فرایند های آزمایشگاهی پلیمر و شیمی هست که اگه دوست داشتین پلیمر یا شیمی بخونین خب بهتره تا اینکه وقتتون رو با این رشته تلف کنید، چون کارهایی که بچه ها مهندسی شیمی تووی آزمایشگاه انجام میدن از تولید انواع مواد پلیمری و غشاهای جداسازی و انواع مواد شیمیایی همه رو بچه های رشته ی دیگه بهتر انجام میدن.

اگر هم کار بازرگانی مواد شیمیایی دوست دارید که اصن احتیاجی به این همه دردسر از ریاضی مهندسی گرفته تا اون ترمودینامیک نیست شناختی از ماده و کاربردش و تست های آزمایشگاهی داشته باشی کافیه حالا اگه دوس داری اسم شیمی داشته باشی خب بخون:))))))

چیزهایی که این رشته رو به نظر من (البت میگم شما میتونید بیاید بگید من تووی این رشته فعالیت کردم و کلی راضی بودم ) نسبت به خیلی رشته های دیگه بسته نگه داشته چیه ؟

1-یعنی اگه بخوایم بگیم شما صرف بخواید بر اساس تعریف این رشته کار کنید و تمرکزتون رو بذارید صرف رو بهینه سازی فرایند های شیمیایی و اصن کنترلش، فقط می توانید در صنایعی که به شیمی ربط داره کار کنید و مث رشته صنایع و حسابداری نیست که بتونید هرجای با ربط و بی ربطی کار کنید.فقط هرجا که اسم شیمی و نفت باشه می تونید کار کنید حالا شانستون اگه شهر محل زندگیتون اینا رو نداشته باشید باید هرجایی که این کارخانه باشه برید.و گرنه بیکارید.

2-متاسفانه خیلی از فرایندهای شیمیایی از تصفیه آب گرفته تا فرایندهای پتروشیمی و نفتی،خیلی هاشون راه فرایندهاشون باز شده و موجود هست مثلا مانند هوش مصنوعی یا علم داده نیست که اول داستانه، نمی خوام بگم هیچ کار بهینه سازی انجام نمیشه همین الانشم وضع خیلی از صنایع کشور خرابه مشکل اینه شما مثلا بخواید یک کار ابتکاری کنید که بالخره هم ذوق کنید و هم باهاش به کسب در آمد برسید خیلی مشکله چون خیلی از راه رو قبل شما باز کردن و مث زمان جنگ جهانی دوم نیست که مثلا هامر بیاد بگه روش تولید آمونیاک و اوره عوض کنه . اگه دقیق تر بخوام یک بحثی در علم اقتصاد هست به اسم بازده نزولی (diminishing returns)یعنی به تعبیری هزارمین نفری که روی یک پروژه کار میکنه اندازه اون نفر دهمی بازدهی نداره (این مفهوم رو از این سایت 8000 ساعت بدست آوردم در رابطه با کار که وقت داشتی نگاش کن).فرایند های شیمیای (ببین منظورم از فرایند اینکه چه تجهیزاتی با چه دما و فشاری استفاده کنیم) خیلی هاشون در اومدن و نزدیک اون نقطه حداکثرن.

نمودار بازدهی نزولی که از یه جایی بعد دستاوردهات سرعتشون کم میشه
نمودار بازدهی نزولی که از یه جایی بعد دستاوردهات سرعتشون کم میشه


3-متاسفانه نمی تونی بری داخل خیلی از استارت آپ ها بخاطرت رشتت.یعنی می تونی بری ها :))) ولی از دانش رشتت نمی تونی استفاده کنی البت میدونم خیلی از رشته های فنی این داستانو دارن و بخاطر عدم کار آمدی دانشگاهست اما این یکی واقعا خیلی جاها بکار نمی آد.یعنی یک رشته استارت آپی نیست که خیلی از استارت آپ ها نیازت داشته باشن. میدونید اینو از این لحاظ می گم اگه دوست داری سوار موج های جدیدی بشی که دارن راه می افته.

درنهایت سرتو درد نمی آرم ببین تو بالخره باید از یه جا شروع کنی و بری دانشگاه و انتخاب رشته و دانشگاه یکجاییش بخاطر این شرایط چرت کنکور تقصیر تو نیست. نگران نباش مهم اینه که هیچ وقت پیگیرتو از دست ندی و دائم بری چیزهای مختلف و کارها مختلف رو تست کنی تا بفهمی چی میخوای حتی اگه این رشته رو رفتی

فک نکن اگه اسمت شد فلان مهندس تا باید تهش همون کار رو کنی. تمام


کنکورانتخاب رشتهرشتهشغلمهندسی شیمی
خاطراتی از یک آدم متوسط(رو به پایین)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید