در دنيايي زندگي ميكنيم كه تمام ابزارها براي خوشحال كردن ما در آن يافت ميشوند. از رسانه هاي پخش موسيقي و فيلم و سريال تا انواع و اقسام كتاب هاي موفقيت و پادكست هاي بي شمار از چگونگي به موفقيت رسيدن آدم هاي موفق. هم چنين تمام ابزارها براي افسرده كردن ما هم وجود دارند مثل اينستاگرام( البته بيشمار فوايد خوب هم دارد) و باقي شبكه هاي اجتماعي تا جملاتي مانند تو زيبايي تو جذابي را گفتن جلوي آينه! . بي شك خود ما مقصريم كه چه نوع سيستمي براي زندگي مان انتخاب ميكنيم. اگر با اين فرض كه همه چيز بر عليه ما و بر ضد ما است پيش برويم قطعا در زندگي و تمام جنبه هاي آن آسيب ميبينيم . با اين رويكرد نه تنها موفقيت هاي كمي نصيب ما ميشود بلكه عملا به خود و روان خود آسيب ميزنيم. اين يك حقيقت روانشناسي است كه اگر چيزي را به خودمان القا كنيم ذهنيت و اعمالمان نيز در جهت همان طرز تفكر انجام ميگيرند. مثلا اگر به خودمان القا كنيم كه بازار كار برنامه نويسان ديگر جايي براي ما ندارد و ما توان تحمل سختي هاي راه آنرا نداريم حتي اگر از خيلي از اطرافيان و دوستان مستعدتر باشيد با اين طرز تفكر به خود القا ميكنيد كه برنامه نويسي شغل مناسبي براي شما نيست در حالي كه شما با اينكه استعداد و علاقه و شور برنامه نويسي را داريد و به احتمال خيلي زياد آن را به خودتان اثبات كرده ايد اما امان از طرز تفكر اشتباه. نكته ديگر اين است كه چرا ما بايد اصلا براي اين جور چيزها وقت بگذاريم؟ چرا بايد به خودمان بقبولانيم كه الان خوشحاليم؟ چرا بايد تا كار معيني را به موفقيت نرسانده ايم زندگيمان را موفق تصور نكنيم؟ مگر شكست بزرگترين موفقيت هر فرد نيست؟ شايد جمله تكراري شده باشد اما با خودتان كمي فكر كنيد و ببينيد چندبار تا حالا شده كه واقعا خوشحال بوده ايد اما خودتان به خودتان القا كرده ايد كه تا زماني كه فلان كار را انجام ندهم خوشحال نيستم. يكي از اصول موفقيت كه معلوم نيست چرا در كتاب هاي كمي درباره موفقيت به آن پرداخته شده است اين نكته است كه براي هدف گذاري و موفقيت بايد ديگر به هدف فكر نكرد بلكه به سيستم آن فكر كرد؟ سيستم يعني چه؟ يعني شما ميگوييد هدف امسال من ساختن يك فيلم كوتاه حرفه اي و ارسال آن به جشنواره هاي مختلف است يا شروع يادگيري يك كار جديد يا برنامه نويسي يك برنامه/سايت و يا هرچيز ديگري كه به آن علاقه داريد. خب ما هدف را تعيين كرديم اما اشتباهي كه انجام ميدهيم اين است كه فقط هدف را تعيين ميكنيم و مختصر تلاشي هم ميكنيم اما موفق نميشويم و دوباره آن را رها ميكنيم. خب چرا؟؟ اشتباه ما اين است كه كارهايي كه بايد براي رسيدن به هدف را انجام بدهيم را انجام نميدهيم. براي ساخت فيلم كوتاه بايد تجهيزات آنرا اجاره كنيم براي اجاره بايد پول پس انداز كنيم و سپس عوامل فيلم را دور هم جمع كرده سپس فيلمبرداري كنيم يا درباره برنامه نويسي بايد زبان آنرا فرا بگيريم بعد بايد با ساعت ها كار و كد زدن هاي فرسايشي كنار بياييم و آزمون و خطا كنيم و بسيار كارهاي ديگر...به اينها سيستم ميگويند يعني نحوه انجام كارها/مقدمات آن . پس نيازي نيست خودمان را به خاطر چيزهاي كوچك افسرده كنيم فقط بايد كارمان را انجام دهيم يا به قول معروف "كارتان را در سكوت انجام دهيد موفقيت به اندازه كافي سروصدا خواهد كرد"....