زندگی چیست؟
از اولین روزی که بشر تفکر انتزاعی را اموخت از خودش پرسید زندگی چیست؟
چرا من هستم؟
ایا هدفی از وجود من هست
از دیربار هم بشر به ان پاسخ داده است
یه عده گفتند خدایی ما را خلق کرده است
عده ای به خدایان باور داشتند
کم کم جلو امدیم
داروین نظر خود را به جهان علم تحمیل کرد
و بعد نظریات مختلف مطرح شد
از یک طرف بعد از این اکتشافات جدید عده ای ناامید از این تکرار بیهوده و پیش رو بودن نیستی جاودان به زندگی پشت پا زدند و به قول نیچه تا به جنازه ای رسند در دم میگویند زندگی باطل است
و اما عده ای با دانستن فرصت کوتاه زندگی ان را ارج مینهند
و اما سخن من گفتن از گروه سوم مواجه با نیستی است
انهایی که قرار را بر فرار ترجیح میدهند
انان که خود را نمیفریبند
و شجاعانه زندگی را بر دوش میکشند
و انقدر شجاع هستند که حتی یک بار پوچ را به مقصد برسانند
انان که اسیر ناامیدی پوچ گرایان نمیشوند
انان که فریب جعل معنای اگزیستانسیالیست ها را نمیخورند
انان که میدانند زندگی معنایی ندارد اما با خلق یک معنا میدانند که جعل معنا میکنند و با شجاعت زندگی میکنند
انان که با شجاعت و ذهنی باز بی معنایی را پذیرفتند و هر معنایی را جعلی میدانند
اما عشقشان به زندگی از هر چیزی بیشتر است.