کتاب یادت باشد نوشته محمدرسول ملاحسنی درباره زندگی شهید مدافع حرم حمید سیاهکلی میباشد که به نقل از همسر این شهید ۲۶ ساله بیان شده است، در این مطلب قصد داریم تا با بیان خلاصه ای از این کتاب شما را با آن آشنا کنیم .
قبل از هرچیزی به سراغ نویسنده کتاب یادت باشد میرویم محمد رسول ملاحسنی کیست؟ رسول ملا حسنی زاده قزوین و فعال فرهنگی در حوزه کتاب های دفاع مقدس و مدافعان حرم میباشد که با کتاب هایی ههمچون یادت باشد… در بین علاقه مندان به این ژانر از کتاب به محبوبیت رسیده است.
کتاب یادت باشد حول محور زندگی شهید حمید سیاهکلی مرادی که در سن ۲۶ سالگی به فیض شهادت نائل آمد میباشد، این کتاب بر اساس بیانات همسر او خانم فرزانه سیاهکلی نوشته شده است.
او روایات خود را از کمی قبل تر از آغاز زندگی مشترکشان روایت کرده است، یعنی از زمانی که هنوز فکر ازدواج نبوده و در حال خواندن درس برای کنکور بوده است
اما ماجراهای جالب خواستگاری حمید و فرزانه و اتفاقات بعد از آن است که دل فرزانه را میبرد و جواب مثبتش را اعلام میکند. محمدرسول ملاحسنی تمام خاطرات، اتفاقات و بینش آنها در یک کتاب گردآوری کرده است و نام آن را یادت باشد، گذاشته است.
با هم نگاهی به قسمت هایی از این کتاب میاندازیم اما بدون شک داستن اصلی را به علت ترس از لوس شدن و لو رفتن آن بیان نخواهیم کرد و به بیان قسمت های جذاب بسنده میکنیم.
بیشتر بخوانید: خلاصه کتاب شیب اثر ست گودین
هنوز شیرینی قبولی دانشگاه را درست مزهمزه نکرده بودم که خواستگاریهای باواسطه و بیواسطه شروع شد. به هیچکدامشان نمیتوانستم حتی فکر کنم. مادرم در کار من مانده بود، میپرسید: ‘چرا هیچکدوم رو قبول نمیکنی؟ برای چی همهٔ خواستگارها رو رد میکنی؟’ این بلاتکلیفی اذیتم میکرد. نمیدانستم باید چکار بکنم.
بعد از اعلام نتایج کنکور، تازه فرصت کرده بودم اتاقم را مرتب کنم. کتابهای درسی را یکطرف چیدم. کتابخانه را که مرتب میکردم، چشمم به کتاب ‘نیمهٔ پنهان ماه’ افتاد؛ روایت زندگی شهید ‘محمدابراهیم همت’ از زبان همسر. خاطراتش همیشه برایم جالب و خواندنی بود؛ روایتی که از عشقی ماندگار بین سردار خیبر و همسرش خبر میداد.
کتاب را که مرور میکردم، به خاطرهای رسیدم که همسر شهید نیت کرده بود چهل روز روزه بگیرد، به اهلبیت؟ عهم؟ متوسل بشود و بعد از این چله به اولین خواستگارش جواب مثبت بدهد.
خواندن این خاطره کلید گمشدهٔ سردرگمیهای من در این چند هفته شد. پیش خودم گفتم من هم مثل همسر شهید همت نیت میکنم. حساب و کتاب کردم، دیدم چهل روز روزه، آن هم با این گرمای تابستان خیلی زیاد است، حدس زدم احتمالاً همسر شهید در زمستان چنین نذری کرده باشد! تصمیم گرفتم به جای روزه، چهل روز دعای توسل بخوانم به این نیت که ‘از این وضعیت خارج بشوم، هر چه که خیر است همان اتفاق بیفتد و آن کسی که خدا دوست دارد نصیبم بشود’.
از همان روز نذرم را شروع کردم. هیچکس از عهد من باخبر نبود؛ حتی مادرم. هر روز بعد از نماز مغرب و عشاء دعای توسل میخواندم و امیدوار بودم خود ائمه کمکحالم باشند.
یادت باشد یک روایت عاشقانه از زندگی یک شهید است. اگر به چنین کتابهای علاقه دارید، از خواندن کتاب یادت باشد، لذت خواهید برد. حس خودتان را در مورد این کتاب با ما در میان بگذارید.
برای دیدن معرفی سایر کتاب ها و خواندن مقالات بیشتر به آرامیس مراجع کنید.