ویرگول
ورودثبت نام
نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»
نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»
خواندن ۲ دقیقه·۱۲ روز پیش

آمدن و رفتن

شمارۀ ۱۰۱ | خشت چهارم | سامان اسماعیلی

متعجب و سردرگم اطراف خود را نگاه می‌کنم. عکس نقشۀ دانشگاه را از گوشی‌‌ام چک می‌کنم تا در این شهر آجرهای سرخ که از هر دیوارش داستانی ناگفته سر برون می‌آورد، گم نشوم. مرا از خانۀ دبیرستانی جدا و در اینجا رهایم کرده بودند. در نگاه اول می‌ترسیدم؛ زیرا خانۀ جدید شکوه و عظمتی متفاوت از هرآنچه قبلاً دیده بودم، داشت. در حقیقت اینجا دنیایی دیگر بود و من، ساکن جدید آن، در حال تجربه‌کردن مفهومی تکراری ولی جدید بودم؛ آمدن.

در حال تلاش برای به‌ یادآوردن اولین روزهای ورودم، به ساعت شنی حضورم در شریف چشم می‌دوزم. می‌فهمم چند وقتی است با قوت بیشتر و با سرعتی اعجاب‌انگیز در حال‌گذر است. ابتدا گمان می‌کنم نوشتن این خشت، سرعت زندگی را برایم زیاد کرده باشد؛ اما نه. این خشت و صفت شمارشی‌اش، یعنی «چهارم»، تنها یک زنگ هشدار بوده تا متوجه رسیدن به سال چهارم تحصیلم شوم. ثانیه‌ها چون دانه‌های شن روی هم تلنبار شده‌اند و خاطرات، چنان گردوغبار زمان بر شیشۀ ذهنم نشسته‌اند که می‌توانم حدس بزنم در روزگاری نه‌چندان دور، دل‌تنگ همه‌شان می‌شوم، حتی آن قسمت‌های تلخ و دشوارش. این دل‌تنگی‌های زودهنگام نوید اتفاقی را می‌دهد؛ رفتن.

آمدن و رفتن عادت ماست. این عادت از لحظۀ تولد که با گریه و فریاد دنیا را درود می‌گوییم و تا زمان مرگ که با درد و سختی دنیا را بدرود می‌گوییم، نمایان است. آدمیزاد سکون را دوست دارد و نسبت ‌به تغییرات حداقل در لحظۀ اول، واکنش اجتنابی نشان می‌دهد. هر ورودی برای او سخت است و هر خروجی، سخت‌تر. تغییرات همچون موجی سهمگین و خوفناک به ساحل آرام زندگی برخورد می‌کند؛ گاهی همراه خود مروارید و صدف دارد و گاهی هست‌ونیست آدم را با خود می‌برد. هر گامی او را به تلاطم تغییر می‌سپارد؛ اما او همچنان در رؤیای آرامش، به بند عادت خویش چنگ می‌زند و از هر نسیم تازه‌ای بیمناک است.

این ایام «شریف» بخشی از جریان متلاطم زندگی است و طبیعتاً از قوانین آن ناگزیر. میان کلاس‌ها و راهروهای این ساختمان‌های سرخ، روزها یکی پس از دیگری می‌گذرند و هفته‌ها در چرخۀ بی‌پایان درس‌ها و پروژه‌ها محو می‌شوند. ساعت‌های طولانی کتاب‌خوانی در کتابخانه و شب‌های سپری‌شده پای تمرین‌ها به‌سرعت از دست می‌روند. صدای گفت‌وگوهای جلوی دانشکده پس از هر نوبت کلاس درس و خنده‌های ناشی از صحبت پشت سر فلانی و بهمانی به‌زودی ضعیف می‌شوند. لحظه‌ها را باید غنیمت شمرد؛ چراکه این روزهای پرهیاهو به‌زودی پایان می‌پذیرند و تنها خاطراتشان باقی خواهد ماند.

حال این شمایید و این شریف. شریف برای شماست. از همین لحظه داستان زندگی‌تان را بنویسید؛ البته حواستان باشد که جوهر خودکارتان محدود است. از نوشتن نهراسید ولی گزیده بنویسید و قبل از هر نوبت نوشتن، نوشته‌های دیگران را بخوانید.

نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»، نشریۀ انجمن علمی-دانشجویی دانشکدۀ مهندسی شیمی و نفت دانشگاه صنعتی شریف / کانال تلگرام ما: https://t.me/dardaneshkadeh
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید