کارآموزی در دکل نفتی چگونه میگذرد؟
شمارۀ ۸۹ | محمدحسین افشاریپور
آنجا همه چیز سخت و در عین حال، لذتبخش بود. ظهر که میرسید، آفتاب با تمام توان میتابید و آلیاژهای فولادی سنگین را داغ میکرد. آنجا همه در حال کار بودند و در تمام ناحیه، بوی گازوئیل میآمد. از یکی از کارگران شستوشو که پرسیدم: «میلاد، پیاده چقدر راهه از اینجا تا کمپِ استراحت؟» پاسخ داد: «یه ساعتی طول میکشه حسین، ولی سالم نمیرسی! اگه با آفتاب نیفتادی، مار و عقرب میزننت. اینجا لبۀ دنیاست؛ پیاده که بری به نیم ساعت نکشیده از لبه افتادی پایین.» شاید الان که چنین جملهای را میخوانی، رگ مهندسیات باد کند و بخواهی بروی به سال نود و هشت و به میلاد ثابت کنی زمین گرد است! بین خودمان باشد؛ اما من آن روز با آن لباس یک تکۀ نارنجی و سر و صورت کثیف از گِل گازوئیلی، وقتی به دورترین نقطۀ بیابان نگاه کردم، لبۀ دنیا را دیدم. کارآموزی من در لبۀ دنیا بود. کارآموزی من در دکل حفاری خشکی ۱۱۷ شرکت حفاری شمال گذشت.
چرا دکل حفاری؟ چرا پژوهشگاه نه؟
روحیهات چطور است؟ دوست داری جلوی کولر و پشت میز بنشینی، به صفحۀ کامپیوترت نگاه کنی و منتظر نتیجۀ یک شبیهسازی باشی؟ دوست داری نهایتاً چند شیر فشار باز و بسته کنی تا ببینی در آن مغزۀ از همهجا بیخبر، چند سیسی جیوه جا میشود؟ اگر پاسخت به سوالات بالا مثبت است، وقت خودت را با کارآموزی در دکل حفاری تلف نکن. برای عملیات حفاری، دقت در حرکات و عمل شاید مهمتر از دقت روی کاغذ و در محاسبات باشد. اگر به مباحث درس حفاری و عملیات آن علاقهمندی و مهمتر از آن، تحمل شرایط سخت خوراکت است، کارآموزی دکل حفاری را به تو پیشنهاد میکنم.
شرایط سخت یعنی چه؟
دکلهای حفاری به دلیل آلودگی شیمیایی و صوتی که متناسب با ذات کارشان است، دور از شهرها فعالیت میکنند. همین نکته باعث میشود تا اکثر دکلهای حفاری در مکانهای غیرقابلسکونت دائمی برپا شوند. این مکانها ممکن است بسیار گرم، بسیار سرد، صعبالعبور و گاهی بدون آنتن تلفن همراه باشند. ناحیۀ استقرار دکل ۱۱۷ در شهریورماه نود و هشت، واقع در ۵۶ کیلومتری شرق اهواز و دارای هوای بسیار گرم و در ساعاتی از روز، بسیار شرجی بود. گرچه تا امروز مکان این دکل بارها تغییر کرده است، آبوهوای اطرافش قرار نیست آنقدرها تغییر کند. علاوه بر اینها، شرایط کار روی دکل پاکیزه نیست و کثیفی لباس کار با گل حفاری برای بیشتر پرسنل (مخصوصاً سکوبانها، دکلبانها، حفار، کمکحفار، گلشناس و کارگران شستوشو) اجتنابناپذیر است. اگر خوششانس باشی و دکل در حال کار با گل پایه آبی باشد، بهراحتی میتوانی لباس خود را مثل روز اول تمیز کنی؛ اما در مواجهه با گل روغنی (که سیال پایهاش اغلب گازوئیل است) چارهای نداری جز اینکه برای همیشه به لکههای سیاه روی لباس کارت رضایت بدهی!
زندگی اقماری چگونه است؟
کار در صنعت حفاری معمولاً به صورت اقماری بوده و یکی از بهترین تجربههایی که در کارآموزی دکل حفاری کسب خواهی کرد، آشنایی با زندگی اقماری است. در این کارآموزی، برای چهارده روز، همراه با شیفت به ناحیه اعزام و در یکی از کانکسهای خالی کمپ استراحت (در فاصلۀ چهار پنج کیلومتری دکل حفاری) مستقر خواهی شد. هر روز ساعت هفت صبح پس از صرف صبحانه در کانکس رستوران کمپ، با مینیبوس به دکل حفاری رفته و هنگام ظهر، نهار را همراه با پرسنل در کانکس رستوران دکل صرف خواهی کرد. ساعت هفت عصر، موعد بازگشتت با مینیبوس از دکل به کمپ استراحت و صرف شام در کمپ خواهد بود. موقعیتهای کاری اقماری، گوناگون و متنوع هستند و توسط شرکتهای حفاری با توجه به نوع و شرایط کار به متقاضیان پیشنهاد میشوند. در دکلهای حفاری خشکی، بیشتر اوقات کار به صورت «چهارده-چهارده» انجام میشود (چهارده روز کار و چهارده روز استراحت) و در دکلهای دریایی، ممکن است این اعداد به «بیست و هشت-چهارده» تغییر کنند. (برای آگاهی از موقعیتهای مختلف کاری میتوانی به آگهیهای جذب نیروی شرکتهای حفاری در لینکداین مراجعه کنی.)
از دکل چهچیزی میآموزم؟
دکل حفاری بخشهای متفاوت و متنوعی دارد. در اتاق رئیس دستگاه، میآموزی که چگونه رفتار در مقابل انسانهای متفاوت، متغیر است و چگونه میتوان در بیشترین درجۀ استرس، شوخ و خوشاخلاق بود. در اتاق ناظر عملیات، درمییابی برقراری تعادل بین کار کارگران، فن مهندسین و خواستههای کارفرما چقدر میتواند دشوار باشد. روی دکل حفاری، با سیستمهای برقی و مکانیکی دکل و نحوۀ کار هرکدام به طور مقدماتی آشنا خواهی شد؛ تستهای سادۀ گل حفاری را روی مخازن گل انجام داده و همزنها و الکهای گل را از نزدیک خواهی دید؛ در تعمیر و رسیدگی به پمپهای تریپلکس توسط دکلبانها (همان مانکیمنهای خودمان) مشارکت خواهی کرد؛ به اتاقک حفار رفته و طریقۀ کنترل جرثقیل قدرتمند دکل (دراورکس) توسط او را دیده و لرزشهای ناشی از عملیات حفاری را با تمام وجود درک خواهی کرد؛ در عملیات لولهپایین و لولهبالا مشارکت کرده و دشواری کار سکوبانها (همان رافنکهای خودمان) را با هر بار «اسلیپسانداختن» و «آچارکشیدن» بیشتر و بهتر متوجه میشوی و درنهایت، وقتی بازمیگردی، حس میکنی «صبورتر» شدهای. در کنار همۀ اینها، اگر بخت یارت باشد و عملیاتی مانند رانش لولهجداری، سیمانکاری و حفاری کج (انحرافی) به پستت بخورد که دیگر خوشا به سعادت تو!
حرف آخر
دکل حفاری آسان نیست. اگر از بقیه بپرسی، میگویند رفتیم و برگشتیم و دیگر هم نمیخواهیم برویم؛ اما برای من نه رفتنش ساده بود و نه برگشتنش. دکل حفاری برای من همانجایی بود که مهندسی از دل تکستبوکها و اسلایدها بیرون آمد و در بیابانهای خشک خوزستان به عمل گره خورد. پیش از همهگیری کرونا، قرار بود فرصت گذراندن کارآموزی برای دانشجویان مهندسی نفت دانشکدهمان با همکاری دانشکده و شرکت حفاری شمال هر سال فراهم شود؛ فرصتی طلایی که در گذر زمان فراموش و از دانشجویان علاقهمند دریغ شد. شاید مسئولان دانشکده آنقدر سرشان شلوغ شده که گاهی از یاد میبرند خودشان در وبسایت دانشکده نوشتهاند: «هرچه صنایع شیمیایی و نفتی بزرگتر و پیچیدهتر میشوند، به همان اندازه کار مهندسین شیمی و نفت به پایۀ قویتر و عمیقتر علمی و تجربی نیاز پیدا میکند». در حالی که قویترین پایۀ تجربی مهندسان نفت ما در ورقزدن جزوههای پرینتشده از سالهای گذشته است. شرکت حفاری شمال و دستگاههای متعدد حفاریاش میتوانند بهترین تجربۀ تو برای گذراندن کارآموزی باشند. برای احیای این فرصت شگرف تلاش کن و اگر به لبۀ دنیا رفتی، سلام من را به میلاد برسان!