پرونده شماره۷۵- محدثه ابوالحسنی/سروش سماوی
لازمه داشتن دید بهتر برای هر انتخابی، اطلاع داشتن از پایان مسیر آن است. در پرونده این شماره از نشریه «دردانشکده» به بررسی سرانجام دانشجویان ورودی ۹۴ دانشکده پرداختیم و از آنها درباره تلخیها و شیرینیهای دوره کارشناسی و برنامهشان برای آینده پرسیدیم. در ادامه با موارد جالب توجه، صحبت جداگانهای کردیم و دلایلشان را برای انتخاب مسیر متفاوت جویا شدیم. وقتی داستانهای آنها را شنیدیم هرکدام از ما موردی بسیار شبیه وضعیت خودمان در وضعیت و مسیر آنان دیدیم و امیدواریم شما هم بتوانید با دیدن گذشته و حالِ مورد مشابه خودتان، آیندهتان را بهتر ترسیم کنید.
میزان مشارکت
به سراغ ورودیهای ۹۴ رفتیم و برنامههایشان را برای آینده جویا شدیم. در این نظرسنجی ۷۰ نفر شرکت کردند که ۱۴ نفر از رشته مهندسی نفت و ۵۶ نفر م. شیمی بودند.
عشق در نگاه اول
در ابتدا از علاقه آنها به رشته پرسیدیم که نکات جالب توجهی را نشان میداد. ۳۷درصد از دانشجویان ۹۴ای از ابتدا به رشته خود علاقه داشتند و هنوز هم آن را دوست دارند. اما رتبه بعدی که ۳۰درصد از آرا به آن مربوط است کسانی هستند که با علاقه وارد رشته خود شدند؛ اما دیگر علاقهای به آن ندارند. بهطور کلی در انتهای کارشناسی ۴۵درصد از ۹۴ایها به رشته خود علاقه ندارند و ۵۵درصد با علاقه در حال تمام کردن دوره کارشناسی هستند.
یک نکته جالب توجه دیگر در نظرسنجی این بود که از بین کسانی که به رشته خود علاقه ندارند، ۳۸درصد آنها به دنبال اپلایکردن هستند و حتی یک نفر قصد ارشد خواندن در همان رشته را دارد. در اینجا باید قبول کنیم شاید با وجود اینکه رشته فعلی، رشته موردعلاقه تعدادی از دانشجویان نیست به دلایل مختلف راضی به ادامه دادن مسیر شدهاند.
وقت شمردن جوجهها شده
تا به حال ۶۶درصد از ۹۴ایها فارغالتحصیل شده و ۲۷درصد هم ترم آخر خود را سپری میکنند که یعنی حدود ۹۳درصد از دانشجویان حداکثر تا انتهای ترم ۱۰ کارشناسی خود را تمام میکنند.
نکته دیگری که توجه ما را در این نظرسنجی جلب کرد این بود که بیش از ۶۰درصد کسانی که گفته بودند فعلا از دوره کارشناسیشان ماندهاست، همانهایی بودند که در ابتدا به رشته خود علاقه داشتند و در حال حاضر ندارند. گویا نداشتن شناخت از مسیر پیشِ رو و در نتیجه از دست دادن علاقه اولیه گریبانگیر آنها شده و اتمام راه را برایشان دشوار کردهاست.
اپلای، اپلای و باز هم اپلای
از دانشجویان پرسیدیم که برنامهشان برای آینده چیست. ۵۰درصد گزینه اپلای را انتخاب کرده بودند. گزینه دیگری که ۴۳درصد آن را نیز انتخاب کرده بودند ارشد خواندن است؛ اما وقتی برای مصاحبه تکبهتک سراغشان رفتیم قدم بعدی اکثر آنان نیز اپلای بود. البته افرادی نیز بودند که علیرغم این که هنوز کاری برای اپلای پیش نبردهاند، این گزینه را انتخاب میکردند. در واقع این گزینه برنامه آیندهشان تلقی میشود و قصد دارند در آینده برای آن برنامهریزی کنند. بعضی دلیلشان این بود که «صنعت کشور پیشرفته نیست» و ترجیح میدادند در جایی که صنعت پیشرفتهتری دارد مشغول به کار و فعالیت شوند. بعضی دیگر میگفتند: «از ابتدا به هدف رفتن از ایران، شریف را انتخاب کردم و نه امر دیگری» و در این میان کسانی بودند که به صراحت گفتهبودند: «فرار! باید فرار کرد».
و البته مانند همیشه تعداد انگشتشماری هم نیز شیفته علم بودند و برای مقاصد تحقیقاتی و طی کردن درجات علمی والاتر در در محیطی مناسب چنین تصمیمی گرفته بودند.
اپلای نه؟ چرا؟
وقتی به سراغ افرادی که تصمیمشان اپلایکردن نبود رفتیم و دلیل را پرسیدیم با چند مورد مشابه مواجه شدیم. بیشتر از همه کسانی بودند که مخالف اپلای نبودند؛ اما به دلایل مختلف مانند مشکل مالی، وابستگی به خانواده و… شرایط آن را نداشتند. در مقابل کسانی هم بودند که به گفته خودشان تمامی شرایط اپلای را داشتند؛ اما خدمت به کشور خودشان برای آنان ارزش والایی داشت و میخواستند بمانند و با شرایط حاکم مدارا کنند تا بتوانند ایران را بسازند.
م. شیمی نفت نباشه؟
یک نکته جالب دیگر این بود که نزدیک به ۳۰ نفر از شرکتکنندگان قصد تغییر رشته داشتند و ۳ نفرشان میخواستند دوباره کنکور کارشناسی بدهند. زمانی که علت را پرسیدیم با دلایل مختلفی چون نداشتن شناخت کافی نسبت به رشته، اجبار خانوادهها و مشاوران مدارس برای مهندسی خواندن، نیاوردن رتبه کافی برای رشته مورد علاقه و سخت بودن شرایط تغییر رشته و… روبهرو شدیم.
حفاری در چاه نفت!
در راستای تحقیقاتمان در رابطه با سرنوشت دانشجویان ورودی ۹۴ به نمونهای بسیار عجیب برخوردیم؛ یک ورودی ۹۴ نفت، در ترم ۷ از دانشگاه انصراف داد و تصمیم گرفت کنکور تجربی بدهد. حالا رشته دندانپزشکی قبول شده و در این رابطه میگوید «وضعیت فعلیام خیلی بهتر از زمانی است که دانشجوی رشته نفت شریف بودم. در ترم ۷ حس کردم که بازار کار برای رشته نفت نامناسب است و تنها راه برای پیشرفت در این رشته اپلای است. از آنجایی که من شرایط اپلایکردن را نداشتم، تصمیم به انصراف گرفتم.»
زمانی که تصمیم به انصراف گرفت از قبول نشدن در کنکور و در پی آن از سربازی رفتن بسیار میترسید؛ اما اذعان داشت که همین ترسها برایش حکم انگیزه بیشتر پیدا کردند.
کانادا یا مدینه فاضله؟
در مصاحبههایمان با یکی از دانشجویان م. شیمی ۹۴ که برای رشته مکانیک اپلای کرده و در حال حاضر در کانادا مشغول به تحصیل است صحبت کردیم. او معتقد است اگر به عقب برگردد مهندسی شیمی را انتخاب نمیکند.
نظرش بر این است که دانش و آگاهی استادان ما بهروز نیست و به همین دلیل خودش تمامی تحقیقات و بررسیهای لازم برای اپلای را انجام داده. چند ماهی است که در کانادا زندگی میکند و هرچند دوری از خانواده و دوستانش بیشتر از هرچیزی اذیتش میکند، میگوید «اگر بهطور کلی به دنبال یک هدف باشید سختیهای راه برایتان لذتبخش میشود».
او مهمترین تفاوت کانادا و ایران در آزادی هر شهروند میداند و میگوید «این آزادی اصلا در ایران وجود ندارد». همچنین به امنیت شغلی به عنوان دیگر مزیت آنجا اشاره میکند و این را مدیون اقتصاد سالم آنجا میداند.
با همه این اوصاف او میگوید کانادا هم مدینه فاضله نیست؛ اما به نسبت شرایط عادلانهتری برای شهروندان خود در خصوص امکاناتی از قبیل خانه، ماشین و.... فراهم آوردهاست.
ازدواج؟ شریفیها نمیگیرند.
از دانشجوها نظر و برنامهشان را درمورد ازدواج و تشکیل خانواده پرسیدیم. به جز تعداد انگشتشماری اکثرا فراری بودند؛ یک سریها که نسبتا منطقیتر جواب میدادند، میگفتند «جزو معادلات ذهنیام برای سالهای آینده نیست»؛ اما در مقابل کم نبودند کسانی که با جوابهایی اعم از «ازدواج که برای من نیست» و ایموجیهای خنده ما را به تعجب وا میداشتند. تاثیر شرایط اقتصادی بر دانشجویان هم در جوابهایی چون «ازدواج را بگذار برای کسانی که دستشان به دهانشان میرسد» نمود پیدا میکرد.
چنین اتحادی در جوابها برایمان عجیب است و نمیدانیم چه چیزی در دانشگاه و یا جامعه روی دانشجوها چنین تاثیری گذاشتهاست.
در آرزوی مهندسی پزشکی
یکی از ورودیهای ۹۴ م. شیمی هنگام انتخاب رشته، با اینکه علاقه اولش مهندسی پزشکی بوده که در مقطع کارشناسی تنها در دانشگاه امیرکبیر ارائه میشود، تصمیم گرفتهاست به شریف بیاید تا از مهندسی شیمی راهی برای رسیدن به مهندسی پزشکی بیابد.
بعد از ۶ ترم، شروع به ایمیل زدن به استادان و اقدام برای کسب پذیرش در رشته مهندسی پزشکی میکند و با دورهای جذاب در رشته مهندسی مواد روبهرو میشود که اتحادیه اروپا آن را برگزار میکرد. از قضا این دوره با اهدای فاند(شهریه + هزینه زندگی) همراه بوده و چون ترجیح میداده برای اروپا اپلای کند و درخواستهای مهندسی پزشکیاش در دانشگاههای آمریکا و کانادا دیر و یا با «ظرفیت خالی نداریم» پاسخ داده شدهبود، تصمیم گرفت این گرایش و دوره را انتخاب کند؛ چرا که مهندسی مواد از طریق بخشهایی مانند مهندسی بافت به مهندسی پزشکی مربوط است.
وی از شرایط زندگی فعلیاش راضی است. به نظرش نوع درس دادن در آنجا تفاوت زیادی ندارد و خیلی از استادان با شیوه مشابه استادهای شریف تدریس میکنند. میگوید: «بیشتر مشتاق سالهای آینده هستم تا به کار و پروژه مشغول شوم و به زمینه مطالعاتی مورد علاقهام بیشتر بپردازم. من به پژوهش بیشتر از کارهای صنعتی علاقهمندم و به همین دلیل ترجیح میدهم که مدرک دکترا را هم در خارج از کشور بگیرم.»
پدربزرگ مادربزرگهای دانشکده
در آخر از دانشجوهای ورودی ۹۴ پرسیدیم که چه توصیهای به دانشجویان ورودی دارند. اغلب میگفتند دانشجویان اگر قصد اپلای دارند تلاش خود را برای بالاتر بردن معدل خود انجام دهند و اگر نمیخواهند اپلای کنند حتما کنار تحصیل مشغول به کار در زمینه مورد علاقه خود هم باشند تا تجربه لازم را کسب نمایند.
مورد دیگر، انجام کارهای فوقبرنامه در کنار درس خواندن بود و توصیهشان این بود که دانشجویان ورودی بیشتر در فعالیتهای دانشکده دخیل شوند تا در این مسیر کار گروهی را یاد بگیرند تا در نهایت بتوانند تاثیر بهتری بر جامعه خود بگذارند.