شماره ۸۵ | آرمان زادهمحمدی
اولین روز زمستان بود که خبر انتصاب دکتر سعید جمشیدی به عنوان رئیس دانشکده مهندسی شیمی و نفت، منتشر و دوران جدیدی در تاریخ دانشکدهمان شروع شد. به همین منظور، به بررسی سوابق علمی و مدیریتی ایشان در چند سال اخیر پرداختم و نتایج آن را برایتان آوردهام.
دکتر جمشیدی مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه صنعت نفت اهواز و مدارک کارشناسی ارشد و دکترای خود را از شریف گرفته است. از کارهای تحقیقاتی وی، میتوان به طراحی و توسعۀ نرمافزارهای متعدد در موضوعات مختلف مهندسی نفت مانند بررسی حفاری و تولید در بخشهای مختلف، شبیهسازی حرکت سیالات در محیط متخلخل و... اشاره کرد. اکنون نیز در حال توسعۀ نرمافزارهای زمینشناسی مختلف و نرمافزار حفاری با همکاری شرکتهای مختلف هستند و همچنین تحقیقات بر روی میدان نفتی کوپال که برعهدۀ دانشگاه شریف است، زیر نظر ایشان انجام میشود. در کنار این کارها، او از ۲۰۰۳ تا کنون ۳۸ مقاله منتشر کرده است.
در سمتهای مدیریتی هم، تا کنون سابقۀ معاونت دانشجویی به مدت دو سال و مسئولیت دورۀ نفت به مدت شش سال را دارند. دکتر جمشیدی در دورانی که مسئول دورۀ نفت بودند، المپیاد نفت رابهصورت گسترده برگزار میکردند و تا قبل از کووید منحوس، این المپیاد هرساله برگزار میشد. در آن زمان ارتباط دانشکدهمان با صنعت بسیار بیشتر بود و حتی در زمینههای علمی و یا آکادمیک، دانشکده در اوضاع بهتری قرار داشت.
طی صحبت کوتاهی که با ایشان داشتم، گفتند که اهدافشان را در عمل نشان میدهند و قول قویتر شدن ارتباط با صنعت را دادند. همچنین اضافه کردند که دنبال اساتید جوانتر هستند تا ارتباط بین دانشجویان و اساتید، بهتر و راحتتر صورت پذیرد. نکتهای که خودشان خیلی روی آن مصر بودند، همین مقولۀ ارتباط با صنعت بود؛ گفتند که قرار است از شرکتهای مختلف برای حضور در دانشکده دعوت کنند تا به نوعی شروع مجدد ارتباط با صنعت باشد. در آخر هم بیان کردند: «تغییرات را بعد از دو ماه خواهید دید.»
همانطور که متوجه شدید، دکتر جمشیدی صرفاً کارهای علمی و تحقیقاتی انجام دادهاند و انصافاً به بهترین شکل هم این کارها را انجام دادهاند؛ اما نقدی که همیشه بر ایشان وارد بوده است، این است که دکتر جمشیدی هیچ سابقۀ صنعتی نداشتهاند و این کمی آرامش خاطر ما را از گفتۀ ایشان، منباب تولد دوبارۀ بخش ارتباط با صنعت کمتر میکند. واضح است که این افزایش ارتباط با صنعت، به واسطۀ روابط موجود رخ خواهد داد؛ اما مگر یک فرد آکادمیک چقدر با صنعت ارتباط دارد؟
در آخر لازم است تا برخی از مشکلاتمان را به عنوان عضوی از دردانشکده، تنها رسانۀ رسمی دانشکده، مطرح کنم. جناب دکتر، بر هیچکس پوشیده نیست که در شش سال گذشته تنها کار چشمگیری که برای دانشکدهمان شد، تبدیل لابی به مثلاً سالن مطالعهای و اضافهشدن نیمکت در همکف و در اوج آن تعطیلشدن پژوهشکده نفت بود. از شما طبق حرفهایتان انتظار بالایی میرود. لطفاً ما را بشنوید، به مشکلاتمان رسیدگی کنید و برای تمام اعضای دانشکده همچون «شاهزادۀ بنشسته بر اسب سفید» دانشکده باشید تا روز به روز شاهد پیشرفت فعالیتهای آموزشی، پژوهشی و فرهنگی در سطح دانشکده باشیم. مشکلات بسیار است و ممکن است همۀ آنها را نتوانم بیان کنم؛ اما چندی از آنها را با شما درمیان میگذارم چون میدانم که شما «دردانشکده» را میخوانید. آقای دکتر، اتاقهای انجمنها برای خود آنها جا ندارد چه برسد به زیرمجموعههایشان. کلاسهای دانشکده یا پروژکتور ندارند یا صندلیهایشان شکسته یا چراغهایشان یکی در میان سوخته است. اوضاع سرمایشی و گرمایشی اصلاً خوب نیست و این موضوع مخصوصاً در این فصل سال آزاردهنده است. این مورد در ساختمان جنوبی دانشکده به علت جایگاه پایینتر و گردش هوا، بدتر نیز میشود. نیاز است همکاری شما و همکارانتان با کیمیا، SPE و صنفی بسیار بیشتر از آنچه هست، شود. به حرفهای دانشجوها درمورد اساتید و نظرسنجیهای آخر ترم بیشتر توجه کنید و در آخر، قانون نانوشته و مزخرف میانگین دروس و میانگین دانشکده که فقط در دانشکدۀ ما هست را، بررسی کنید تا موهای ما سر دو سه نمره، بیشتر از این سفید نشود. آقای دکتر نگذارید این فاصلۀ پنج طبقهای ما را از یاد شما ببرد.