شمارهٔ ۱۰۹ | نگاهی به پروژهٔ کارشناسی | فاطمه خلیفهبهبهانی
ایدۀ اولیه متن از اینجا آمد: «چه بگوییم که مسیر پروژۀ کارشناسی برای دانشجویان شفافتر و هموارتر شود؟» از ایدۀ اولیه، ماهها و بحثها و صوتها (voices) طول کشید تا برسیم به این متن. امیدوارم برخی از سؤالات ذهنیتان را پاسخ بدهد و کمی از سردرگمیتان بکاهد؛ اما توجه کنید که همۀ ابعاد مختلف پروژه در این متن گنجانده نشده و اصلاً نمیشد که گنجانده شود، چون در نهایت مسئلهای است که بسیار به خودتان بستگی دارد. ممکن است یک پروژه با یک استاد برای دو نفر همگروهی، تجربۀ متفاوتی بسازد که ناشی از عملکرد و رفتار خود فرد باشد.
اول قوانین را بدان، بعد تز بده!
پروژۀ کارشناسی، درسی سهواحدی است که در سامانۀ آموزش به نام معاون آموزشی دانشکده ثبت میشود. شما اگر ۱۰۰ واحد را پاس کرده باشید، میتوانید یک ترم این درس را بردارید و حداکثر دو ترم تمدید کنید تا نمرۀ آن بهصورت عددی (نه P/F) در کارنامهتان ثبت شود. برخی اساتید اجازه میدهند که ابتدا کارتان را شروع کنید و در ترمهای بعدی درس پروژه را اخذ کنید. پس دقت کنید که واقعاً چقدر زمان برای انجام باکیفیت پروژه نیاز دارید و باید چه ترمی کار آن را شروع و چه ترمی آن را اخذ کنید تا بتوانید نمرۀ آن را در کارنامه داشته باشید.
پس از نهاییکردن موضوع، باید با کمک استاد پروپوزالی برای پروژه آماده کنید که در آن نام دقیق پروژه، نوع آن و شرحی بر مسئله آورده میشود. پس از نهاییشدن پروپوزال، استاد آن را به معاون آموزشی ارسال میکند. پس از طی مراحل اداری و تصویب موضوع پروژهها در شورای آموزش دانشکده، فهرستی از پروژههای مصوب اعلام میشوند. پس از آن، باید در سامانۀ آموزش (edu) درخواست ثبت آن موضوع به نامتان را بدهید و درخواست را به استاد راهنما ارسال کنید. پس از تأیید توسط کارشناس آموزش، شما مجاز به برداشتن درس در زمان انتخاب واحد در سامانۀ آموزش (edu) خواهید بود و تمام! سند پروژه به نامتان خورد. اگر همگروهی داشتید هم فقط باید در سامانۀ آموزش درخواست ثبت آن موضوع به نامشان را بدهند و سپس در زمان انتخاب واحد، آن را اخذ کنند. برای تمدید پروژه در ترمهای دوم و سوم نیز باید در زمان انتخاب واحد، ازطریق سامانۀ انتخاب واحد (my.edu) اقدام کنید. فقط توجه کنید که اول باید تکلیف پروژه را مشخص کنید و بعد میتوانید سایر درسها را اخذ کنید.
چه تزی بدم؟
اولین دوراهی، انتخاب بین نوع پروژه (آزمایشگاهی یا طراحی و شبیهسازی) است. در این انتخاب، عوامل مختلفی دخیل هستند که کاملاً به شما بستگی دارند؛ مثل مقدار زمانی که میخواهید صرف پروژه کنید، علاقهتان به بودن در آزمایشگاه و کارکردن با مواد و تجهیزات آزمایشگاهی (ازجمله میکروب، پلیمر، کاتالیست، بستر دوار، رآکتور و...)، پذیرفتن محدودیتها در تجهیزات آزمایشگاهی یا دسترسینداشتن به نرمافزارها، داشتن صبوری کافی وقتی نمونههایتان خراب میشوند و پیشهکردن شکیبایی وقتی نرمافزار شبیهسازی خطا میدهد و نمیفهمید چرا؟ اما وقتی در همان حال اجرا (run) میشود، بیشتر تعجب میکنید که چرا؟ یا لایسنسش میپرد و فایل ذخیره نشده و دیگر توکلتان بر خدا. همچنین توجه کنید که ممکن است یک پروژۀ آزمایشگاهی و یک پروژۀ شبیهسازی هر دو ساعت کار یکسانی نیاز داشته باشند؛ اما مثلاً برای پروژۀ آزمایشگاهی باید در ساعات مشخصی به آزمایشگاه بروید، ولی برای پروژۀ شبیهسازی میتوانید آن زمان را در طی هفته بگذارید و تقسیم زمان دست خودتان باشد.
فارغ از این موارد، چطور بفهمم ذاتاً به کدام علاقه دارم؟ برای اینکه کمی بیشتر به علایقتان پی ببرید، میتوانید به تجربهتان در دروس آزمایشگاهی یا کار با نرمافزارهای قبلی مراجعه کنید و بدون درنظرگرفتن اخلاق استاد یا دستیار آموزشی آن درس و نمرهاش، بگویید خود کار در آزمایشگاه یا نشستن پست سیستم شبیهسازی را دوست دارید یا نه. آیا برای کار در آزمایشگاه مشتاقتر و کنجکاوترید یا برای درآوردن زیروروی نرمافزار شبیهسازی؟ سری به آرزوهای کودکی، بازیهایتان و آنچه باعث میشود چشمانتان برق بزند نیز بزنید تا ببینید به کدامیک از این دستهها بیشتر علاقه دارید. همچنین به حوزۀ پژوهشی مورد علاقهتان توجه کنید که آیا بیشتر پتانسیل کار آزمایشگاهی دارد یا طراحی و شبیهسازی؟
پس از تعیین حوزۀ علاقهتان، برای تعریف موضوع پروژه، ابتدا با استاد مد نظرتان صحبت کنید، چند بار ایدهها را چکشکاری کنید و در نهایت با توافق با هم، به موضوع مناسب برسید. البته ممکن است این موضوع، همانچیزی نباشد که ابتدا در ذهنتان بود؛ اما معمولاً همراستا و شبیه به آن است. در این مرحله، خیلی دقت کنید که درک و منظور استاد پروژه و شما، از موضوع پروژه و جزئیات آن یکسان باشد تا بتوانید کار را بهخوبی پیش ببرید و انتظارت هر دو طرف برآورده شود؛ نه اینکه تا پایان کار، نه شما بدانید که به چه باید برسید و نه استادتان از عملکردتان راضی باشند.
با کی تز بدم؟
شاید برایتان سؤال شود که اصلاً استاد مد نظرمان را چگونه پیدا کنیم؟ روشهای مختلفی دارد. میتوانید ابتدا حوزۀ علاقهمندیتان را مشخص کنید. بعد اساتید آن گرایش یا حوزه را در دانشکده بیابید (مثلاً از روی گروه تحصیلات تکمیلیای که عضو آن هستند، پژوهشهایی که در گروه یا آزمایشگاه خود انجام میدهند، مقالات اخیرشان، پروژههای صنعتی اخیرشان و...). سپس از بین اساتیدی که به نظرتان آمد علایق پژوهشیتان باهم همراستاست، برای خود ترتیبی بچینید و در نهایت طبق ترتیب خودتان، شروع به صحبت با استاد مورد نظر، توضیح موضوعی که به آن علاقه دارید، چکشکاری علایق و ایدههایتان و در نهایت انتخاب موضوع کنید.
آن ترتیب را چگونه بچینید؟ اگر آنقدر دستتان باز بود که چندین انتخاب داشتید، میتوانید برای خود اولویتهایی (مانند اخلاق و سلایق استاد در کار، میزان حمایتشان از دانشجو، داشتن یا نداشتن ارشد در پروژه، h-index، احتمال انتشار مقاله از نتیجۀ کارهایی که در پروژه انجام میشود، دادن یا ندادن و تعداد توصیهنامه و...) تعریف و با توجه به اهمیت آنها برای خودتان، رتبهبندی کنید. در این بین، به همخوانی اخلاق کاری استاد/ ارشد پروژه و خودتان توجه زیادی داشته باشید. اگر استاد/ ارشد فردی باشد که هر هفته از دانشجو گزارش مدون میخواهند و دانشجو فردی باشد که میخواهد یک ماه مانده به تاریخ دفاع، تازه با عمق موضوع آشنا شود و در هفتۀ آخر گزارش را جمع کند، قطعاً هر دو طرف از دست هم عذاب خواهند کشید. این اخلاق و روحیات هم تا حدی با پرسوجو از طیف مناسبی دانشجویان قبلی آن استاد مشخص میشود.
چطوری تز بدم؟
حالا میرسیم به اصل ماجرا، یعنی انجام پروژه. پروژه بسته به نوع آن (طراحی، شبیهسازی یا آزمایشگاهی)، تازگی موضوع در سطح ایران و جهان، راهنماییهای استاد و ارشد پروژه و مهمتر از همه، تواناییها و میزان تلاش خودتان، میتواند ابعاد مختلفی پیدا کند و تجربههای متفاوتی برایتان بسازد؛ اما چند توصیۀ کلی و دوستانه دارم که گمان میبرم در مجموع این مسیر را برایتان سادهتر کند:
۱. میدانم در دانشگاه به ما جستوجوکردن و تحقیق را یاد ندادهاند (برخلاف بسیاری از دانشگاهها که درس روش تحقیق را دارند)، میدانم پیداکردن مقالههای مورد نظر سختاند؛ ولی در نهایت چیزی که شما را نجات میدهد، غلبه بر کمالگرایی، نشستن پشت سیستم و جستوجوکردن است. هرچقدر بیشتر از خواندن مقاله پرهیز کنید، ممکن است در آینده حسرت بیشتری بخورید که چرا کیفیت پروژهتان بهتر نشد یا خودتان فرصت یادگیری بیشتر را از دست دادید.
۲. میدانم که نگارش پروژه سخت است، انگار که میدانید چه کردهاید، ولی سخت است توضیح بدهید چه کردهاید. ولی باز هم تنها نجاتدهندۀ شما، شروع به نگارش متن پروژه از همان روزهای آغازین انجام پروژه است. یعنی هر مرحله که پیش میرود، شرح کارهایتان را ثبت کنید یا مستقیم در فایل گزارش پروژه وارد کنید. چون در انتهای کار و با انباشتهشدن حجم زیادی داده و نتیجه، دیگر جزئیات هر مرحله در ذهنتان کمرنگ میشود و دشواری نوشتن بیشتر. پس نگارش را به هفتۀ آخر موکول نکنید.
۳. قالب نگارش پایاننامه، تمامی اصول نگارش گزارش آکادمیک، مرجعدهی، ویراستاری و ارائۀ آکادمیک را در گزارش و ارائۀ خود رعایت کنید. اینکه در جلسۀ دفاع از عدم رعایت ویراستاری در متن ایراد گرفته شود، بهمراتب ناراحتکنندهتر از این است که استاد داور یک سؤال دشوار بپرسد و نتوانید جواب دهید.
۴. انتظار نداشته باشید که هرکسی با یک نگاه به گزارش پروژهتان، متوجه حجم زحمتی که کشیدهاید، بشود؛ چون مانند شما و استاد پروژه، تمام چالشهای آن را تجربه نکرده است. در نتیجه، خلاصۀ پروژه را (ارجاع به بخش آخر) خیلی شفاف و گویا بنویسید.
۵. حرف استاد پروژه را گوش کنید. میدانم که شما هزار ایدۀ جدید در سر دارید و بعضی کارها هم در نظرتان تکراری یا بیدلیل جلوه مینمایند، ولی اساتید اصول پژوهش استاندارد را بهتر بلدند. حتماً ایدههایتان را با استاد مطرح کنید، در چالشها از ایشان کمک بخواهید و راهحلهای خلاقانۀ خودتان را ارائه کنید، ولی در نهایت و پس از بحث و گفتوگو، چیزی که با استاد بر سر آن توافق کردهاید را انجام دهید. ممکن است در مسیرهای خلاقانه گیر بیفتید و راهحلش در ظرف زمانی یا امکانات شما نگنجد.
۶. منابع را هدر ندهید. چه این منبع، وقت طلایی خودتان باشد، چه انرژی جوانیتان، چه وقت استاد یا ارشد پروژه، چه برقی که صرف اجراشدن شبیهسازی شما شده و چه مواد و تجهیزات آزمایشگاهی.
۷. از «داشتن قصد انتشار مقالۀ Q1 از پروژه» تا «انتشار مقاله» فرسنگها راه و تلاش فاصله است. ممکن است ایده یا نتایج پروژۀ شما در نهایت برای انتشار چنین مقالهای مناسب نباشد، ممکن است کسی زودتر از شما مقالهای از کار بسیار مشابهی را منتشر کند و مهمتر و متداولتر از همۀ چالشها، ممکن است در بین راه متوجه شوید که نمیتوانید یا فرصت ندارید مقاله را به سرانجام برسانید یا اصلاً آدم مقالهدادن نیستید و میخواهید از محیط آکادمیک خداحافظی کنید. در نتیجه با مشورت و موافقت استاد، نتایج کارتان را (تا جایی که تمام جزئیات کار فاش نشود) در کنفرانسهای داخلی و خارجی ارائه دهید که اگر به آن مقالۀ ایدئال نهایی نرسیدید، همۀ فرصتها را از دست نداده باشید.
۸. اگر پروژه، ارشد دارد (یعنی دانشجوی ارشد یا دکترایی که علاوهبر استاد و با هماهنگی ایشان، راهنما و مشاور شما در طول پروژه است.) ممکن است در بیشتر مراحل پروژه با ایشان در ارتباط باشید و برای موضوعات اساسی یا گزارشات نهایی با استاد صحبت کنید. پس هم آن نکاتی را که دربارۀ انتخاب استاد گفتم، در ارتباط با ارشد هم به یاد داشته باشید و هم از ابتدای کار، وظایف و حدود کاری هریک از اعضای پروژه را مشخص کنید تا بعداً مشکلی پیش نیاد.
9. ممکن است خودتان در ابتدای پروژه بخواهید همگروهی داشته باشید یا در اوایل کار، استاد فردی را بهعنوان همگروهی به شما ارجاع دهند. در هر دو حالت، پیشنهاد میکنم که بر سر مرزها و مسئولیتهایتان، با هم واضح توافق کنید (مخصوصاً اگر اهداف و استانداردهای متفاوتی در پروژه دارید) تا در انتهای کار، نهتنها دوستیتان به هم نخورده باشد، بلکه میتواند از ابتدایش هم محکمتر شده باشد.
از تزت دفاع کن!
در پایان باید فایل docx و pdf گزارش پروژه + خلاصۀ پروژه + سایر مستندات خود را هفت روز پیش از تاریخ دفاع برای استاد پروژه، استاد داور و استاد ناظر (که توسط کارشناس آموزش اعلام میشوند) ایمیل کنید. خلاصۀ پروژه، چکیدۀ کار شما در سهچهار صفحه است که باید بتواند موضوع و اهمیت آن را بهخوبی برای اساتید مشخص کند، فرضیات کار شما، مرزهای پژوهش و محدودیتهایتان را شفاف بیان کند، کاری که شما انجام دادهاید را خوب ارائه دهد و در نهایت، نتایج کار و نتیجهگیری شما را نشان دهد. در نتیجه، این فایل را بهخوبی بنویسید (چه بسا استادی فرصت نکند ۱۲۶ صفحه پایاننامۀ من و همچنین سایرین را کامل بخواند و تمرکز خود را بر خلاصۀ پروژه بگذارد).
در روز دفاع هم باید پروژۀ خود را در حدود ۱۵ (+۵) دقیقه ارائه دهید و ۱۵ (-۵) دقیقه هم به پرسشهای اساتید پاسخ دهید. در این مرحله، آرامش خود را حفظ کنید و اگر جواب پرسشی را نمیدانستید یا در محدودۀ کار شما نمیگنجید، صادقانه همین توضیح را بدهید و از تولید جوابهای بیمحتوا خودداری کنید؛ چون اساتید تفاوت این دو نوع جواب را متوجه میشوند.
در نهایت ترکیبی از نمرۀ اساتید پروژه، داور و ناظر، نمرۀ شما را میسازند و بدون اینکه ایمیلی برای ثبت نمرهاش ارسال شود، در کارنامهتان ثبت میشود و تمام! خدا قوت مهندس!