شمارۀ ۹۱ | بررسی نتایج نظرسنجی تابستانۀ شورای صنفی پیرامون شیوۀ ارزشیابی در دانشکده | پارسا جلوانی و فاطمه خلیفهبهبهانی
چندی پیش در خبری لیست نمرات خام یکی از دروس دانشکده در کانال روزنامۀ شریف پخش شد که نشان میداد حدود ۶٠ درصد از دانشجوها آن درس را افتادهاند. ازآنجاکه استاد درس سابقۀ انداختن نصف دانشجویان را داشتهاست -آن هم در درسی که فقط ترمهای زوج ارائه میشود- این خبر سروصدای زیادی کرد. انتشار این خبر با اعتراض ریاست دانشکده مواجه شد و وی توضیحاتی در این باره داد که در کانال روزنامۀ شریف نیز منتشر شد. درنهایت، گفتوگوها در جلسه با ریاست منجربه این شد که شورای صنفی دانشکده، نظرسنجیای برگزار کند تا ببیند اصلاحات آموزشی مقبول دانشجویان چیست؟ ۱۸۷ نفر به این نظرسنجی پاسخ دادهاند و اکنون بهبررسی و تحلیل نتایج آن میپردازیم.
یکی از مشکلاتی که در بخش اول مطرح کردیم، بارم بالای پایانترم است که با توجه به وقت کم، انباشتهشدن دروس در بازۀ میانترمها و فشردگی امتحانات پایانترم، معمولاً نتایج خیلی خوبی از آن کسب نمیشود. این راهحل که برای برخی از دروس مانند ترمودینامیک۱ و ۲ و راکتور قبلاً به کار رفته است، باعث میشود که حجم بالایی از مطالب و نمره روی یک امتحان نیفتد و ارزیابیها طی ترم انجام شود. موافقت ۷۷.۵ درصدی دانشجویان بهوضوح نشان میدهد که امتحانات پرنمرۀ کمزمانِ پایانی، چه تاثیرات منفیای بر نمرات و روحوروان دانشجو گذاشتهاست.
یکی از مشکلاتی که از سمت مخالفان بیان میشود، تداخل امتحانات میانترم و فشردگی زیاد آنهاست. برای حل این مشکل باید میانترم هر درس در زمان کلاس خودش گرفته شود و میتوان از کمک کمیتۀ تداخلات امتحانی شورای صنفی برای چیدن امتحانات میانترم و تداخلنداشتن آنها با هم کمک گرفت. همچنین وقتی بارم بین چند امتحان تقسیم شود، دیگر مطالب میانترمها به اندازۀ قبل پرحجم و مطالعۀ آن به اندازۀ قبل زمانبر نخواهدبود.
البته در این روش باید حل مشکلاتی را نیز در نظر گرفت. اگر مانند درس ترمودینامیک۲، یک یا هر دوی میانترمها بارم و حجم مطالب زیادی (در حدود ۹ نمره) داشته باشد، به دانشجو که باید کلاسهای درس را نیز شرکت کند، فشار زیادی وارد شده و عملاً بهجای حل مشکل، تاریخ امتحان پایانترم پرنمره با میانترم عوض شدهاست. درمورد این درس و به علت داشتن فرجه در پایانترم، میتوان جای امتحان میانترم دوم (۹ نمره) و پایانترم (۵ نمره) را عوض کرد. در سایر دروس نیز باید بارم و حجم مطالب بهگونهای مناسب تقسیم شود.
یکی دیگر از مشکلات، تدریس کُند برخی از اساتید در ابتدای ترم و محولکردن حجم زیادی از مطالب به انتهای ترم است که گاهی موجب میشود درس به بودجهبندی میانترمها نرسد و دو میانترم تبدیل به یکی و بارمبندی عوض شود. این کار (بهویژه پس از میانترم اول) منجر میشود که برنامهریزی دانشجویان بههم ریخته، ارزشیابی حجم بیشتری از درس به پایانترم واگذار شود و حتی نمرهای که بهخاطر اشتباه در یک امتحان از دانشجو کسر میشود، بیشتر شود. در صورت تصمیم بر برگزاری دو میانترم، تدریس طبق زمانبندی و پایبندی به برگزاری هر دو میانترم اهمیت زیادی دارد.
همه میدانیم که در دانشگاههای مطرح دنیا و بهخصوص در بازار کار، روزبهروز استفاده از نرمافزارهای مختلف برای انجام محاسبات پیچیدۀ مهندسی، بیشتر میشود؛ اما هنوز که هنوز است، ما اکثر سؤالهایمان را به صورت کاملاً دستی حل میکنیم. شاید علت این کار، خوب یادگرفتن مبانیِ نظریِ درسها بیان شود. هرچند که یادگیری مبانی بسیار مهم است، اما استفاده از نرمافزار منافاتی با این یادگیری ندارد و میتوان در طرح تمرینات مشخص کرد که چه بخشهایی به صورت دستی و چه بخشهایی (که صرفاً محاسبات هستند، قبلاً بهصورت دستی حل شدهاند، با نوشتن روند در نرمافزار نیز میتوان مبانی آن را درک کرد و...) با نرمافزار حل شوند. این اصرار بر حل دستی و عدماستفاده از نرمافزارها، تنها باعث میشود حل سؤالات بهطور بیهودهای زمان بیشتری ببرد و فارغالتحصیل دانشکده برای ورود به بازار کار، مهارتهای کمتری داشته باشد و سختتر پذیرفته شود.
همانطور که میبینیم، ۶۹ درصد از دانشجویان، موافق چنین تصمیمی بودهاند. در سمت مخالفین هم، باید تجربههایی مانند درسی را که در سؤال چهارم اشاره کردهایم، مؤثر دانست. دانشجو وقتی ببیند که در این صورت باید حجمی غیرمنطقی از تمارین بالاتر از سطح درس و با بارم بسیار کم را تحویل دهد، عطای آن را به لقایش میبخشد؛ اما اگر تمرینهای تحویلی با نرمافزار، متناسب با درس و با نمرهای معقول باشد، احتمالاً دانشجو از یادگیری مهارتهای مفید رشتهاش ناراضی نخواهدبود.
همچنین در دروسی که امکان استفادۀ مستقیم از نرمافزار وجود ندارد، میتوان از نرمافزارهای محاسباتی مانندExcel ،Maple ،MATLAB و... برای انجام محاسبات (بهویژه فرآیند حدس و خطا) و رسم نمودار استفاده کرد تا دانشجویان هرچه بیشتر در این زمینه مهارت کسب کنند. این کار در درس ترمودینامیک۲ انجام شدهاست.
همانطور که میبینید، اکثریت ۸۱.۸ درصدی دانشجویان موافق چنین راهحلی هستند. کم نبوده مواردی که دانشجو فکر میکرده نمرهای نسبتاً خوب میگیرد؛ اما با نمرۀ نهچندان مطلوبی حیرتزده شدهاست و ریزنمرات و اجازۀ بازبینی برگه هم به او داده نشدهاست. حتی در برخی موارد ایمیل دانشجو هم پاسخ داده نمیشود و تا روزی که آن نمرۀ نهایی شود، امیدوار و سردرگم میماند. حتی اگر آن تصحیح و نمره، صحیح هم بوده باشد، دانشجو حق دارد بفهمد کجا را اشتباه کردهاست تا هم از اشتباهاتش درس بگیرد و هم ذهنش درگیر حدس آنها نشود. اینگونه خود را بیهوده سرزنش نمیکند و روحوروانش هم کمتر درهممیشکند.
در سمت مخالفین هم باید دو نکته را مد نظر داشت؛ اول اینکه احتمالاً در پاسخ به این سؤال به این مورد فکر کردهاند که ممکن است در آن زمان محدود، امکان حضور نداشته باشند. راه حل پیشنهادی ما، کاری است که خانم دکتر صفری در ترم گذشته انجام دادند: یک بازۀ دو ساعته برای مراجعۀ حضوری و یک بازۀ دو و نیم ساعته برای بازبینی به صورت مجازی تعیین کردند و اگر کسی امکان استفاده از هیچ کدام را نداشت، میتوانست از طریق ایمیل زمان دیگری را برای بازبینی هماهنگ کند؛ اما خارج از این روش، اعتراضی پذیرفته نبود.
دوم آنکه موردهایی بوده که استاد اجازۀ بازبینی را داده؛ اما گفتهاست که همین نمرۀ اندک هم با نمودار و تساهل در تصحیح بودهاست و اگر اعتراض وارد نباشد، نمرۀ ارفاقی را حذف خواهدکرد. حتی در برخی موارد، درنهایت به هیچ اعتراضی از دانشجویان اهمیت داده نشدهاست. یکی از دلایل کسر نمره در صورت واردنبودن اعتراض، جلوگیری از اعتراضهای زیاد و بیدلیل بیان میشود؛ اما کسر نمره در صورت اعتراض، تخلف آموزشی است و هنگامی که به همه ارفاقی شدهاست، عادلانه نیست که برای دانشجویی اعمال نشود. از سوی دیگر، دانشجویان نیز معمولاً فکر میکنند که مطالب درستی را در برگه خود نوشتهاند -معمولاً کسی به عمد مطلب اشتباهی را در برگۀ خود نمینویسد- و تا قبل از بازبینی، اشتباه خود را متوجه نمیشوند. از طرفی، معمولاً بین زمان امتحان و بازبینی بازهای طولانی است که دانشجو جزئیات نوشتۀ خود را فراموش میکند و بدون بازبینی بهیاد نمیآورد. پس وارد نبودن اعتراض، لزوماً به معنای بیهوده و بیدلیلبودن درخواست بازبینی نیست. هرچند دانشجویان نیز نباید از این موقعیت سوءاستفاده کنند.
همانطور که میبینیم، ۹۱.۴ درصد دانشجویان با این مسئله موافق بودهاند. همگی ما تجربۀ پایانترمی با بارم حدود نُه نمره یا بالاتر را در شرایطی که معمولاً باید سه یا چهار سؤال را در زمان متوسطِ رو به کم پاسخ دهیم، داشتهایم. اساتید قصد دارند با این امتحاناتِ کمزمانِ پرنمره، دانشجویان را نسبتبه هم ارزیابی کنند؛ اما معمولاً میانگین امتحانات در حدود ۵٠ درصد میشود. با این نمرهخامهای پایین، دانشجویان مجبورند زیر بار نمودار هم بروند و درنهایت نمرهای درخشان مانند ۱۴ را (که گاهی از میانگین کلاس نیز بالاتر است) به کارنامۀ خود بیفزایند.
یکی از راهحلهایی که در اینجا مطرح میشود، افزایش نمرۀ تمرینهای درس است تا دانشجویان بتوانند با تلاشی مستمر در طول ترم، هم درس را بهتر یاد بگیرند و هم نمرۀ بهتری کسب کنند. همه میدانیم که شب امتحانی درسخواندن حتی اگر در نمرهگرفتن هم کمکمان کند، درنهایت برای یادگرفتن درس به کار نمیآید. درصد بالای موافقت با این راهحل نشان میدهد که نیاز به اعمال چنین روشهایی در میان دانشجویان شدیداً حس میشود.
اما نکتۀ مهم، تناسب میان مقدار تمارین و نمرۀ آن است. گاهی دانشجویان چندین سری تمرین چندسؤاله تحویل میدهند که درآخر هم دو نمره از نمرۀ نهایی را شامل میشود یا استادی که حدود ۱۴ سری تمرین سهسؤاله برای نرمافزار Maple به دانشجویان داده و درانتها هم بارم آن را پنج نمره تعیین میکند؛ تمارینی که به گفتۀ دانشجویان، چندان ارتباطی به مباحث تدریسی هم نداشتند. بهعنوان نمونۀ عملی و موفق میتوان به درس ریاضی۱ در دوران آموزش مجازی اشاره کرد که ۱۲ نمره متعلق به تمارین تحویلی بود و شامل ده تمرین یک یا دوسؤاله میشد.
درمقابل زیادشدن بارم تمرینات تحویلی، بحث تقلب مطرح میشود. برای این مشکل راهحلهای مختلفی وجود دارد؛ از جمله تغییردادن سؤالاتی که از مرجعی طرح میشوند، گرفتن آزمون شفاهی از افراد مشکوک به تقلب، گرفتن کوییز از سؤالات تمرینها و... . مشکل دیگر، تصحیح ناعادلانه توسط برخی از دستیاران و دادن نمرۀ کمتر یا بیشتر از حق دانشجو است.
راهحل همۀ این مشکلات، داشتن گروهی از دستیاران آموزشی برای هر درس است. پیشنهادمان این است که ساختار این گروه متشکل از یک سرگروه از مقطع دکترا و سایر اعضا از مقطع کارشناسی ارشد یا حتی کارشناسی باشد و سرگروه بر عملکرد اعضا نظارت دقیق کند تا سؤالات بدونتغییر از مرجع آورده نشود و بالاتر از سطح تدریس نباشد، در تصحیحها ناعدالتی نشود، موارد مشکوک به تقلب با دقت بیشتری مشخص شود و از موارد احتمالی پرسش شفاهی شود، در کلاس حل تمرین سؤالات باکیفیتتری حل شود و... . در این صورت و با تقسیم وظایف بین اعضا، سختی کار تقسیم میشود و کیفیت آن نیز بالاتر میرود. همچنین دانشجویان کارشناسی زیادی مایلبه همکاری بهعنوان دستیار آموزشی هستند که نمونۀ موفق این کار را میتوان در دانشکدههای مهندسی برق و کامپیوتر دید. استفاده از دانشجویان کارشناسی علاوهبر ایجاد انگیزه در بین آنها و تلاش برای فهم بهتر دروس، باعث میشود که دانشکده برای تشکیل گروه دستیاری با کمبود نیرو مواجه نشود و برای دانشجویان نیز رزومۀ خوبی است. ازطرفی، گاهی اوقات دانشجویان کارشناسی بهعلت نزدیکی زمانی به یادگیری مطالب و داشتن زبان مشترک با دانشجویان، میتوانند مطالب را بهتر منتقل کنند. نمونههای موفقی از این کار در دانشکده در بین افراد موسوم به دستیار دستیار آموزشی نیز دیده شدهاست.
مشکلاتی که پیش از این مطرح کردیم، مانند بارم زیاد امتحان پایانترم، شبامتحانیخواندن درسها و نیمهمنسوخبودن روش حل کاملاً دستی، راهحل دیگری نیز دارد و آن، تعریفشدن پروژه است. پروژه که سؤالی با وقت کم نیست؛ هم بارم امتحانها را کاهش میدهد و هم دانشجو را به سمت یادگیری نرمافزارهای مورد نیاز رشته سوق میدهد. همچنین آشنایی با نرمافزارهای مورد نیاز مهندسی شیمی و نفت، میتواند کمک شایانی به وضعیت دانشجویان در بازار کار کند.
البته شرط متناسب بودن خواسته با سطح علمی دانشجویان و مطالب تدریسشده در کلاس و تناسب نمره با حجم کار پروژه همچنان مطرح است و نباید مانند پروژۀ درس حرارت در ترم بهار ۱۴٠۱ شود که حتی برخی دانشجوهای ارشد هم از دیدن سؤال تعجب کردند.
همانطور که میبینیم، ۸۹.۳ درصد دانشجویان میخواهند امتحان میانترم تا حداکثر نیمۀ اول آذر برگزار شود و ترجیح اکثریت هم بر برگزاری در نیمۀ دوم آبان است. همۀ ما در این دانشکده تجربۀ درسهایی که نمرۀ میانترمشان در دقیقۀ ۹۰ یا حتی بعد از بازۀ حذف اعلام میشود را داریم. حتی موردهایی (مخصوصاً در دو ترم قبل) بوده که خود امتحان هم بعد از بازۀ حذف برگزار شدهاست. برخی اساتید عملاً نمرۀ میانترم را همزمان با نمرۀ پایانترم اعلام میکنند و دانشجوی بلاتکلیف که نمیداند عملکردش در میانترم چگونه بودهاست، درس را حذف نمیکند و درنهایت هنگامی که دیر شدهاست از همهچیز خبردار میشود.
علاوهبر این، دیربرگزارشدن میانترمها باعث میشود به مباحثی که در نزدیکی پایانترم و خارج از بودجهبندی میانترم تدریس میشوند، کمتر توجه شود؛ چراکه دانشجو سرگرم امتحانات میانترم است و کمتر به درس کلاس توجه دارد؛ درنتیجه، این متصلشدن میانترمها به پایانترمها باعث میشود دانشجو حجم زیاد دروس پایانترم را در زمانی کم بخواند که منجربه عملکرد پایین او در امتحانات پایانترم میشود. اگر امتحانات میانترم دانشکده در زمان مناسب برگزار شوند، اساتید کلاسهای آخر ترم را آنچنان خلوت نخواهندیافت و دانشجو هم میتواند در تصمیمگیری خود و تقسیم بار دروس در طول ترم بهتر عمل کند. از طرفی باید یک سقف زمانی برای انتخاب زمان برگزاری امتحان میانترم توسط استاد مشخص شود تا امتحان میانترم به پایانِ ترم موکول نشود و دانشجویان نیز باید از درخواست زیاد برای تعویق امتحانات میانترم پرهیز کنند تا زمانبندی با مشکل مواجه نشود.
در پایان باید بگوییم که ما هم میدانیم حتی با برقراری این روشها، امکان اصلاحنشدن اوضاع آموزشی دانشکده وجود دارد؛ اما این نظرسنجی با این هدف انجام شد که نظر اکثریت دانشجویان مشخص شود و آن را در قالب آمار، بهگوش مسئولین دانشکده برسانیم تا میزان موافقت با پیشنهادات بهصورت آماری مشخص و قابلاتکا باشد. امیدواریم آن عزیزان نیز به این نکته توجه کنند که بنابر تجربۀ سایر دانشکدهها، احتمالاً انجام چنین اصلاحاتی به نفع وضعیت آموزشی دانشکده است و موجب بهبود وضع دانشجویان هم در حیطۀ علمی و هم در وضعیت روحی-روانی آنها است.