ویرگول
ورودثبت نام
نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»
نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»، نشریۀ انجمن علمی-دانشجویی دانشکدۀ مهندسی شیمی و نفت دانشگاه صنعتی شریف / کانال تلگرام ما: https://t.me/dardaneshkadeh
نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»
نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»
خواندن ۵ دقیقه·۱ ماه پیش

داستان یک ورود

شمارۀ 108 | فاطمه‌زهرا درزی

آرامش قبل از طوفان

اواسط مهرماه بود؛ نتایج کنکور هنوز نیامده بود و سازمان سنجش مدام امروز و فردا می‌کرد. تقریباً ناامید از آمدن نتایج بودم و داشتم از تعطیلات بعد از کنکورم لذت می‌بردم. آن روز برای آخرین‌ بار قبل از آمدن فصل سرما به ارتفاعات «آلاشت» رفته ‌بودیم و به‌هیچ‌عنوان انتظار اینکه نتایج بیاید را نداشتیم. غروب همان روز بود که با تماس دوستم متوجه آمدن نتایج شدم و ازآنجایی‌که به اینترنت دسترسی نداشتم، از او خواستم تا نتیجۀ انتخاب رشتۀ من را هم ببیند. چیزی که به زبان آورد برایم غیرممکن به نظر می‌آمد: «مهندسی شیمی؛ دانشگاه صنعتی شریف». خوشحالی، غم یا هیجان؛ احساس من در آن لحظه چیزی مابین این‌ها یا شاید فراتر بود، این شروع بخش جدیدی از زندگی من بود.

پیش به‌سوی طوفان

فرایند ثبت‌نام و آماده‌شدن برای دانشگاه روز بعد از اعلام نتایج شروع شد؛ آماده‌کردن مدارک مورد نیاز، عضوشدن در گروه‌ها و کانال‌های مختلف دانشگاه، حرف‌زدن و آشنایی با هم‌ورودی‌هایم، خرید وسایل مورد نیاز برای خوابگاه، بستن چمدان، پیداکردن هم‌اتاقی و در آخر حرکت به‌سمت تهران و ثبت‌نام. در نهایت، این هفتۀ پرجنب‌و‌جوش با جشن «شریف‌ سلام» به اتمام رسید. با پایان این جشن، زمان خداحافظی با خانواده‌ام هم فرا رسید و ناگهان من خودم را یکه‌وتنها دور از خانه و دوستانم، با باری از مسئولیت‌های جدید دیدم.

شروع طوفان

کلاس‌ها از شنبه، بیست‌ و‌ هشتم مهر، با یک ماه تأخیر آغاز شد؛ اولین کلاسم در آن روز «زبان خارجی» بود که جزو کلاس‌های مورد علاقه‌ام بود. بلافاصله بعد از آن، کلاس «‌ریاضی۱» شروع می‌شد که چون اولین جلسه بود، به‌خاطر شوروشوق ورودی‌ها حتی جا برای نشستن روی زمین هم نبود و این باعث شد تا من در اولین جلسۀ کلاس ریاضی۱ شرکت نکنم و به این روند شرکت‌نکردن در آن کلاس تا پایان ترم ادامه دهم. روز اول دانشگاه برای منی که هیچ‌کس را از قبل نمی‌شناختم، شاید جزو یکی از سخت‌ترین روزهای دانشگاهم بود. صحبت‌کردن با آدم‌های مختلف، تلاش‌ برای دوستی و ارتباط‌گرفتن با دیگران جزو کارهایی بود که در روز اول انجام دادم.

روز دوم دانشگاه ‌هم تا حدودی مثل روز اول گذشت. دو کلاس سرویس دیگر برای فیزیک و شیمی داشتم که شرکت در آن‌ها را هم بی‌ثمر می‌دیدم و بعد از جلسۀ اول دیگر شرکت نکردم. در نهایت غروبِ همان روز، «کلاس آشنایی با ادبیات فارسی» با «استاد عرش‌اکمل» داشتم که جزو یکی از شیرین‌ترین و خاطره‌انگیزترین کلاس‌های دورۀ کارشناسی‌ام تا به الان بوده است.

در روز‌های بعد با دیگران بیشتر ارتباط گرفتم و همچنین با سال‌بالایی‌ها‌، مخصوصاً همیارها صحبت کردم. از آن‌ها دربارۀ چیزهای مختلف راهنمایی گرفتم؛ نکته‌ای که در زمینۀ راهنمایی‌گرفتن از سال‌بالایی‌ها وجود داشت و من به آن بی‌توجهی کردم این بود که هر شخص مسئله را از دید خود می‌دید و ممکن بود راهنمایی آن‌ها به درد من نخورد، بهتر بود به‌‌جای اینکه فقط به حرف یک نفر در یک موضوع گوش کنم، با چندین نفر صحبت می‌کردم و با توجه به شرایط خودم، بهترین تصمیم ممکن را می‌گرفتم.

گردبادی به اسم میان‌ترم

  در کمتر از یک ماه اولین میان‌ترم، یعنی میان‌ترم «فیزیک۱»، برگزار شد و بعد از بیرون‌آمدن از جلسه بود که متوجه شدم چه اشتباهی در یک ماه اخیر کردم؛ اما نوش‌دارو بعد از مرگ سهراب فایده‌ای ندارد، پشت‌گوش‌انداختن درس‌خواندن و پیش‌نرفتن با کلاس و اساتید بالاخره گریبان‌گیرم شده بود. متوجه شدم که با یکی‌دو شب درس‌خواندن بدون پیش‌زمینه از پس بقیۀ امتحان‌ها برنمی‌آیم و باید هرچه زودتر دست‌به‌کار شوم. میان‌ترم‌های بعدی تا حدودی قابل‌قبول بودند، تا اینکه میان‌ترم ریاضی۱ نزدیک شد. با غول بی‌شاخ‌ودمی که در طی این چند مدت با توجه به گفته‌های دیگران برای خودم از ریاضی۱ به وجود آورده ‌بودم، بدون ذره‌ای تلاش به این نتیجه رسیدم که این درس را حذف کنم که تصمیم اشتباهی بود. شاید ریاضی۱ آن‌قدرها هم که می‌گفتند ترسناک نبود و فقط نیاز به خواندنی درست داشت؛ اما خب من هم مثل صدها یا شاید هزاران دانشجوی زخم‌خوردۀ دیگر این موضوع را دیر متوجه شدم.         

در نهایت بعد از اتمام میان‌ترم‌ها بود که متوجه شدم درست است که نیازی نیست مثل زمان کنکور ساعت‌ها به درس‌خواندن بپردازم؛ اما خب اگر نمرۀ خوب و استرس شبِ امتحانِ کمتری ‌می‌خواهم، بهتر است در طول ترم نگاهی به کتاب‌ها و جزوه‌هایم بیندازم.

‎‌فرار از طوفان یا آمادگی برای طوفان؟

مدیریت زمان همیشه مهم و در عین حال سخت است و اهمیت این موضوع در طول ترم یک که خود ترمی فشرده همراه با مسئولیت‌ها، شخصیت‌ها و مکانی جدید است، دوچندان سخت‌تر و مهم‌تر است. ناآگاهی‌ها و تصمیمات من در طول ترم یک منجر به اشتباهات و عدم ‌موفقیتم در اولین ماه‌های حضورم در دانشگاه شد؛ ولی از همین اشتباهات درس‌هایی گرفتم که در ادامۀ مسیر کمک زیادی به من می‌کند، درس‌هایی که شاید به شما هم کمک کند تا ترم یک بهتری را بگذرانید.

اولین درسی که گرفتم این بود که تمام‌شدن دورۀ کنکور به معنی رهایی از درس‌خواندن و نداشتن برنامۀ درسی نیست. درست است که دیگر نیاز به برنامه‌های روزانه و دقیق نداریم؛ اما مشخص‌کردن یک برنامۀ کلی از نحوۀ خواندن هر درس، خالی از لطف نیست.

نکتۀ دومی که یاد گرفتم این است که به‌هیچ‌عنوان خودم را ازنظر تحصیلی با دیگران مقایسه نکنم؛ چون ممکن است درسی که برای شخص دیگری آسان و راحت است برای من سخت باشد یا برعکس، این ممکن است باعث شود که من برای درسی که برایم سخت است، زمان کم یا برای درسی که برایم راحت است، به‌خاطر حرف دیگران زمان زیادی بگذارم.

سومین چیزی که یاد گرفتم این بود که در فعالیت‌های دانشجویی مختلفی با توجه به زمانی که دارم شرکت کنم؛ زیرا این موضوع باعث می‌شود که با آدم‌های مختلفی ارتباط برقرار کنم، ازجمله سال‌بالایی‌ها که خب این ارتباطات در موضوعات مختلفی به دردم خواهد خورد.

 آخرین نکته هم اینکه از زمانی که دارم، استفاده کنم و در کنار درس‌خواندن و کار به خوش‌گذرانی و تفریح هم بپردازم تا خاطراتی به‌یادماندنی از این دوران به همراه داشته باشم.

شاید طوفان لازم باشد؟

تغییر گاهی ممکن است سخت باشد، مخصوصاً اگر قرار است از دوستان و محیط امنی که داشتید خارج شوید و پا به ناشناخته‌ها بگذارید؛ اما همین تغییرهای ناگهانی و بزرگ است که مسیر آیندۀ ما را عوض می‌کند، آینده‌ای که سرشار از ناشناخته‌ها و اتفاقات گوناگون است. تغییر شاید سخت باشد؛ اما در نهایت باعث ایجاد تجربه، دوستی‌ها و خاطرات جدید می‌شود و این ‌بار تنها نیستید، بلکه با دوستی‌های شکل‌گرفته و تجربه‌های جدید به دل ناشناخته‌ها می‌روید.

 

شب امتحانمهر ماهترم اولیدانشگاه صنعتی شریف
۱
۰
نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»
نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»
نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»، نشریۀ انجمن علمی-دانشجویی دانشکدۀ مهندسی شیمی و نفت دانشگاه صنعتی شریف / کانال تلگرام ما: https://t.me/dardaneshkadeh
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید