ویرگول
ورودثبت نام
نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»
نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»
خواندن ۲ دقیقه·۱۲ روز پیش

دنیای سه‌درچاری ما

شمارهٔ ۱۰۱ | م. ب. پرهام

روز دیگر مهر بود و بعدِ آن آبانگاه
گه سخن از جنگ بود و می‌شدش آرام‌ گاه

در نجف روزی خلیفه تختِ شاهی می‌نشست
روز دیگر آن نجف، در دست سلطان می‌شکست

سلسله بر سلسله، دنبال تاج‌وتخت بود
روز مقدونی و شب، شاهیِ اشکان بخت بود

گرکه سالی اصفهان، قصرِ حکومت دست داشت
سال دیگر شاه افشار، هرچه در هند است داشت

صد هزاران سال در جنگ و در آرامش گذشت
زندگی سامان گرفت گاهی و بی‌سامان گشت

آدمی زندانیِ سیرِ زمان و زندگی
خسته از دنیا و در آغوشِ این افسردگی

تا که روزی او قلم بر پیکرِ کاغذ کشید
و نوشتَش او ز دنیایی که چشمش می‌چشید

از دلیری و جوان‌مردیِ سهرابِ جوان
از لبِ لعلِ نگار و تیر آرش در کمان

از تمام و کل احساسات زندانیِ تن
از غمش، از ماتمش، از مِهر خود بهر وطن

تا که خط شد هر حکایت در بُن هر دفتری
مرحمی شد بهر زخمی که زَنَد هر خنجری

آدمی گو جاودان شد در حصارِ واژگان
گو نوشتن شد چو اقبالِ خوشِ آزادگان

ﺁﻦ ﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﺧﻨﺠﺮﺵ، آدﻡ ﺗﻮ ﮔﻮﯾﯽ ﺭﺍﻡ ﮐﺮﺩ
آنچه ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﺣﺼﺎﺭﺵ ﺑﻮﺩ، ﺍﻭ ﺩﺭ ﺩﺍﻡ ﮐﺮﺩ

ﺗﺎ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﺷﺪ ﻏﺮﯾﺰﻩ، ﺟﺰﺋﯽ ﺍﺯ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺷﺪ
ﻧﺴﻞ ﺑﺮ ﻧﺴﻞ ﺑﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﻓﺸﺎﻥ ﺷﺪ

ﺗﺎ ﺑﻪ ﻧﺴﻞ ﻣﺎ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﺑﻬﺮ ﻣﺎ ﺁغاز ﮔﺸﺖ
ﭼﻮﻥ ﻫﻤﺎﯼ ﺭﺣﻤﺘﯽ ﻣﺸﻐﻮل ﺑﺮ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﮔﺸﺖ

ﻣﺎ ﻧﻮﺷﺘﯿﻢ ﻭ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﮐﺎﺷﺘﯿﻢ
ﺗﻠﺦ ﻭ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﻭ ﻫﺮﭼﻪ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ

ﺭﻭﺯﯼ ﺍﺯ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺳﻪ‌ﺩﺭﭼﺎﺭﯾﻤﺎﻥ
ﺭﻭﺯ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺸﻖﻭ ﺩﺭﺱ ﻭ کلِ ﺑﯽ‌ﭼﺎﺭﯾﻤﺎﻥ

ﭼﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﻭ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﺳﺎﻝ‌ﻫﺎ
ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺎﺭﻫﺎ

ﻧﺸﺮﯾﻪ هستیم؛ ﺩﻧﯿﺎﻣﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ
ﻟﺤﻈﻪ‌ﻟﺤﻈﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﻬﺮ ﺧﻮﺩ ﺑﻨﮕﺎﺷﯿﻢ

ﻣﺎ همینیم؛ ﺑﻬﺮ ﯾﮏ ﺳﻨﺖ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﮐﺎﺳﺘﯽ
ﭘﺎﺳﺪﺍﺭﯼ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﺭﺍ ﮐﻨﯿﻢ ﻣﺎ؛ ﺭﺍﺳﺘﯽ

ﮔﻮ ﮐﻪ ﻣﻬﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺑﻌﺪ آن آبانگاه
ﺳﯿﺰﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﺷﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﻧﺸﺮﯾﻪ آباﻥ‌ﻣﺎﻩ

ﺳﯿﺰﺩﻩ ﺳﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﭘﺎ ﮐﺮﺩﻩ‌ﺍﯾﻢ ﺗﺤﺮﯾﺮ ﺭﺍ
ﺑﺎ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﺗﺎ ﮐﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮﯼ ﺩﻫﯿﻢ ﺗﻘﺪﯾﺮ ﺭﺍ

ﺷﺮحِ ﺣﺎلِ ﺧﻮﺩ ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ، ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﻧﺸﮑﺪﻩ
ﺯﯾﻦ ﻫﻤﯿﻨﻢ ﻧﺎﻣﻤﺎﻥ ﮔﺸﺖ، «ﺩﺭﺩﺍﻧﺸﮑﺪﻩ»

نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»، نشریۀ انجمن علمی-دانشجویی دانشکدۀ مهندسی شیمی و نفت دانشگاه صنعتی شریف / کانال تلگرام ما: https://t.me/dardaneshkadeh
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید