شمارۀ ۱۰۰ | سرمقاله | سنا نجفی
روابط میان دانشجویان و استادان، مانند پلی است که دو سوی جریان آموزش را به هم متصل میکند. پلی که هرچند بهظاهر مستحکم به نظر میرسد، اما نیازمند مراقبت و نگهداری دائمی است تا بتواند بار سنگین دانش و تجربه را از یک سوی مسیر به سوی دیگر انتقال دهد؛ اما چه اتفاقی میافتد اگر این پل، بهمرور زمان بهجای تقویت و تحکیم، دچار ترکهای ریز و درشت شده و فرسوده شود؟ این پرسش شاید بهترین توصیف برای وضعیتی باشد که امروز در دانشکدهمان شاهدش هستیم.
در فضای کنونی دانشجویان و استادان هرکدام با چالشهای خاص خود دستوپنجه نرم میکنند. از یک سو دانشجویان در دنیای پرتلاطم امروز، گاه در میان فشارهای اجتماعی و انتظارات گوناگون، انگیزۀ لازم برای یادگیری عمیق را از دست میدهند. البته تأثیرات اجتماع را در ایجاد چنین شرایطی نمیتوان نادیده گرفت. تأثیراتی که باعث شده دانشجویان بیشتر از آنکه بر یادگیری و فرایند عمیق آن تمرکز کنند، غالب توجهشان بر کسب نمرۀ مطلوب باشد. روندی که میتواند آسیبزا باشد؛ چراکه فرایند یادگیری، چیزی فراتر از کسب نمره و گذراندن دروس است.
از سوی دیگر، استادان نیز با شرایطی مواجه هستند که برقراری ارتباطی سازنده، دشوارتر از گذشته شده است. گاه این احساس به وجود میآید که استادان بهدلایل مختلفی نظیر فشارهای گوناگون یا حجم بالای کاری، از ایفای نقش مؤثر در فرایند آموزش و حفظ این ارتباط فاصله گرفتهاند. چنین شرایطی باعث میشود که شکاف میان دانشجویان و استادان بیشتر شده و این پل بهمرور زمان ضعیفتر شود.
این شکافهای نادیدنی، اگرچه در نگاه اول کوچک و کماهمیت به نظر میرسند؛ اما میتوانند به معضلات بزرگتری منجر شوند که نهتنها بر کیفیت آموزش بلکه بر پویایی فضای آموزشی و ارتباطات بین عناصر این فضا تأثیر میگذارد. در این شرایط روند انتقال کامل دانش مختل شده و تجربۀ آموزشی که میتواند غنی و ماندگار باشد، به فرایندی بیروح و مکانیکی تبدیل میشود.
بااینحال با ایجاد فضایی که افراد بتوانند بدون ترس از تبعات احتمالی، به بیان دیدگاهها و انتقادات خود بپردازند تا چالشها و انتظارات بیان شده و راهکارهایی برای حل مسائل ارائه شود، میتوان امیدوار بود که زمینههای بازسازی و تقویت این پل فراهم شود. استاد و دانشجو، هر دو در این مسیر پرپیچ و خم آموزش، همسفرانی هستند که هر یک بهنحوی در جستوجوی بهبود و ارتقای سطح آموزشیاند. این همسفری و تلاشهای دوسویه، هرچند با مشکلات و موانعی همراه باشد، بهخودیخود ارزشی والاتر به فرایند آموزش میبخشد. زمانی که هر دو طرف به اهمیت این پل پی ببرند و درک متقابل و تعامل سازنده را در اولویت قرار دهند، آنگاه است که تجربههای آموزشی ماندگاری پدید میآید. تجربههایی که تنها به یادگیری محدود نمیشود، بلکه میتواند در رشد شخصیت و نوع نگرش افراد تأثیرگذار باشد.