زمانگویهها؛ قسمت اول | پارسا جلوانی
در قسمت اول قرار است به سراغ بومرترینها برویم. (معنای بومر را میدانید؟) اصولا وقتی از اولین تمدن صحبت میشود، اولین چیزی که به ذهن انسان میرسد «سومر» است؛ اما خب جواب دقیقی نیست. در ابتدا باید ببینیم که منظورمان از تمدن چیست؟
انسانها قبل از کشاورزی، شیوهٔ زندگی «شکارچی-گردآورنده» داشتند و یکجانشین نبودند. این فرایند ادامه داشت تا زمانی که انسان کشف کرد که با کاشتن دانههای گیاهان، میتواند آنها را دوباره برویاند. پس بشر به مرور به سمتی پیش رفت که خوراک خود را از طریق کاشت گیاهان تأمین کند و به همین دلیل، یکجانشین شد. به این اتفاق، «انقلاب کشاورزی» میگوییم. این انقلاب شیوۀ زندگی انسان را تا هزاران سال تعیین کرد و تنها انقلاب صنعتی بود که بار دیگر، تغییر شگرفی در زندگیمان به وجود آورد.
یکجانشینی و کشاورزی نیاز به زمین حاصلخیز داشت و برای همین است که سومر در جنوب میانرودان پدید آمد (در قسمت قبل دیدیم که میانرودان، ناحیۀ بین دو رود دجله و فرات است). این دو رود باعث حاصلخیزی زمینهای اطرافشان میشدند و در نتیجه روستاهای بیشتری در آن ناحیه پدید میآمدند. تراکم روستاهای بیشتر، منجر به تشکیل شهرهای بیشتری میشود و با تشکیل شهرها و شهرنشینی انسان، تمدن آغاز میشود.
این فرایند فقط در میانرودان رخ نداد. در همان زمان، در خوزستان امروزی (تمدن ایلام) و در مصر، اتفاقهای مشابهی در حال رخ دادن بود؛ اما آن چیزی که سومر را از باقی تمدنها متمایز میکند، تراکم شهرهای آن است. تعداد زیادی شهر در مساحت کمی سر برآوردند و تمدن سومری را تشکیل دادند.
این مردم که خود را «سیاهسر» مینامیدند (شاید ریشهٔ اصطلاح «کلهسیاه خاورمیانهای» از همینجا باشد)، با ساخت کانالهای آبیاری پیشرفته، حجم عظیمی از غلات (معمولا گندم) را تولید میکردند و به همین صورت، پایهٔ تمدنشان شکل گرفت. کمکم مشاغل غیرکشاورزی هم بیشتر شدند و شهرها پدید آمدند.
سومر تشکیل شده از دولتشهرها بود. هر شهر دارای مجموعهٔ پیچیدهای از معابد مربوط به یکی از خدایان سومری بود. در ابتدا، کاهن اعظم هر معبد که انسی (ensi) نام داشت، بر شهر حکومت میکرد و اینجاست که یکی از مهمترین مسائلی که هنوز هم درگیر آن هستیم، مطرح میشود؛ آن هم یکی شدن قدرت سیاسی-نظامی با قدرت دینی؛ به گونهای که در آن زمان بالاترین مقام سیاسی شهر، بالاترین مقام روحانی شهر هم بود. این مسئله هیچگاه در میانرودان حل نشد. بعد از دوران انسیها نیز، پادشاهانی که در شهرها به قدرت میرسیدند، قدرت روحانی بالایی داشتند و حتی بعدها در میانرودان، برخی از شاهان به مقام خدایی هم رسیدند.
میدانم که این قسمت اندکی حوصلهسربر بود و اگر دقت کنید، سعی کردم انقلاب کشاورزی را هر چه خلاصهتر توضیح دهم؛ اما نکاتی بود که باید میگفتم، چون بعدها با مفهوم جامعهٔ کشاورزی کار خواهیم داشت. مسئلهٔ دیگر هم ترکیب قدرت دینی و سیاسی است که خودتان بهتر میدانید چقدر مهم است.
تا نوبت دیگر که به شرح اولین قوانین یافتشده بپردازیم، شما را بدرود.
پ.ن.: بومر به معنای قدیمی است.