سرمقاله شماره ۶۷ - مهدی نانکلی
نمیدانم بر حضرت حافظ چه گذشته که چنین بر محک «تجربه» به جهت شناختن هر گونه «غش» تأکید میکند. و ادعا میکند که این روش مردم را از هر گونه محک دیگری در زندگی بینیاز میسازد! اهل خرد نیز این پند و اندرز را آویزهی گوش میکنند و در جایجای زندگی خود به کار میبرند. مثلا هنگام خرید محصولی از فروشگاههای اینترنتی به سرعت به خواندن دیدگاههای مصرفکنندگان مشغول میشوند و تجربه ایشان را محک گزینهی احتمالی قرار میدهند. اما بههرحال امروزه چندصد سال از حافظ گذشته و ما با پیشرفت بشریت به محکهای خیلی سریعتری دست یافتهایم. یکی از این محکهای بسیار خوشدست و خوشساخت «برچسب» روی هر چیز است! مثلا دیگر چه نیازی است ما برویم تحقیق و پرسوجو درباره مشخصات یک ماسماسکی برای کاری خاص، آن هم در این زمانه که از هر کس مشورت بخواهی خودش را مراد و مخاطبش را مرید میبیند و آنچه دیده و ندیده را بار مغز طالب خود میکند. به جای این همه گربه رقصانیدن یک نگاهی به محصول میاندازیم و مثلا اگر رویش سیبی گاز زده بودند خوب است دیگر، میخریم... یا مثلا میخواهیم برای خودمان یک رایگیری راه انداخته و دورهم یک دموکراسیای جاری نماییم، خب خیلی راحت و سریع، اصلا همان روز، برچسب روی پیشانی نامزدها را دید میزنیم و سریع تصمیم میگیریم که «این نامزد؛ آری یا خیر؟» دیدید که روی آن.ها مینویسند: «مودب، بی ادب، دیندار، بیدین، کمی تا قسمتی فلانیست، بهمانیست افراطی یا راستگرای بالانرو! یا...» امروزه برچسبها در طرحها و رنگهای گوناگون موجودند و اصلا خوبی «برچسب» این است که میتوان بار آن را با انجام یک سری فعالیتها یک شبه بست. مثلا بروی مدتی به برق انداختن برچسبِ برچسبداران بزرگ بپردازی و خلاصه از این چیزها دیگر.
یک چیزی هم داریم به نام عمل «برچسبزنی» که به معنی استفاده از آن به عنوان سلاح مبارزه است که یعنی هر وقت شما در کارزار کم آوردی آن را به حریفت میچسبانی. مثلا برای جمعی بلند میگویی فلانی خیلی «چیز» است، سمتش نروید. یک «سوتی» از هدف را هم اگر ضمیمهاش کنی که دیگر میروی مرحله بعد. اما از هرچه بگذریم هیچ برچسبی جای لیبل منسوب به «رفاقت» را نمیگیرد؛ یعنی فقط کافی است در ذهنمان بیاید که فلانی رفیقمان است. دیگر چشممان را به عملکرد واقعیاش میبندیم و هرچی محک داریم غیر از همان «رفاقت» میدهیم گربه بخورد. توجیهمان هم این است که فلانی هوای رفقایش را دارد و «برایم وام جور میکند».