گزارش جلسه نقد انجمن علمی دانشجویی کیمیا - شماره ۷۵ - سینا قنبری/ پردیس بهارلویی
سال پيش همين موقعها بود که انتخابات گروه علمي دانشجويي کيميا با بحث و جدلهاي مرسومش برگزار ميشد. يک سال از آن جنجالها و ائتلافزدنها و شايعات رنگارنگ ميگذرد و اين روزها اگر نگاهي به کانال کيميا بيندازيد، به جز اخبار کيميانانو و نشريه و برگزاري دوره کامسولي که برنامه پيش از قرنطينه گروه بود، خبري از فعاليت ديگري در سه ماه اخير نيست. کمي که پرسوجو کرديم، خبر استعفاها و کنارکشيدنهاي غيررسمي اعضاي گروه هم به گوشمان خورد. خلاصه پيگير جلسه نقدي شديم تا ببينيم ماجرا از چه قرار است و اين کيميا چه حرفهايي براي زدن دارد. لازم به ذکر است در انتهاي جلسه و بهدنبال بحث بر سر نحوه انتخابات و فعاليت دوره بعد، تصميم گرفته شد افرادي که تمايل به کانديدشدن در هر بخش را دارند، به صورت موقت اعلام آمادگي و با شوراي مرکزي فعلي شروع به فعاليت کنند. اطلاعيه مربوطه اوایل خردادماه روي کانال کيميا قرار گرفت.
استعفا نمیکنم پس هستم
پردیس بهارلویی: از بعضی از اعضای شورای مرکزی شنیدیم که دبیر به صورت غیررسمی استعفا کرده و تعدادی از بچههای مرکزی از ابتدا یا اخیرا فعالیت نمیکنند، افراد فعال چه کسانی هستند؟
حسین سیار: تعداد اعضای شورای مرکزی 7 نفر است. رضا پورمحمد، دبیر کیمیا، از ابتدای دوره تا اواخر بهمنماه عضو فعالی بود؛ اما بعد از آن، حسب یک سری دلایل شخصی از گروه کنار کشید. آریان امیریفر، مسئول آموزش م. شیمی، فعالترین عضو شورای مرکزی این دوره است. روحالله حیدری، معاون برنامهریزی، در همان حدی که از یک شورای مرکزی انتظار میرود فعالیت و در جلسات شرکت میکند. مجید پورنقشبند، مسئول ارتباط با صنعت م. شیمی، از ابتدای دوره صرفا یک کارگاه انتگرال برگزار کرده و از حدود بهمنماه هم نائب دبیر گروه دیگری شده و حتی بعضی از جلسات شوری مرکزی را هم شرکت نمیکند. فاطمه میرعسکرشاهی، مسئول کاوش، فقط یک جلسه کاوش برگزار کرده و اخیرا در جلسات شورای مرکزی شرکت نمیکند. ضیا اسدی به غیر از همکاری در جشن یلدا فعالیت مطرحی نداشته.
رضا پورمحمد: به دلیل مشکلات شخصی نتوانستم کار را ادامه دهم. به شورای مرکزی گفتم میتوانند کسی را جایگزینام کنند، وگرنه در حد نامهزدن و ایمیلدادن میتوانم فعالیت کنم.
ضیا اسدی: شخصا به بچهها هم میگفتم که من بیشتر آچار فرانسهام و هرجا کمکی میخواستند و لازم بود میتوانند روی من حساب کنند. به همین خاطر است که به جز همکاری در جشن یلدا، فعالیت مطرحی در طول دوره ندارم.
مجید پورنقشبند: من به دلیل تصمیمگیریهای تکنفره و بحثهای فرسایشی بر سر شورای عمومی و نشریه و... از گروه دلزده شدم و حتی دو بار هم به نائب دبیر گفتم که میخواهم استعفا کنم که مانعام شد.
حسین سیار: خود تو یکی از افراد شورای مرکزی هستی و وقتی مشکلی وجود دارد نباید خودت را جدا از گروه بدانی. باید بمانی و درستش کنی و یا استعفا کنی و فضا را برای دیگران باز کنی. اولین باری که بحث انصراف را مطرح کردی، هنوز از انتقاداتی که داشتی هم مطمئن نبودی؛ چون حتی اولین جلسه شورای مرکزی هم برگزار نشده بود. من تصورم این بود که بعد از آن مشکلاتت حل شده. دفعه دوم خود من هم به دلیل اختلاف نظراتی که با افراد شورای مرکزی داشتیم، به فکر استعفا افتادم؛ ولی به دلیل فضای موجود که شروع فعالیت ۹۸ایها بود، صلاح ندیدم که انصراف بدهم. هر دو دفعه من تسلطی بر تو نداشتم و میتوانستی استعفا کنی.
حسین سیار: آریان امیریفر نیز زمانی به دلیل همین اختلاف نظرها تصمیم به استعفا گرفته بود؛ اما استعفا نکرد.
رضا کریمی: تقریبا هیچ کدام از مسئولین هم کار نمیکردند؛ بهطورمثال، مسئول فرهنگی همان اوایل دوره کنار رفت، مسئول مستندسازی هیچکدام از جلسات را شرکت نمیکرد و مسئول ارتباط با صنعت نفت هم تابهحال فقط در یکی-دوتا از جلسات شورای عمومی شرکت کردهاست.
حسین سیار: بله. ما در انتخاب مسئولین اشتباهاتی کردیم و در نتیجه خیلی از مسئولیتها روی زمین ماندهبود و خودِ شورای مرکزیِ فعال، مجبور بودند بار بیشتری به دوش بکشند. خیلی از اعضای شورای مرکزی و مسئولها سرشان را با فعالیتهای خارج از کیمیا گرم کرده بوند و عدهای صرفا غُرغُرکنان از کارها ایراد میگرفتند. حتی بسیاری از این دوستان الآن در جلسه حضور ندارند تا جوابگو باشند.
رضا کریمی: خُب شما باید علیالبدل را جایگزین اعضای شورای مرکزی میکردید و یا انتخابات میاندوره برگزار میکردید. به نظر من شما از اینکه تعداد افراد کم و کارها در انحصار خودتان باشد، خوشتان میآمد.
حسین سیار: متأسفانه اعضای علیالبدل شورا هم آنچنان فعالیتی نداشتند. عضو علیالبدل نفت به محض برگزاری جلسه اول از گروه کنار رفت و علیالبدل م. شیمی که مسئول منابع انسانی بود، در هیچیک از جلسات شرکت نکردهاست. زمان انتخابات میاندوره ابتدای ترم زوج است و فرصت ما از شروع ترم تا شروع قرنطینه بسیار کم بود. ضمن اینکه در شورای مرکزی به این جمعبندی نرسیدیم که کنارهگیریها را علنی کنیم و افراد جدیدی به جایشان بگذاریم.
خیلی از اعضای شورای مرکزی و مسئولها سرشان را با فعالیتهای خارج از کیمیا گرم کرده بوند و عدهای صرفا غُرغُرکنان از کارها ایراد میگرفتند. حتی بسیاری از این دوستان الآن در جلسه حضور ندارند تا جوابگو باشند.
پردیس بهارلویی: علت این عدم فعالیت چیست؟
ضیا اسدی: متأسفانه یا خوشبختانه موقع انتخابات ما، ائتلافی تشکیل شد که من جزوش نبودم. افرادی در این ائتلاف بودند که بعضا هیچ آشناییای با فضا نداشتند و نمیدانستند مسئولیتها چیست و اصلا به آن علاقه دارند یا نه. با این اوصاف، در جلسات قبل از انتخابات، همان افراد بدون هیچ استدلال و بحثی میگفتند که همه ما ۷ نفر رأی میآوریم و دبیری و بقیه سِمَتها را از پیش برای هرکدام تعیین میکردند. من در جلسه تقسیم مسئولیتها دیدم که یک رأی من مقابل ۷ رأی آن ائتلاف است و شانسی برای گرفتن مسئولیتهایی که دوست دارم ندارم. خیلیها فقط آمده بودند تا جلوی رایآوردن سایرین را بگیرند و کاری نداشتند بعد از انتخابات و رأیآوردن، مسئولیت و کاری هست که موظفند انجام دهند.
رضا کریمی: یکی از علتهای از بین رفتن شور و شوق بچهها هم این است که شما ائتلاف تشکیل دادید و در آخر به یک نفر از اعضای لیستتان اصطلاحا پشت کردید تا رأی نیاورد. شخصا حتی اگر در آن لیست بودم و رأی میآوردم هم با دیدن این رفتارها انگیزهام را از دست میدادم.
ضیا اسدی: موقع انتخابات ما، ائتلافی تشکیل شد که من جزوش نبودم. خیلیها فقط آمده بودند تا جلوی رایآوردن سایرین را بگیرند و کاری نداشتند بعد از انتخابات و رأیآوردن، مسئولیت و کاری هست که موظفند انجام دهند.
سیدمهدی حسینی: ما دو دوره کیمیا داشتیم؛ یکی دوره رضا پورمحمد که اجازه نمیداد کسی کاری بکند و مسائل در شورای مرکزی مطرح نمیشد و درنتیجه شورا به جای ۷نفره، تکنفره و شخصی شدهبود. در دوره دوم که پورمحمد از گروه کنار کشید مرکزیای ماندهبود که نهتنها شور و شوق اولیهاش را از دست داده بود، بلکه کارکردن نیز یاد نگرفته بود و از قضا این دوره مصادف شد با شیوع کرونا.
رضا کریمی: حرفی که مهدی زد تا حدی درست بود. گروه محدود به تصمیمگیریهای دو سه نفر از شما بود.
مجید پورنقشبند: به نظرم دلیل اینکه بچهها نتوانستند کار کنند به اوایل تابستان برمیگردد. مسائل زیادی پیش میآمد که برای همهاش یکی-دو نفر تصمیم میگرفتند و نظر بقیه را نمیخواستند؛ از نامهزدنها تا مسائل مربوط به سرگروههای اردوی ورودیها. اینکه همدلی و تصمیمِ تیمی نباشد، افراد را دلزده میکند. این ماجراها ادامه پیدا کرد. جلسات شورای مرکزی به جای اینکه فرصتی برای همفکری درباره فعالیتهایی که میتوانیم برای دانشجوها انجام دهیم باشد، تبدیل شده بود به محل دعوا بهخاطر اختلاف سلایق در انتخاب مسئول جشن و منحلکردن نشریه و SC3.
حسین سیار: تمام جلسات ما محدود به این بحث و دعواها نبوده. ما جلسات تصمیمگیری بر سر فعالیتهایی که میتوانیم انجام بدهیم را هم داشتیم؛ مثلا بحث برنامه معرفی گرایشهای رشته؛ اما تو در بسیاری از جلسهها شرکت نمیکردی. من حرفتان را در ارتباط با تکنفرشدن گروه نمیپذیرم. گروه بهخاطر کمکاری اعضا، سه-چهارنفره بود و شاید نحوه برخورد رضا پورمحمد باعث شده بقیه فکر کنند گروه یکنفره است.
مجید پورنقشبند: مسائل زیادی پیش میآمد که برای همهاش یکی-دو نفر تصمیم میگرفتند و نظر بقیه را نمیخواستند. جلسات شورای مرکزی به جای اینکه فرصتی برای همفکری درباره فعالیتهایی که میتوانیم برای دانشجوها انجام دهیم باشد، تبدیل شده بود به محل دعوا بهخاطر اختلاف سلایق در انتخاب مسئول جشن و منحلکردن نشریه و SC3.
مهسا دستمالچیان: دوره شما تا جشن یلدا خیلی بهتر از دوره قبلی پیش رفت. من میخواهم بدانم که چه باعث ازهمپاشیدن تیم شما بعد از جشن شد؟
حسین سیار: تا پیش از جشن یلدا، ما به معنای واقعی کلمه صورتمان را با سیلی سرخ نگه داشته بودیم و باید روی بچهها فشار میآوردیم تا مسئولیتها روی زمین نماند. پس از جشن، شخصا دیگر توانی برای انجام کار نداشتم. اعضای مرکزی هم که به آن صورت کاری نمیکردند که بتوانیم کار را به آنها واگذار کنیم. بهعلاوه اینکه استهلاک در بحثهایی که در شورای مرکزی مطرح میشد و ساعتها طول میکشید، زیاد بود. ذرهذره از انرژیمان کمتر شد و دیگر نتوانستیم فعالیتها را ادامه بدهیم.
پردیس بهارلویی: چرا طبق اساسنامه افرادی که فعالیت نمیکردند را عزل نکردید و استعفاها رسمی نشدند؟
حسین سیار: چون ما نمیخواستیم به نحوی فعالیت کنیم که بعدش ناراحتی و دلخوری پیش بیاید. ما خارج از این فضا رفاقت داریم و مجبورکردن افراد به استعفا ممکن است به رفاقتها خدشه وارد کند. ما به اعضا گفتیم که اگر نمیتوانند فعالیت کنند، اعلام کنند؛ ولی چنین اتفاقی نیفتاد. با این وجود اگر امکانش وجود داشت که به عقب برگردم، قطعا بهشان پیشنهاد کنار رفتن را میدادم. البته لازم به ذکر است که رضا پورمحمد، اواخر بهمنماه به ما گفت که میتوانیم فرد دیگری را به جایش بیاوریم که چون تا انتهای دوره زمان زیادی باقی نماندهبود، اقدامی نکردیم.
مهسا دستمالچیان: در بحث فعالیت در کیمیا و بهطور کلی در کار دانشجویی باید یاد بگیریم که طوری این تعامل را داشته باشیم که هم رفاقت و هم تعهد به کار و مسئولیتپذیری را با هم پیش ببریم.
فغان از دست فرهاد!
حسین سیار: فرهاد عوضزاده، دبیر دوره پیشین کیمیا، میگفت به دلیل کسری بودجه و کمبود نیروی انسانی شخصا به خانم سعادتمند، معاونت فرهنگی دانشکده، پیشنهاد برگزاری جشن ورودیها با همکاری سایر گروههای دانشکده(صنفی، آیین روشن و...) را دادهاست. این بدعتگذاری، امسال هم دامان انجمن علمی را گرفت. پیشفرض دانشکده همین بود که همه گروهها با هم جشن را برگزار کنند. در اینجا ایراد از من هم بود که بیشتر مقاومت نکردم و سر بعضی از مسائل کوتاه آمدم.
مهسا دستمالچیان: یکی از مثالهای بهتر فعالیتکردن شما نسبت به دوره قبل تا پیش از جشن یلدا همین بود که تو انتقاد من در رابطه با کوتاهآمدن مقابل این درخواست دانشکده را پذیرفتی و گفتی که برای جشنهای بعدی جلوی چنین اتفاقی را میگیری؛ امری که در جلسات نقد دوره قبل دیده نمیشد.
رضا کریمی: این فعالیتنکردن مسئول مستندسازی در روند کاری دورههای بعد اختلال ایجاد میکند. الان نه شما و نه دوره بعدیتان دید دقیقی نسبت به وضعیت جلسات و فعالیتها ندارید. مثال عینی حرفم فاجعهای است که در انتخاب مسئول جشن یلدا پیش آمد و در نتیجه ضعف شورای مرکزی دوره قبل در مستندسازی بود.
ضیا اسدی: دوره قبلی کیمیا طوری فعالیت نکرده بود که گروه بین بچهها جا بیفتد و بتواند جذب خوبی داشتهباشد. بههمینخاطر جلسات کمجمعیتی داشتیم و برای مسئولیتها به سختی نیرو پیدا میکردیم.
دبیر دوره پیشین کیمیا، میگفت به دلیل کسری بودجه و کمبود نیروی انسانی شخصا به خانم سعادتمند، معاونت فرهنگی دانشکده، پیشنهاد برگزاری جشن ورودیها با همکاری سایر گروههای دانشکده(صنفی، آیین روشن و...) را دادهاست. این بدعتگذاری، امسال هم دامان انجمن علمی را گرفت.
به الفبای موضوع مسلط نیستیم!
حسین سیار: در میان اعضای شورای مرکزی کسانی بودند که حتی با اینکه شورای عمومی چیست و چه میکند، آشنا نبودند و افرادی داشتیم که با فلسفه وجودی شورای عمومی، مشکل داشتند و معتقد بودند نیازی به شورای عمومی نداریم. من ساعتها وقت میگذاشتم تا توضیح بدهم که اعتبار و ارزش گروه به همین شورای عمومی و رأی افراد آن است.
مجید پورنقشبند: بخش خوبی از جلسات شورای مرکزی به بحث سر منحلکردن نشریه، SC3 و حتی شورای عمومی صرف میشد و از من و بعضی از اعضا که مخالف منحلشدن آنها بودیم وقت و انرژی زیادی میبرد.
رضا پورمحمد: شورای عمومی جایی نیست که بشود در آن کاری انجام داد، فقط جای حرف و بحثهای تئوری است. بهجای انرژیگذاشتن روی این چرتوپرتها که هرکسی ایده بدهد و حرف بزنیم، اگر انرژی را روی انجام کار بگذاریم اوضاع خیلی بهتر میشود؛ چون هیچوقت به حرفهای شورای عمومی جامه عمل پوشانده نمیشود. 90درصد انرژیای که اعضای نشریه برای آن میگذارند، انرژی مفت و در جهت باطل است. و بهنظرم بهتر است محتوای علمی تولید کنند تا اینکه نقد کنند که چرا فلان وقت اینطوری شد. اینکه نشریه به اسم کیمیا فعالیت میکرد، واقعا برایم غیرقابلهضم بود. من تمایل داشتم که با این محتوای غیرعلمی، نشریه مستقل از کیمیا باشد. بهطور کلی من خیلی سعی کردم که به لحاظ علمی کار را جلو ببرم و جو را عوض کنم؛ اما جو دانشکده ما، دلقکبازی و حاشیهبازی و بحثکردن است و نه انجامکار. درمورد SC3 هم تا زمانی که مسئول آن عوض نشود هیچ کاری را نمیتوان پیشبرد.
مجید پورنقشبند: درست است که شورای عمومی اهمیت دارد؛ اما نباید بر شورای مرکزی برتری داشته باشد. نظر شورای مرکزی باید بر نظر شورای عمومی ارجحیت داشته باشد.
محمدحسین هوائی: حتی اگر در اساسنامه به صراحت این مسئله وجود داشت هم وقتی نظرات شورای عمومی نادیده گرفتهشود، فعالیتها مختل خواهدشد. این شورای عمومی است که کارها را انجام میدهد و تحت چنین شرایطی میتواند کار نکند.