شمارهٔ ۹۴ | سرمقاله | نازنین علیاصغری
تا به حال به این فکر کردهاید که وقتی به چیزی اهمیت میدهید، دقیقاً دارید چه کار میکنید؟ لغتنامۀ دهخدا اهمیت را در لازم و واجببودن معنا می کند. ابعاد زیادی در زندگی کوتاه ما وجود دارند که باید فلسفۀ اهمیت را برایشان تعریف و اجرا کنیم. اهمیتدادن به موضوعات پیرامونمان است که کیفیت زندگیمان را تحت تأثیر قرار میدهد. وقتی به چیزی اهمیت میدهیم، معمولاً سعی میکنیم به آن توجه کنیم، آن را بررسی کنیم، با آن در ارتباط باشیم و برای رسیدن به آن تلاش کنیم. بهطور کلی، به آن احترام میگذاریم و تمام تمرکز خود را بر آن قرار میدهیم.
شاید بتوان گفت انسانی که هماکنون هستیم و در آینده خواهیم شد را دامنۀ مسائلی که برایمان مهم و ارزشمند هستند، تعیین میکنند. برای مثال اگر شما به تحصیلاتتان اهمیت بدهید، میتواند به این معنا باشد که به یادگیری و افزایش دانش خود ارزش میدهید و از آموختههای خود در زندگی و حرفهتان بهرهمند میشوید. اگر به روابط اجتماعی خود اهمیت بدهید، به این معناست که ارتباط با دیگران، ایجاد دوستیها و حفظ روابط مثبت برایتان اولویت دارد و از لزوم وجود آنها برای داشتن یک زندگی بهتر آگاه هستید. همچنین اگر به مفهوم سلامتی اهمیت بدهید، این نشاندهندۀ آگاهی شما به تأثیر آن در حفظ سالمت روان و جسمتان است.
موضوع دیگر این است که اهمیتدادن، یک مسئلۀ صفر و یکی نیست و هر مورد آن، میتواند بر دیگری تأثیرگذار باشد. بهطور جزئیتر، اهمیتدادن به روابطمان میتواند باعث بهبود سالمت روان و جسم ما شود و بهبود این دو میتواند منجربه افزایش کیفیت تحصیلاتمان شود. بهبود تحصیلاتمان میتواند فرصتهای شغلی بهتر را در اختیارمان بگذارد و به ما در کسب درآمد بیشتر کمک کند و به دنبال آن، سطح اعتماد به نفسمان افزایش دهد؛ اما گاهی به هیچکدام اینها نیازی نیست و حالمان با اهمیتدادن به مسائل دیگری خوب میشود. درواقع همین تفاوت بین ارزشهای انسانهاست که پرداختن به این موضوع را جذاب میکند.
همۀ این اهتمامورزیدنها ممکن است تأثیر خود را بر شرایط در کوتاهمدت نشان ندهند؛ اما اثرشان بر رشد و ارتقای شخصی ما غیرقابلانکار است. همیشه این اثر، مثبت و زیبا نیست و اگر ندانیم که چه چیزهایی ارزش اهمیتدادن دارند، ممکن است جوانب دیگر زندگیمان را تحت تأثیر منفی و گاهی نابودگر قراردهند.
تمام این حرفها را زدم تا بگویم مهم است که اصلاً اهمیت بدهیم؛ چراکه اهمیتدادن نشانۀ این است که هنوز هم زندهایم، هنوز هم چیزی در این دنیا هست که برایمان ارزشمند باشد و بود و نبودش و حتی چگونه بودنش برایمان مهم است. بدون شک محیط و جامعهای که در آن زندگی میکنیم، به سمت بهترشدن و کمال تغییر نمیکند؛ مگر اینکه برایش وقت بگذاریم، از شرایطش انتقاد کنیم، سؤال بپرسیم و فکر کنیم. شاید نیاز است گاهی در هیاهوی زندگی کمی بایستیم و به این فکر کنیم که زندگی تمامش همین است. بکوبیم، بسازیم و اهمیت بدهیم. اینگونه است که انسان میمانیم.