ویرگول
ورودثبت نام
نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»
نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»، نشریۀ انجمن علمی-دانشجویی دانشکدۀ مهندسی شیمی و نفت دانشگاه صنعتی شریف / کانال تلگرام ما: https://t.me/dardaneshkadeh
نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»
نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»
خواندن ۷ دقیقه·۱ ماه پیش

موازنهٔ نامتوازن

شمارهٔ ۱۰۹ | نقد و بررسی شیوۀ کلاس حل تمرین موازنه در ترم ۲-۱۴۰۳ | نشریۀ دردانشکده

 در ترم ۲-۱۴۰۳ طرحی جدید برای کلاس‌های حل تمرین درس «موازنۀ مواد و انرژی» با رویکرد حل تمرین گروهی برگزار شد. شاید در ابتدا با شنیدن عنوان «طرح جدید» و «حل تمرین گروهی» با خود بگویید پس بالاخره روند کلاس‌های حل تمرین رو به تغییر و بهبود است. این طرح در واقع از آنجا شکل گرفته است که شیوه‌های سنتی برگزاری کلاس‌های حل تمرین دیگر به اندازۀ گذشته کارآمد به نظر نمی‌رسیدند؛ اما خوب است به این توجه کنیم که برای اجرای یک ایده باید آن را از تمام جوانب بررسی کنیم و انتقادات و پیشنهادات را بشنویم تا به مطلوب‌ترین شیوۀ اجرا دست پیدا کنیم.

روند کلی اجرای طرح

روند کلی این کلاس‌ها به این صورت بود که در ابتدای ترم دانشجویان به‌صورت تفکیک جنسیتی و تصادفی در گروه‌های پنج یا شش‌نفره قرار گرفتند و گروه‌ها میان شش دستیار آموزشی تقسیم شدند؛ به‌صورتی‌ که به هر دستیار آموزشی سه یا چهار گروه اختصاص یافته بود. تمامی دانشجویان و دستیاران آموزشی در یک زمان سر کلاس حل تمرین حاضر می‌شدند و زمان اختصاص‌یافته به این روش برخلاف روند معمول دو ساعت بود. در اولین جلسات، سرگروه دستیاران آموزشی یک سؤال را در ابتدای کلاس حل می‌کرد و سپس در زمان باقی‌مانده دانشجویان به‌صورت گروهی روی حداکثر دو سؤال دیگر کار می‌کردند و در این بین می‌توانستند مشکلات خود را از دستیار آموزشی مربوطه بپرسند. با گذشت تعدادی از جلسات بار حل تمرین‌های گروهی سنگین‌تر می‌شد و دستیاران آموزشی کمتر به حل یا توضیح جمعی مسائل در کلاس می‌پرداختند. به‌طور کلی در هر جلسه حداکثر سه سؤال مورد بررسی قرار می‌گرفت. دانشجویان در انتهای کلاس باید پاسخ سؤالات را که به‌صورت گروهی نوشته بودند به دستیار آموزشی خود تحویل می‌دادند. در این شیوه هیچ‌گونه تمرین تحویلی وجود نداشت و ملاک نمره‌دهی دستیاران آموزشی براساس میزان مشارکت گروهی افراد، پاسخ نهایی سؤالات و نمرۀ کوییزها بود.

انتقادات و مشکلات این طرح

یکی از ابتدایی‌ترین ایرادهای وارده، عدم هماهنگی مباحث تدریس‌شدۀ دو گروهی بود که به‌صورت تجمیعی سر کلاس حضور داشتند. دستیار ازآنجایی‌که وارد حوزۀ فعالیت اساتید نمی‌شود، آن‌چنان این مسئله برایش معضل نیست و اهمیتی نمی‌دهد! در قدم بعدی خوب است اشاره کنیم که دانشجویان برای یادگیری روند حل مسائل در کلاس‌های حل تمرین شرکت می‌کنند؛ اما حالا در قالب گروه‌های چندنفره، برخی از آنان نمی‌دانستند چگونه باید با مسئله برخورد کنند. کلاس حل تمرین مکانی برای یادگیری حل سؤالات و تثبیت یادگیری است؛ اما دستاورد این شیوه چیزی جز سردرگمی و استرس بیشتر نبود.

زمانی که دستیاران آموزشی بر سر میز گروه‌ها می‌آمدند، تازه ماجرا آغاز می‌شد. پرسش‌های پیاپی آنان از تک‌تک دانشجویان به‌جای اینکه فضایی برای یادگیری و تبادل‌نظر ایجاد کند، بیشتر حال‌و‌هوای بازجویی داشت. همچنین ملاکی که کاملاً به سلیقۀ شخصی دستیار مربوطه برمی‌گردد، قطعاً عادلانه نیست و در عین حال افراد با سطح درسی متفاوت و همچنین شخصیت‌های مختلف ازنظر میزان صحبت‌کردن در این شیوه مدام در حال قیاس‌شدن با یکدیگر هستند.

دستیاران آموزشی با تکیه بر شعارِ «تکلیف که ندارید، بروید خوش باشید!» بارم نمره‌بندی را کاملاً محدود به نمرۀ مشارکت و کوییز کرده بودند. سلیقۀ شخصی دانشجویان در این مورد که تمرین تحویلی خوب است یا نه را نمی‌توان انکار کرد؛ اما در عین حال نمی‌توان منکر این شد که الزام دانشجو در طی ترم به تحویل‌دادن تمرین باعث درگیری بیشتر او با درس می‌شود و همچنین در نمره به او کمک خوبی می‌کند. تاریخ کوییزها از قبل مشخص شده بود و هیچ انعطافی ازسوی دستیاران آموزشی مطابق با برنامۀ دانشجویان برای تغییر تاریخ‌ها و ساعت‌ها صورت نمی‌گرفت.    

دانشجویان در پایان کلاس باید پاسخ نهایی سؤال را به دستیار آموزشی تحویل می‌دادند تا او براساس آن نمره‌ای به کل گروه اختصاص بدهد. در واقع سؤالات در هر جلسه نقش امتحان را در کلاس ایفا می‌کردند. از قبل سؤالات منتشر نمی‌شد و در نهایت هرچیزی که در همهمه‌های حل گروهی بر روی کاغذ به دستیار مربوطه تحویل داده می‌شد، ملاک نمره‌دهی جمعی بود. هرچند بد نیست اشاره کنیم که ملاک نمره‌دهی دستیاران آموزشی در هیچ‌یک از قسمت‌ها شفاف نبود.

تعداد کم دستیاران آموزشی نسبت به دانشجویان مشکلات دیگری را در کلاس ایجاد می‌کرد. دستیاران آموزشی در زمان کوتاه کلاس نمی‌توانستند به‌صورت مساوی بین گروه‌های خودشان باشند و برای آن‌ها روند حل سؤال را توضیح بدهند.

نقد دیگری که بر عملکرد بعضی از دستیاران می‌توان وارد کرد این است که از قبل روند حل سؤال را نمی‌دانستند و همگام با دانشجویان سعی در حل‌کردن سؤال داشتند که این مورد باعث می‌شد نتوانند به‌خوبی سؤالات را توضیح بدهند. در عین حال ازآنجایی‌که در کلاس فرصت کافی برای حل‌کردن و توضیح‌دادن سؤالات فراهم نمی‌شد، پاسخ ویدئویی سؤالات در سامانۀ CW  بارگذاری می‌شد. واضح است که زمان اتلاف‌شده و پرت کلاس در این شیوه بسیار زیاد بود و در واقع دانشجویان باید زمانی چندین برابر روال عادی را برای فهمیدن یک سؤال صرف می‌کردند.

لازم به ذکر است که در طول ترم گروه‌بندی دانشجویان یک ‌بار عوض شد و همچنین برای اکثر دانشجویان در دو نیمۀ ترم، دو دستیار آموزشی متفاوت قرار داده شد؛ بااین‌حال برخی از افراد مجدداً در گروه‌هایی افتادند که به عهدۀ دستیار آموزشی قبلی بود و احتمالاً تجربهٔ ناخوشایند قبلی باز هم برایشان تکرار شد یا اگر خیلی خوش‌شانس بودند هر دو بار در گروهی خوب قرار گرفته‌اند و همین باعث رضایت آن‌ها از اجرای این طرح بود! مشارکت دانشجویان با گذر زمان کاملاً رو به کاهش بود و می‌توان به جرئت گفت که اگر ملاک نمره‌دهی برای حضور و فعالیت گروهی نبود، عدۀ بسیار اندکی در کلاس‌ها شرکت می‌کردند.

در طراحی این ایده در نظر داشتند که مشارکت دانشجویان با یکدیگر رو به بهبود باشد؛ اما نتیجۀ حاصل این‌گونه نبود. در کنار این موارد خالی از لطف نیست سؤالی را مطرح کنیم که اگر در فضا و محیط آکادمیک دانشگاه، تعامل درست میان دانشجویان دختر و پسر صورت نگیرد و قرار باشد اینجا هم به‌صورت تفکیک جنسیتی کنار یکدیگر قرار بگیرند، دقیقاً در چه فضای دیگری می‌توان کارگروهی و مشارکت‌ با افراد مختلف را آموخت تا بعدها در جامعه و محیط کار دچار مشکل نشویم؟

در آخرِ این بخش لازم است به عملکرد مثبت تعدادی از دستیاران نیز اشاره کنیم. برخی از آن‌ها با تمام مشکلات اجرایی این طرح و وضعیت کلاس‌ها به بهترین شکل پاسخ‌گوی دانشجویان بودند.

پیشنهاد

ایده و طرح اجراشده درظاهر بسیار خوب است؛ اما در اجرا و عمل دچار مشکلاتی است. پیشنهاد می‌شود در ترم‌های آینده اگر بنا به اجرای حل تمرین گروهی است، در ابتدا تعداد دستیاران آموزشی افزایش پیدا کند و سپس سؤالات بیشتری توسط دستیاران آموزشی در کلاس‌های حل تمرین حل شود. دسته‌بندی دانشجویان به کلاس‌های کوچک‌تر حل تمرین قطعاً مفیدتر خواهد بود و به سؤالات دانشجویان کامل‌تر پاسخ داده خواهد شد. منکر این نمی‌شویم که زیرساخت‌های لازم برای بعضی از این پیشنهادات، به‌عنوان مثال تعداد کم دستیاران آموزشی در دانشکده، وجود ندارد.

بهتر است در آینده در ابتدای کلاس‌های حل تمرین نکات کلی مبحث مورد نظر توسط دستیاران آموزشی بیان شود، تعدادی سؤال برای دانشجویان حل شود تا با روند حل سؤالات به‌خوبی آشنا شوند، دانشجو ملزم به تحویل تمرین به دستیار آموزشی باشد و در نهایت بعد از پایان هر مبحث برای تعامل و آگاه‌شدن از نوع تفکر و دیدگاه سایر دانشجویان نسبت به حل سؤالات، جلسه‌ای تحت عنوان حل تمرین گروهی برگزار شود. همچنین در‌خصوص ملاک نمره‌دهی تجدیدنظر شود تا در کنار شفافیت، عدالت نیز برقرار باشد؛ نه به آن صورت که سلیقۀ شخصی دستیاران آموزشی در روند نمره‌دهی تأثیرگذار باشد.

در این بین لازم است اساتید نظارت بهتری بر عملکرد دستیاران آموزشی انجام بدهند و انتقادات دانشجویان از روند کلاس را همان زمانی که مطرح شد، به گوش دستیاران آموزشی برسانند و در جهت اصلاح آن پیگیری‌های لازم را انجام بدهند تا دانشجویان به‌صورت کامل حل تمرین کل ترم را از دست ندهند. همان‌طور که اشاره شد، مقصود از بیان تمام این موارد، اصلاح و اجرای بهتر طرح است. لازمۀ گسترش این طرح و اجرای آن در سایر دروس، بازنگری جزئیات و اصلاح آن‌ها است. در پایان امیدواریم که اساتید نیز شنوای انتقادات دانشجویان در مسیر تصحیح این طرح باشند.

حل تمرینمهندسی شیمیصنعتی شریف
۲
۰
نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»
نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»
نشریۀ دانشجویی «دردانشکده»، نشریۀ انجمن علمی-دانشجویی دانشکدۀ مهندسی شیمی و نفت دانشگاه صنعتی شریف / کانال تلگرام ما: https://t.me/dardaneshkadeh
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید