شمارۀ ۹۹ | سرمقاله | سامان اسماعیلی
دستیار آموزشی (TA) دانشجوی کارشناسیارشدی است که بدون حقوق و امتیاز خاصی مشغول به برگزاری کلاسهای حل تمرین، رفع اشکال، طراحی سؤالات تمرین تحویلی و تصحیح آنها میشود. کاری که بهدنبال الصاق برچسب «دستیار آموزشی» میآید و وظایفی را در کنار دیگر وظایف مقطع ارشد ایجاد و در مقابل، حقوقی را برای دانشجویان کارشناسی وضع میکند.
دانشجویان کارشناسی معمولاً روی دستیاران حساب ویژهای باز میکنند و ایشان را راهگشای مشکلات درسیشان میدانند، ولی همیشه در عمل چنین چیزی رخ نمیدهد! برخی عملکرد مناسبی ندارند؛ وظایف خود را به جا نمیآوردند، دانشجویان را به روشهای مختلف آزار میدهند یا خارج از چارچوب بیش از حد فشار درسی وارد میکنند که گاهی این درخواست از سمت استاد مطرح میشود و گاهی دستیاران براساس نظریۀ «تبعیت اجتماعی» عامل مستقیم هستند. طبق این نظریه، افراد تلاش میکنند رفتارهای خود را با گروههای اجتماعی که به آنها تعلق دارند، هماهنگ کنند؛ بنابراین در محیط دانشگاهی، دستیاران آموزشی ممکن است تلاش کنند تا خود را با انتظارات و هنجارهای اشتباه اساتید و سایر دستیاران تطبیق دهند.
عملکرد نامطلوب دانشجوی کارشناسیارشد در نقش دستیار آموزشی، یکی از وجههای این مکعب روبیک است و عوامل مختلف دیگری مثل کمکاری برخی اساتید که بار سنگینتری روی شانۀ این قشر میاندازد، وجود دارد. معمولاً این سنگینی بر عملکرد دستیاران تأثیر منفی میگذارد و نقطۀ شروعی برای نقدشان میشود. برای مثال اساتیدی که تدریس مناسبی ندارند و بار آموزشی کلاس اصلی را به کلاس حل تمرین منتقل میکنند، جایگاهی برای دستیار آموزشی در نظر نمیگیرند و جواب ایمیلهای ایشان را جهت هماهنگیهای ضروری نمیدهند یا کل امور یک کلاس پرجمعیت را به یک یا دو دستیار آموزشی محول میکنند.
اما آیا دستیار آموزشی بودن، تنها اولویت و وظیفۀ یک دانشجوی کارشناسیارشد است؟ در واقع اصلیترین وظیفۀ دانشجویان ارشد، پایاننامه و تز آنها است که بعضی مواقع از طرف استاد پروژهشان تحتفشار قرار میگیرند؛ در کنار این، بعضی اساتید دوست ندارند دانشجویانشان در خارج از دانشگاه کار کنند یا دستیار آموزشی درسی جز درس آنها شوند و صراحتاً گفته میشود: «شما موظف هستید بهصورت تماموقت در خدمت دانشگاه و پروژهتان باشید.» قصۀ دانشجو-استاد در مقطع کارشناسیارشد، سر درازی دارد و دغدغۀ کسب درآمد در کنار سایر موارد، بخشی از چالش ایشان و وجهی از مکعب روبیک فرضیمان است.
امیدوارم پیچیدگی نقد دستیاران آموزشی در قالب یک مکعب روبیک روشن شده باشد. ما گاهی با دانشجوی ارشدی طرف هستیم که درصد کمی از سهم تقصیر را دارد و گاهی با دانشجوی ارشدی سروکار داریم که غرایض شخصی خود را در این جایگاه جستوجو میکند. قبل از همهچیز، باید حرفها را بشنویم و سپس قضاوت کنیم.