شمارۀ ۹۱ | بررسی رویکردهای رفتاری اساتید دیگر رشتهها | هما محمودی
دراِبتدا ببینیم اساتید دانشکدههای دیگر چگونه با دانشجویان ارتباط میگیرند و در چه حد رفیق آنها هستند. سپس برویم و راجعبه دانشکدۀ خودمان دردِدلی داشته باشیم. لازمبهذکر است که هر توضیحی راجعبه هر دانشکده آورده شده، طبیعتاً درمورد کل اساتیدشان صادق نیست.
ریاضی و علوم کامپیوتر
همهجور استادی در این دانشکده پیدا میشود، از استادی که دستش به نمرهدادن نمیرود گرفته تا استاد جوان و منعطف و دستودلباز که معمولاً با درخواستهای معقول دانشجویان راه میآید و بیشتر مواقع دانشجویان ریاضی و علوم کامپیوتر از نمرات خود راضی هستند.
مهندسی صنایع
قبلاً برخی اساتید بودند که بچهها از نمرات و میانگین آنها خیلی راضی نبودند؛ اما رفتهرفته اساتید جوانتر جایگزین شدند و این وضعیت بهبود یافت. در این دانشکده هر استاد معمولاً یک یا نهایتاً دو درس تخصصی خود را ارائه میدهد؛ نه مثل برخی دانشکدهها -ازجمله خودمان- که باید با هر استاد چندین درس را بگذرانی (حتی اگر تخصصشان نباشد) و حق انتخاب هم نداری.
بهطورطبیعی، جذابیت کلاسهای دانشکدۀ صنایع بالاست و دانشجویان از کلاس لذت میبرند! حتی اگر استاد اختلاف سنی فاحشی با دانشجویانش داشته باشد. باوجود پایینتربودن میانگین برخی از دروس تخصصی، دانشجوها از نمرات خود راضی هستند. اکثر درسها هم تمرین و پروژه دارند که باعث میشود تمرکز روی امتحان کمتر شود و میانگین بالا باشد.
مهندسی مواد و متالورژی
اکثر اساتید سنشان بالاست و سختگیر و خشک هستند و میانگین دروسشان را خیلی بالا نمیبرند تا روی دانشجو زیاد نشود. این دانشکده بهطورکُلی به نمرهندادن یا بهدلخواه نمرهدادن اساتیدش معروف است و بهشدت هم با کمبود استاد مواجه است. این وضعیت، یعنی درس و استادی وجود داشته باشد که برای همه ترسناک باشد و تعداد افتادههای هر ترم آن بالا باشد، تقریباً از ترم سه شروع میشود.
فیزیک
اساتید این دانشکده گویا جزو بهترین استادان هستند. تجربۀ یک فرد تغییررشتهای از م.شیمی به فیزیک را باهم بخوانیم:
«اساتید رشتۀ فیزیک بسیار حمایتگر و دلسوز هستند و حس رفاقت آنها کاملاً محسوس است. من اگر بخواهم از استاد راهنمای خودم (استاد م.شیمی) وقت بگیرم تا با او صحبتی داشته باشم، باید چندین ایمیل بزنم تا شاید پاسخی دریافت کنم؛ اما در دانشکدۀ فیزیک اساتیدی هستند که در اتاقشان همیشه به روی دانشجوها باز است و دانشجوها خیلی راحت و خودمانی میتوانند بروند و با ایشان صحبت کنند. آنها در فعالیتهای دانشجویی نیز مثل کارهای شورای صنفی یا انجمن علمی، به دانشجوها کمک میکنند. شاید این موضوع به این دلیل باشد که آنها با هر میانگین سنی که باشد، برای ارتباط خوب با دانشجو و درک فضای ذهنی او، خودشان را بهروزرسانی میکنند.
علاوهبر اساتید، دستیاران آموزشی هم رابطۀ خوبی با دانشجوها دارند. تعداد زیادی از آنها واقعاً دلسوز هستند. زمانی که پیام میدهی، یک هفته بعد پیامت را سین نمیکنند یا تبعیضوارانه با دانشجوها رفتار نمیکنند. همچنین رابطۀ خوب دانشجوهای ارشد و دکترا با دانشجوهای کارشناسی هم قابلغبطهخوردن است؛ برعکس ما که خیلی از دانشجوهای ارشد و دکترا را اصلاً نمیشناسیم.»
لازمبهذکر است افرادی که رشتهشان از ابتدا فیزیک بوده هم صحت این صحبتها را تایید کردهاند.
شیمی
در این دانشکده، اساتید خیلی جوان نیستند و سختگیری و راهنیامدن با دانشجو میتواند از ویژگیهای آنها باشد. کلاسهایی با میانگین نمرات حدود سه و اساتیدی که کوییزهای شش دقیقهای میگیرند، دانشجوها را بهفغان واداشتهاند. تفکر صفروصدی در برخی از این اساتید وجود دارد؛ بهطوریکه اگر جایی یک نقص کوچک وجود داشته باشد، نمره بیش از حد انتظار پایین میآید. در برخی از دروس هم حجم عظیمی از مطلب باید در فرجۀ ناچیز پایانترم خواندهشود؛ مانند درس شیمی آلی که خودمان هم درد پاسکردن یکی از آنها را چشیدهایم یا خواهیمچشید.
مهندسی برق
بعضی از اساتید دانشکدۀ برق، سنشان بالاست و اهل راهآمدن با دانشجو نیستند. برخی از استادهای جوانتر هم همهجوره به دانشجو اهمیت میدهند و وضعیت متغیر است. برخیاز دانشجویان برق باتوجهبه شنیدههایی که در ذهنشان جا خوش کردهاست، معتقد بودند وضعیتشان از دانشکدۀ م.شیمی و نفت بهتر است.
مهندسی عمران
این دانشکده جوانترین اساتید را دارد و دانشجویان بسیار به استادانشان احساس نزدیکی میکنند. البته میانگین سنی اساتید خیلی جوان نیست؛ بلکه تعداد بالای هیئتعلمی است که باوجود اساتید سنبالاتر و در شرف بازنشستگی، چنین حسی را القا میکند. بهطورکلی نسبتبه هیئتعلمی این دانشکده دید مثبتی وجود دارد و اکثر اساتید، بسیار بااخلاق هستند. درسی وجود ندارد که زمان گرفتن آن، تنوبدن دانشجو بلرزد. استادی وجود دارد که تعداد خوبی از افراد را بیندازد؛ اما هیچوقت به نصف کلاس نمیرسد (مثل خبری که از دانشکدۀ م.شیمی و نفت در کانال روزنامۀ شریف کار شد). دانشجویان اغلب از نمراتشان راضی هستند و همان نمراتی که پیشبینی میکنند را میگیرند. البته گاهی نگاه صفروصدی به امتحان وجود دارد و ممکن است پس از یک اشتباه کوچک نمرۀ زیادی ازدست برود.
مهندسی مکانیک
از شخصی که با رشتۀ مکانیک ماینور کردهاست راجعبه آن پرسیدیم تا راحتتر تفاوتهای این دانشکده و دانشکدۀ خودمان را متوجه شویم:
«درکل همه نوع استادی در اینجا وجود دارد؛ هم سختگیر و نمرهنده و هم انعطافپذیر و مهربان. آن اساتید انعطافپذیر، بیشتر از بین جوانها هستند و راحتتر میتوان با ایشان ارتباط گرفت. در دروس سختتر مثل دینامیک، باوجود افتادهها نمرۀ ۲۰ هم بهچشم میخورد. اما نکتهای که میتوانم بگویم این است که من در درسهای مکانیک با همان تلاش و نحوۀ درسخواندن خودم، خیلی راحتتر توانستم نمرۀ بالایی بگیرم تا در درسهای م.شیمی.»
نکتۀ نهفته این است که باوجود تشابه درسهای دانشکدۀ ما و دانشکدۀ مهندسی مکانیک، نمرات یک شخص بسیار متفاوت میشود. این قضیه تفاوت نحوۀ ارزشیابی و نحوۀ نمرهدادن اساتید را میرساند. میتوان متوجه شد که نگهداشتن میانگین کل دروس دانشکده روی یک عدد خاص، چهقدر به دانشجویان ضربه میزند. استادان این دانشکده هم در انداختن کملطفی نمیکنند و راحت دانشجویان بینوا را میاندازند؛ البته تعدادشان معمولاً به افتادگان دانشجویان م.شیمی و نفت نمیرسد.
مهندسی هوافضا
اساتید این دانشکده نسبتاً جواناند و تعدادی استاد هم هستند که در مرز بازنشستگیاند. استادها ازلحاظ نمرهدهی متفاوتاند؛ البته بیشتر دانشجویان خیلی از نمراتشان رضایت ندارند و وضعیت آموزشی خیلی خوب نیست.
مهندسی کامپیوتر
استادها معمولاً با دانشجویان راه میآیند و مهربان هستند، چه سنبالا باشند و چه جوان؛ البته علاوهبر استاد، دستیار آموزشی هم در این دانشکده بسیار تأثیرگذار است و به یادگیری دانشجو کمک میکند. برخی از دروس حتی طراحی امتحان و تصحیحش هم بر عهدۀ سردستیار آموزشی است. لازمبهذکر است با اینکه اساتید و دستیاران آموزشی با تمدید ددلاین تمارین و پروژهها کنار میآیند، اما لود تمارین بالاست. اساتید تعدادشان کم است و برخی از دروس اختیاری که متقاضی هم دارند، ارائه نمیشوند؛ اما بااینحال رضایت از اساتید وجود دارد و دانشجویان با استادانشان راحت ارتباط برقرار میکنند و از سطح علمی بالایی برخوردار هستند.
بشکن حصار را
بزرگترین مشکلی که در دانشکدۀ ما وجود دارد، همان میانگین تعریفشدۀ کذایی است. درسها وابستهبه سختی و آسانیشان، بهرۀ هوشی دانشجویان هر دوره و میزان تلاششان، نحوۀ ارزشیابی هر استاد (بارمبندی، میزان نمرۀ تمرین، امتحان و نمرات امتیازی) ماهیت خود درس و... میتوانند میانگینهای متفاوتی در هر ترم داشته باشند؛ اما انگار فقط رسیدن میانگین به آن عدد خاص موردتوجه است. دانشجویان همواره با یک امتحان دو-سهسؤاله مواجه میشوند که ۹ تا ۱۲ نمره بارم دارد و قرار است کل دانش آنها با چنین امتحانی سنجیده شود. در بحث انداختن هم که با دانشجو تعارفی نیست و برخی استادها بسیار راحت، نصف یا بیشازنصف کلاس را میاندازند و شرایط را ازهرلحاظ (فارغالتحصیلی، کردیت، اپلای، معدل و غیره) برای تعداد کثیری از دانشجویان سخت میکنند.
افزایش اهمیت دستیار آموزشی میتواند راهحل بسیار خوبی باشد. دستیار آموزشی کاربلد بهدلیل فاصلۀ سنی کم با دانشجو، میتواند با زبان ذهنی نزدیکتری مطالب را به او انتقال دهد و او را در حلوفصل سؤالات در کلاس سهیم کند.
با ما به از این باش!
شاید دلیل این سفتوسختی اساتید، میانگین سنی بالای آنها باشد. استادان سطح علمی فوقالعاده بالایی دارند و برخی در دنیا مطرحاند؛ اما خاصیت سن بالا همین است که تغییر و انعطاف را در آدمی میکاهد. استادان برجستۀ ما با همان جزوات ۳۰ سال پیش تدریس میکنند و تفاوت این نسل دانشجو با نسلهای قبلی را درنظر نمیگیرند. دانشجوی امروز کلاس فعال و پویا میخواهد و یادگیری با مثالهای عینی را ترجیح میدهد؛ نه فقط بیانکردن مطالب از روی اسلاید که با خواندن کتاب هم میتوان آنها را فراگرفت؛ بااینوجود کلاسرفتن شاید هیچ فایدۀ خاصی نداشته باشد.
شاید کمتر کسی از هیئتعلمی و مسئولین دانشکدۀ م.شیمی و نفت باشد که به رفاقت استاد با دانشجو توجهی کرده باشد. ارتباطهای خوبی که در دانشکدههای دیگر وجود دارد، برای ما یک رویاست. ما بهعنوان یک دانشجوی م.شیمی و نفت، اکثرمان حتی استاد راهنمایمان را یکبار هم از نزدیک ندیدهایم و هر دغدغهای هم برایمان پیش بیاید، اصلاً فکرمان به استاد راهنما نمیرسد. در مواقعی هم که دانشجو جسارت کمکگرفتن به خود میدهد، احتمال اینکه ایمیل او تا زمان رفع دغدغهاش پاسخ داده شود یا اصلاً پاسخ داده شود (!) کم است.
فقط استاد راهنما هم که نه، سایر اساتید هم اگر در کلاسهایشان ارتباط خوبی را با دانشجو شکل داده و نشان بدهند که حس همدلی بالایی دارند، حسوحال دانشجو بسیار بهتر میشود و این قضیه روی درسخواندن هم تأثیر مثبت میگذارد. فضای خشک و بیروح دانشکده و رفتار غریبانۀ اساتید با ما، مشکل عظیمی است که باید آن را موردبررسی قرار داد.
دانشجو هم انسان است
احترام متقابل موضوعی است که باید همهجا رعایت شود؛ هیچکس هم شکی در آن ندارد. اتفاق افتاده دانشجویان برای کلاسشان که ازقضا همان یک کلاس را هم در آن روز داشتهاند، به دانشگاه آمدهاند (این دانشجو تهرانی هم باشد و بخواهد یکیدو ساعت در راه باشد که دیگر هیچ) و استاد همان روز ایمیل زده که کلاس حضوری برگزار نمیشود و لینک کلاس مجازیاش را ارسال کردهاست. دانشجو هم با هزار مشکل در زمان کلاس وارد لینک میشود و منتظر میماند؛ اما استاد در کلاس مجازیاش هم حاضر نمیشود. این اگر بهسخرهگرفتن دانشجو نیست، شما بگویید چیست؟!
زمان بسیار کم در برخی امتحانات هم بسیار دانشجوها را اذیت میکند؛ مثل امتحان محاسبات عددی که همیشه زمانی که مراقب با صدای بلند میگوید: «وقت امتحان تمام است.» مو بر تن دانشجویان سیخ میشود و به سؤالهای حلنشدهای خیره میشوند که اگر زمان امتحان کمی منطقیتر بود، میتوانستند حلشده باشند. اصلاً سؤالی که پیش میآید این است که چرا سنجیدن درسی مثل محاسبات عددی باید بهصورت دستی باشد؟ کدام یک از ما برای استفادهکردن از مطالب و فرمولهای درس محاسبات، روی کاغذ حسابوکتاب میکنیم؟ بهتر نیست که این درس پروژهمحور باشد؟
امیدواریم جوهرِ بهشکل کلمه درآمده روی این کاغذ، مصداق ضربالمثل «خود گویی و خود خندی...» نشود و حتی اندکی، تأثیر مثبت در وضعیت دانشکدۀ عزیزمان داشته باشد. باشد که رستگار شویم...