«دورهمی صمیمی دانشجویان با دکتر حسن ماهانی» | پارسا ملکی اصل
همزمان که در شل بودم، به مدت ۸,۹ سال در دانشگاه دلفت به عنوان استاد مدعو فعالیت میکردم، چه تدریس دروسی مثل ازدیاد برداشت و مانند آن، چه به عنوان سوپروایزر پروژههای دانشجویان ارشد و دکتری، از این جهت ارتباط نزدیکی هم با دانشگاه دلفت داشتم؛ در آن زمان میدیدم که این دو بسیار با هم در ارتباط هستند، شل بسیاری از پروژههای بالادستی و پاییندستی و چیزهای دیگر را به صورت همکاری با دانشگاه دلفت انجام میداد، میدانم که با دیگر دانشگاهها هم همکاری میکردند. شل البته فقط با دانشگاهها کار نمیکرد، با شرکتهای دیگر در حوزه آیتی مثل مایکروسافت و آیبیام هم همکاری میکرد. حتی شرکتهایی مانند زیمنس، فیلیپس، هیوندای، سامسونگ و... در انجام بعضی کارها با شل همکاری داشتند. خوشحالم که در ایران هم به لطف وزارت نفت، دانشگاه شریف ارتباط خوبی با صنعت نفت دارد.
بین شرکتهای اروپایی مثل شل و بیپی و... با شرکتهای آمریکایی مشابه، در سیستم مدیریتیشان تفاوتهایی وجود دارد. اروپاییها زیاد با ملیتهای مختلف مشکل ندارند و در استخدام اذیتی نمیکنند؛ اما آمریکاییها به دلیل اجازه گرفتن از وکلا و دولت و...، چارچوب بسیار سفت و سختی دارند. از این جهت، استخدام شدن در شرکتهای اروپایی فضای بازتری نسبت به آمریکا دارد؛ البته آمریکاییها اخیرا فارغالتحصیلهای همان کشور را استخدام میکنند، حتی اگر ایرانی باشند؛ اما مستقیم از ایران نمیگیرند.
زمانی که وارد شل شدم، ایرانیها بسیار کم بودند و دیدنشان خیلی مرسوم نبود، حتی تصور درستی از ایرانیها نداشتند و تمام تصورشان همان چیزی بود که در رسانهها دیده بودند. این تصور رسانهای، ناخودآگاه باعث پیشداوری و قضاوت میشود، در ابتدا این پیشداوریها اندکی اذیت میکرد؛ مثلا اوایل باورشان نمیشد که ما ایرانیها با قاشق و چنگال غذا میخوریم و با دست نمیخوریم، یا تعجب میکردند از اینکه لباس عربی نمیپوشیم، حتی برایشان سوال بود که بدون اینترنت در ایران چگونه ایمیل میزنیم!
به مرور این پیشداوریها با رفتارهایی که از ما میدیدند از بین رفت، تصاویری که از ایران به آنها نشان میدادیم باعث شد بفهمند که ایران کشوری پیشرفته است، یا هربار که ایران میآمدم، سوغاتی میبردم و... این مدل کارها باعث شد دید منفی اولیه نه تنها تغییر کند، بلکه کاملا دید مثبتی به ایرانیها داشته باشند و حتی برخی آنقدر علاقهمند شدند که تنهایی یا با خانواده و دوستانشان به ایران سفر کردند.
اوقات فراغتم را با دو فعالیت میگذراندم، یکی عضویت در انجمن اسلامی؛ به مدت حداقل ۳ سال، دبیر علمی و دبیر کل انجمن اسلامی لندن بودم. اینگونه فعالیتها بسیار مفید هستند؛ مثلا تا قبل از آن، حتی یک نامه رسمی نمیتوانستم بنویسم، اما این موضوع خیلی به من کمک کرد. برگزاری جلسه، مدیریت آن، صورت جلسه نوشتن، نحوه نظردهی و رأیگیری و...، در همه این زمینهها، اینگونه فعالیتها بسیار میتوانند موثر باشند؛ بهتر است اینها را تا قبل از اینکه وارد کار خاصی شوید یاد بگیرید، چون هرچه پست بالاتری داشته باشید، اگر این کارها را اشتباه انجام دهید، ضرر بزرگتری میبینید.
کار دیگری که به آن علاقهمند هستم، مطالعه کتاب است؛ سعی میکنم این فعالیت را بهطور مداوم دنبال کنم. به باغبانی و گلکاری علاقه بسیار زیادی نشان میدهم. کارهای هنری را هم دوست دارم، اما کمکاری میکنم و زیاد دنبال آن نمیروم.
اما مهمترین بخش زندگیام، سپری کردن وقتم با خانوادهام است، چیزی که این روزها افراد کمتر به آن توجه میکنند و در این شرایط واقعا ضروری است.
شاید جالب باشد، من از آن دسته آدمهایی هستم که فوتبال را اصلا دنبال نمیکنم؛ خیلیها فوتبال را به عنوان سرگرمی و دغدغه فکری دنبال میکنند، اما من هیچ علاقهای ندارم و حتی با اسامی تیمها هم آشنایی ندارم، اما بازیهای ملی را دنبال میکنم، حتی در خارج از ایران، با دوستانم جمع میشدیم و بازیها را نگاه میکردیم. اما درباره این مسئله که گفتید، تنها میدانم لباس سپاهان زردرنگ است.
من در سال ۲۰۱۲ ازدواج کردم، سن بالایی هم داشتم، در دهه چهارم زندگیام بودم. یک دختر کوچک هم دارم که حدود ششونیم سال دارد. خدا را شکر از ازدواجم هم بسیار راضیام. بعد از ازدواج انسان آرامش فکری و ذهنی پیدا میکند، من واقعا به این آرامش رسیدم و جا دارد از همسرم تشکر کنم که با سختیهایی که این شغل دارد کنار میآید. به شما توصیه میکنم هرچه زودتر برای خودتان یک همراز و همراه و دوست پیدا کنید و این موضوع را به تعویق نیندازید.
در هر مقطعی از کار و تحصیل که بودم، نگاهم فقط به ایران بود و دوست داشتم برای آن خدمت کنم. این که برگشتم، برای خودم عجیب نبود، چون به میهنم علاقه داشتم و دارم.
دوستانی داشتم که میگفتند میخواهند به ایران برگردند، هر سال و هر ماه و هر روز میگفتند برمیگردند؛ من برگشتم، اما آنها هنوز میخواهند که برگردند! خب دلیلش این است که علاقه دارند، اما هنوز برایشان دغدغه نشده؛ آنها میخواهند همهچیز در ایران عالی شود و بعد برگردند، خب این که نمیشود! این نمونه فرصتطلبی است، اگر علاقه داریم، باید برگردیم و به کشور خدمت کنیم، اگر هم علاقه نداریم، که اشکالی هم ندارد، میتوانیم بمانیم. نکتهای که هست، هرچه بیشتر در خارج بمانید، ریشه میدوانید و ترک آنجا سختتر میشود، اگر علاقه دارید خدمت کنید، باید هرچه زودتر برگردید.
همه بزرگان روی یک موضوع تاکید دارند، سعی کنید بهترین خودتان باشید و همیشه بهتر از دیروز خود عمل کنید. پیش خودتان بگویید اگر کاری کردم، این بهترین کاری بود که میتوانستم انجام دهم، هیچوقت خودتان را با دیگران مقایسه نکنید، نقاط ضعف خود را پیدا کنید و سعی کنید تقویتشان کنید و مهمتر از همه، نقاط قوت خودتان را بدانید و از آنها استفاده کنید.
دلیلی که در دانشگاه هستید این است که درس بخوانید و مسیر پیشرفت خود را پیدا کنید؛ ما به عنوان استاد باید شما را راهنمایی کنیم که مسیر خودتان را پیدا کنید، نه اینکه یک مسیر را نشان دهیم و بگوییم این مسیر درست است؛ باید خودتان مسیرتان را پیدا کنید و به وظیفه اصلیتان، که درس خواندن است، توجه کنید. فعالیتهای فوق برنامه را کاملا جدی بگیرید، اما دقت کنید که حجم این فعالیتها، سایهای بر درستان نیندازد. مسیرتان را پیدا کنید و در آن رشد کنید.
خیلی خوشحالم از اینکه در جمع شما بودم. برایتان آرزوی موفقیت میکنم، سعی کردم بر اساس تجربهام نکاتی را به شما منتقل کنم. فقط به یک جمله اکتفا میکنم که: همینطور که با بهترین نمرات و بهترین پشتوانه علمی وارد این دانشگاه شدید، سعی کنید با بهترین پشتوانه و بهترین نمرات هم از این دانشگاه خارج شوید، سعی کنید بهجای صرفا پر کردن وقت، از آن استفاده کنید. سعی کنید توازن خوبی بین درس و کارهای فوق برنامه برقرار کرده و مسیر درست و خوبی برای زندگیتان ترسیم کنید. خودتان را بهتر بشناسید و بدانید نقاط ضعف و قدرتتان چیست، از سردرگم شدن دوری کنید و همیشه برنامه داشته باشید. هرچند شرایط جامعه بسیار متغیر است، اما طوری برنامه داشته باشید که با هر مشکل جامعه، فقط جزئیات برنامهتان تغییر کند و کلیت آن همواره مشخص باشد. شما آینده این کشور هستید، پس حس وطندوستی و ملیتان را تقویت کنید؛ علیرغم همه ناملایماتی که ممکن است ببینید و شما را دلسرد کنند، اما نهایتا، ملیت چیزی نیست که بتوان آن را تغییر داد؛ پس همواره با این دید و نگرش باشید و هرجا که رفتید، سعی کنید یک ایرانی خوب و خدمتگذار باشید تا از پرتوی کارتان، بهرهای دیگران برسد.
در هر صورت موفق باشید و خیلی ممنونم از اینکه دعوت کردید و من را در جمع خودتان پذیرفتید.