شعر کوروش ابراهیمی
?کورشابراهیمی،پسرخاله،رفیق،همبازیبچگی،همکلاسی،برادر،وخلاصههمهوجودمرا،کهحکمتششدبگیردشروحزتنمنرا...کورشابراهیمی،پسرخاله،رفیق،همبازیبچگی،همکلاسی،برادر،وخلاصههمهوجودمرا،کهحکمتششدبگیردشروحزتنمنرا...
باز باران بارید، با همه خوب و بدش یادم آرَد کوروشم را،،،
سیزده روز بزرگتر بود و، خود همین نحسی اش بگرفت دامنم را...
او که با رفتنش نه که نیمی، بِبُردَش همه، وجودم را،،،
بارالهْی این چنینی رفتنش را، نباشد هنوز، باورم را...
«بزودی»
شعر حدود بیست بیتی بنام کوروش «باران» که خدا خواست و گذاشت زبونم...
@Torban92
@imshirvash