موضوع دیزاین بریف موضوعیه که خیلی از اساتید و طراحا راجع بهش مطلبی نوشتند اما دوست داشتم آنچه که ازین مطالب برداشت کردم و در کارم ازش استفاده میکنم رو باهاتون به اشتراک بزارم تا شاید به کسایی که تازه وارد دنیای طراحی شدن یا هنوز با این موضوع آشنایی ندارند کمکی بکنه.
دیزاین بریف چیست؟
دیزاین بریف ( معادل فارسیش : تفهیم نامه طراحی ) یک سند مکتوب شامل اطلاعات اساسی یک پروژه طراحیست. اطلاعاتی مثل خدمات و سرویس های کسب و کار مشتری ، اهداف و چارچوب پروژه ، زمان بندی و ددلاین ، بودجه در نظر گرفته شده ، بازار و مخاطب هدف و.... با توجه به نوع دیزاین (لوگو ، بروشور ، وبسایت و... ) ممکنه برخی اطلاعات خاص به این موارد اضافه یا کم بشه. در ادامه بیشتر به مواد و محتوای بریف اشاره میکنم.
اما قبل از اون اول ببینیم یک بریف اصلا به چه دردی میخوره و چه استفاده ای میتونیم ازش بکنیم.
مزایای استفاده از تفهیم نامه طراحی
آشنایی و درک بهتر پروژه : طبیعتا اولین مزیت داشتن یک بریف اینه که مشتری ، کسب و کارش ، اهدافش از سفارشی که داره رو بهتر میشناسیم و به طور کلی نسبت به مسئله ای که برای حل پیش رومون قرار داده شده به درک عمیق تری میرسیم.
کمک به ماندن در مسیر پروژه : حین کار روی پروژه داشتن یک بریف مکتوب باعث میشه همیشه حواسمون به بودجه و زمان بندی پروژه باشه. همینطور کمک میکنه همیشه هدف پروژه رو در نظر داشته باشیم و از مسیر درست خارج نشیم.
معیاری برای سنجش موفقیت : با داشتن یک تفهیم نامه ما میتونیم مقدار موفقیت و اثرگذاری کارمون رو با توجه به اهدافی که اون پروژه داره و چارچوب هایی که در بریف اومده بسنجیم. مثلا میتونیم ببینیم خروجی نهایی کار چقدر مناسب مخاطب هدف شده و آیا مشکلی که از اول براش به دنبال راه حل بودیم با دیزاین نهایی ما واقعا قابل حل هست یا خیر.
اهداف و مرزبندی واضح پروژه : این مورد شاید بیشتر مزیت یک قرارداد مناسب باشه اما بعضی جاها صرفا مصاحبه با مشتری و تهیه یک بریف باعث میشه مشتری هم ذهنیت شفاف تری نسبت به اهداف و سفارشی که داره پیدا کنه و انتظارات مشخص تر و واقع بینانه تری داشته باشه. گاها صاحبان کسب و کار توی جلسه مصاحبه بریف و با سوالاتی که ازشون پرسیده میشه ، مسائلی براشون روشن میشه که شاید تا اون موقع زیاد بهش فکر نکرده بودند یا براشون مهم نبوده.
مواد ضروری یک تفهیم نامه طراحی
بپردازیم به اینکه چه چیزهایی رو میتونیم توی بریف داشته باشیم ، مفاد پایه ای یک تفهیم نامه طراحی چه چیزهایی هستند و هدف ما از آوردن این بخش ها چیه. البته سعی میکنم موارد کلی تر که در هر پروژه ای لازم میشه رو بگم. این موارد "صرفا" برای لوگو ، وبسایت و... نیست و میتونه برای هر پروژه دیزاینی کاربرد داشته باشه.
اطلاعات برند : در این بخش مطالبی مثل نام ، ویژگی های برند و توضیح خدمات و سرویس هایی که ارائه میکنند رو قرار بدهید. از این قسمت چند تا هدف داریم یکی این که شخصیت ، داستان و اهداف برند رو بهتر بشناسیم تا مطمئن بشیم طرح نهاییمون هم راستا با شخصیت و اهداف اون برند باشه. هدف دیگه اینکه نسبت به نقاط قوت و ضعف برند آگاه بشیم و اونهارو هنگام طراحی در نظر بگیریم.
بازار و مخاطب هدف : افرادی که مخاطب این برند ( یا به طور خاص ، مخاطب طرح شما ) هستند رو در این قسمت ذکر کنید. اگر کسب و کار مشتری B2C هست ، مخاطب از چه قشری از جامعه ، چه جنسیتی یا چه سنی است. اگر کسب و کار مشتری B2B بود مخاطب از چه صنعتی با چه میزان بودجه یا با چه تعداد کارمندی است. در بعضی موارد هم ممکنه منطقه جغرافیایی خاصی مد نظر سفارش دهنده باشه. هدفمون از این مورد اینه که بدونیم در نهایت چه کسی قراره با این طرح ارتباط برقرار کنه، از اون استفاده کنه و تاثیر بپذیره تا بتونیم پیشنهادی درخور اون گروه ارائه کنیم.
رقبا : آگاهی نسبت به رقبای مشتری میتونه در تصمیم گیری های ما هنگام طراحی کمک کنه. گاهی لازمه نتیجه نهایی کاملا منحصر به فرد و متفاوت با رقبا باشه ، گاهی لازمه زیاد از حد از رقبا متفاوت نباشیم . در بعضی مواقع ممکنه از راه حل های رقبا کمک بگیریم یا از نقاط ضعفشون تو طراحیمون بهره ببریم و اونهارو به نقاط قوت طرح خودمون تبدیل کنیم.
اهداف پروژه : در این قسمت میخوایم بدونیم هدف نهایی این پروژه چیه و دقیقا قراره چه نیازی رو برطرف کنیم؟ هدف سفارش دهنده از مراجعه به شما چیه؟ آیا میخوان آگاهی برندشون رو افزایش بدن؟ فروش رو بالا ببرن؟ بخشی از طرح موجود مشکل داره؟
مسئله و مشکل موجود : خیلی موقع ها هدف پروژه با مشکلی که به عنوان طراح باید حل کنید متفاوته. به عنوان مثال هدف سفارش دهنده افزایش نرخ تبدیل روی وبسایته اما مشکلی که به عنوان طراح باهاش مواجهید میتونه رابط کاربری ضعیف باشه. مشخص کردن این مسائل باعث میشه بریف شما معیار بهتری برای سنجش نهایی پروژه باشه.
زمان بندی : ما به عنوان طراح باید ددلاین ها و برنامه زمان بندی مشتری رو بدونیم و حتی الامکان اون رو رعایت کنیم. از طرفی گاها سفارش دهنده ایده ای راجع به مدت زمان انجام پروژه نداره و ممکنه انتظار درستی از زمان پایان پروژه نداشته باشه این مسئله رو هم میتوینم زمان تنظیم بریف با مشتری حل کنیم و در نهایت یک برنامه زمان بندی جامع و واقع گرایانه برای پروژه داشته باشیم. هم چنین میتونیم اهداف اصلی پروژه رو به اهداف کوچک تر بشکونیم و برای هر کدوم زمان بندی خاصی در نظر بگیریم.
بودجه : مشخصادونستن بودجه سفارش دهنده برای انجام پروژه مسئله بسیار مهمیه. ما باید بدونیم با توجه به بودجه مشتری چه راه حل هایی رو میتونیم ارائه کنیم که بهترین بازده رو برای هر دو طرف داشته باشه. (صحبت با مشتری راجع به بودجه خودش یک مقوله طولانیه و فکر کنم از حوصله این بحث خارج باشه بنابراین فقط به ذکر عنوانش اکتفا میکنیم فعلا!)
چارچوب و محدوده پروژه : قبل از شروع باید بدونیم دقیقا خروجی پروژه چه چیزهایی رو شامل میشه؟ چه بخش هایی رو ما باید دیزاین کنیم؟ چه مواردی از قبل موجود هست؟ به عنوان مثال اگر طراح هویت بصری باشیم آیا انتخاب رنگ به عهده ماست؟ دقیقا چه چیزهایی رو به عنوان خروجی از ما میخوان؟
نبایدها : و در نهایت از سفارش دهندمون میخوایم که اگر محدودیت و خط قرمزی داریم اون رو با ما به اشتراک بگذاره. شاید در انتخاب رنگ آزاد باشیم اما یک رنگ خاص رو اصلا نباید در نظر بگیریم یا به هیچ عنوان لوگوی ما نباید مشابه لوگویی خاص بشه و از این دست اطلاعات.
جمع بندی
ما در دیزاین بریف اطلاعاتی درباره پروژه و سفارش دهنده رو مشخص می کنیم تا هر دو طرف به نیازها و اهداف کلیدی آگاه بشن ، فرایند طراحی در راستای اون اهداف و نیازها پیش بره و در نهایت خروجی کار با توجه به مسائل مطرح شده سنجیده بشه.
به عبارتی میشه گفت تفهیم نامه طراحی مشابه یک دستور پخت غذاست، هرچه این دستور کامل تر و دقیق تر باشه، پروسه طراحی بهتر و خروجی نهایی کار از کیفیت بالاتری برخوردار میشه.
و در آخر خوشحال میشم بدونم این مسئله چقدر در طراحی به کارتون اومده و اگر استفاده میکنید به جز موارد بالا چه چیزهایی رو توی تفهیم نامه ذکر میکنید.