این نوشته کمی خاصه چون تعریف هایی توش هست که کمی قدیمیه و شاید شما یادتون نیاد. اما خوندنش خالی از لطف نیست.
قدیم ها که تراک و فایل صوتی نبود حتی سی دی و دیویدی هم نبود یه چیزی بود به اسم نوار کاست. اینطوری بود که یه نوار پلاستیکی با روکش ماده ای قابل مغناطیس بود که صدا یا تصویر روی اون ضبط میشد. یادتون اومد؟ چه خاطراتی باهاش داشتیم! این نوار کاست را توی دستگاه پخش میزاشتند ولی اکثرا به اشتباه بهش میگفتند ضبط! خلاصه که گوش دادن به نوار عالمی داشت. مخصوصا که نوارهای کاست هر طرفش (دو طرفه بودند) حدود 30 دقیقه جا داشت و معمولا حدود 25 دقیقه اهنگ اصلی بود و ما خیلی وقتها میزدیم اخرش ببینیم چی داره! این موضوع توی نوارهای کاست ویدیو جذاب تر بود.
خوب اما نقاله چیه؟ معلومه دیگه نقل کننده! نقال کسی بود که توی جاهای عمومی و محافل و البته برخی ها هم در جاهای خاص میومدند نقل داستان میکردند.البته الان هم نقال داریم اما کمتر. یادمه اخرین باری که نقالی دیدم تئاتر سنگلچ بود. اما نقاله میشه نقال مونث! موضوع حساس شد …!
حالا نوار نقاله چی میشه؟ آفرین! میشه نوار کاست صدای یک خواننده خانم!!!
البته وقتی نوار نقاله را سرچ میکردم چیزهای باحال دیدم. فرهنگ فارسی عمید معنی نوار را اینطور شرح میده:
1. رشتۀ پهن شبیه تسمه که از پشم یا پنبه یا ابریشم میبافند.
2. رشتهای از پارچه که برای تزئین در حاشیۀ آن به کار میرود.
3. رشتۀ باریک و طولانی که با امواج مغناطیسی، صوت وتصویر بر روی آن ضبط شده است و در داخل قاب مخصوص قرار دارد.
حداقل تعریف سومیش به حرف من نزدیک بود. حالا فکر کن من از معنای اول استفاده میکردم یعنی معنای نوار نقاله تا اینجا میشد:
رشته ابریشمی که مربوط به خانمی است مثل گردن بندی چیزی... البته خانمها دور گردنشون اگر نوار ابریشمی بندازن باید مرواریدی چیزی هم بهش باشه ولی شاید این نوار پهن را بشه دور موهاشون بست! یعنی نوار نقاله معنیش میشه موبند زنانه! وای خدای من چه قدر بازی با کلمات دلچسبه.
حالا بریم سراغ معنی نقاله در گوگل:
توی فرهنگ فارسی معین (امید وارم با عمید مشکلی نداشته باشه) ، نوشته که:
ابزاری است درجه دار به شکل نیم دایره که برای اندازه گیری و ترسیم زوایا به کار برده می شود.
خوب اینم تعریف معین. حالا معنی اول نوار عمید را با معنی نقاله معین ترکیب کنیم ببینی چی از اب درمیاد:
نواری پهن و ابریشمی که برای اندازه گیری و ترسیم زوایا استفاده میشود. به نظرم این معنی کاملی میده. میدونم ربطی نداره اما نمیدونم چرا یاد شال گردن افتادم! البته با شال گردن کسی اندازه گیری نمیکنه اما تصور کنید واحد اندازه گیری یه چیزی مثلا دور گردن آدمها شال گردن بود! مثلا میگفتند گردن یارو نیم شاله!! البته بستگی به طول درازای شال هم داره ها! بعضی ها شال گردنهای حیلی بلند میبندند که میشه به جای گردن قد طرف را باهاش اندازه کرد.
راستی داشتم نقاله را سرچ میکردم دیدم یه متن عربی هم زده که خوب نفهمیدم. نوشته:
نقالة تستخدم في سيارات الاسعاف لنقل المرضي و الجرحي ( معنیش میشه برانکاردی که در امبولانس ها برای انتقال مجروحان یا بیمارها استفاده میشود). اینم جالب بود. تا حالا به این فکر نکرده بودم.
مرحوم دهخدا توی لغت نامه اش یه معنی متفاوت برای نقاله نوشته:
سیمی که بدان چیزی را از جائی به موضعی دیگر نقل کنند.
خوب این توضیحات را دادم که معنی نوار نقاله را درست بفهمین! اگر یه جا نوشته بود قیمت نوار نقاله فکر نکنین مغازه فروش نوار کاسته و از یارو اسم خواننده را نپرسین! بلکه منظورشون همونی است که دهخدای خدابیامرز گفته.
منم سرچ کردم نوار نقاله فهمیدم اسم انگلیسیش میشه کانوایر. اینم باحال بود.
حالا کسی میدونه قیمت نوار نقاله چنده؟