
تا حالا شده حس کنید در یک رابطه، نه میدانید در آن هستید و نه میتوانید از آن خارج شوید؟ رابطهای که در آن خبری از تصمیم نهایی نیست، اما شما همچنان منتظر ماندهاید. نه خبری از تعهد هست، نه قطع ارتباط. فقط معلق بودن، فقط انتظار…
واقعیت این است که خیلی از ما در چنین رابطههایی گیر میافتیم و اغلب هم به جای قطع کردن، امید میبندیم به اینکه بالاخره یک روز طرف مقابل تکلیف همهچیز را روشن میکند. اما اگر بخواهیم صادق باشیم، اکثر وقتها این روشنشدن هیچوقت اتفاق نمیافتد.
بعضیها عادت دارند همیشه بقیه را در حالت «نگهداشتن» قرار دهند. شاید چون از صمیمیت میترسند. شاید چون تصمیمگیری برایشان دشوار است. یا شاید چون از دست دادن گزینهها برایشان اضطرابآور است.
این آدمها معمولا نه "نه" میگویند و نه "آره". هر بار که بحث جدی میشود، مسیر گفتوگو را عوض میکنند یا همهچیز را به آیندهای مبهم حواله میدهند. انگار همیشه یک چیزی هست که «الان وقتش نیست».
و شما، در این میان، تبدیل میشوید به کسی که منتظر مانده؛ نهتنها از بیرون، بلکه در ذهن و احساساتش.
وقتی کسی نه شما را رد میکند و نه به رابطهای جدی وارد میشود، کمکم احساس میکنید که کافی نیستید. که اگر بهتر، جذابتر یا صبورتر بودید، حتماً تکلیف رابطه مشخص میشد. درحالیکه مشکل از شما نیست؛ بلکه از الگویی مخرب است که خیلیها بدون آگاهی وارد آن میشوند.
در کلینیک روانشناسی سمانه خلیلی بارها با مراجعانی مواجه شدهایم که در همین نقطه گیر کردهاند. آدمهایی قوی، آگاه، مهربان… اما درگیر رابطهای شدهاند که آنها را تحلیل برده. فقط به این دلیل که نمیخواهند خودشان تصمیم آخر را بگیرند.
ترس از تنهایی؟ امید به تغییر؟ وابستگی عاطفی؟ یا شاید ذهنیت اشتباهی که به ما میگوید «کسی که دوستش داری، یک روز میفهمد و میماند.» اما واقعیت چیز دیگریست: آدمی که نمیتواند تصمیم بگیرد، اغلب هیچوقت هم نمیگیرد. و این شما هستید که باید تصمیم بگیرید.
یکی از جملات کلیدی که به مراجعان خودمان در بهترین کلینیک روانشناسی تهران میگوییم این است:
"تو مسئول احساسات، عمر و روان خودت هستی؛ اگر او نمیتواند انتخاب کند، این تویی که باید انتخاب کنی."
خارج شدن از این رابطهها آسان نیست. چون اغلب با احساس گناه، ترس یا سردرگمی همراه است. اما وقتی با کمک یک دکتر روانشناس زن خوب در تهران روی خودتان و نیازهایتان تمرکز کنید، کمکم متوجه میشوید که این انتظار، بیشتر از آنکه امید باشد، فرسایش است.
رهایی از رابطههای بیسرانجام یعنی بازگشت به خود، به عزتنفسی که زیر لایههای امید بیپایه خاک خورده.
اگر جایی احساس میکنید که در رابطهای هستید که تکلیفش معلوم نیست و روزبهروز احساس بلاتکلیفی بیشتری دارید، بدانید که این مسئله هم راهحل دارد، هم شایسته رسیدگی است.
در کلینیک روانشناسی سمانه خلیلی، هر روز با آدمهایی کار میکنیم که تصمیم گرفتهاند خودشان را از چرخهی انتظار و تردید نجات دهند و دوباره به خود واقعیشان برگردند. اگر شما هم یکی از آنها هستید، این مقاله برای شما نوشته شده.