بر اساس آخرین آمار، نرخ مشارکت زنان تنها ۱۷.۵% هست. نرخ مشارکت، جمعیت فعال (مجموع زنان بیکار و شاغل) به جمعیت در سن کاره. در واقع میشه این برداشت رو کرد که تنها ۱۷.۵% زنانی که توانایی کار دارند، مایل به کار کردنند. این رقم چنان پایینه که جای شگفتی داره؛ به نظر این میل پایین به کار کردن در زنان تا حدود زیادی ناشی از اینهکه جامعه، اشتغال و تامین معاش رو وظیفهی مردان میدونه. البته لازم میدونم اشاره کنم نرخ بیکاری زنان ۱۷.۳% ولی واسه مردان ۱۰.۶% هست؛ این دیده که زنان با بیکاری بیشتری روبرو هستند درسته.
تغییرات جمعیت فعال زنان (بیکار و شاغل جدید) طی یکسال گذشته منفی بوده! در واقع جمعیت غیرفعال جدید (بیمیل به کار) از جمعیت اضافه شده به "در سن کار" پیشی گرفته. اینکه دقیقا چرا چنین اتفاقی رخ داده رو نمیشه به صورت دقیق از روی آمار متوجه شد. یکی از مسائلی که خیلی میتونه توی بهبود شرایط زنان و برابری موثر باشه حضور پررنگ زنان توی جامعه هست. به نظر جامعه ایرانی با لفظ برابری بیشتر موافقه تا خود برابری؛ از بدیهیترین تعاریف برابری جنسیتی حقوق و وظایف برابره و از مسائلی که باعث آسیب بهش میشه نقش جنسیتیه؛ تا زمانی که خانهداری کاری زنونه، اشتغال و سربازی کاری مردونه هست و دارای مسائلی از این دستیم، رسیدن به برابری سخته. ابتدا باید بتونیم چارچوبهای ذهنی موجود رو کنار بذاریم تا سپس در مسیر برابری حرکت کنیم.
نمودار پایین بر اساس آمار بانک جهانی رسم شده. در حالی که زنان کشورهای اروپایی پا به پای مردان کار میکنن و در جامعه حضور دارن در ایران تنها ۲۰% شاغلین رو زنان تشکیل میدن. بیان میشه یکی از دلایلی که باعث حرکت جامعه غربی به سمت برابری شد جنگ جهانی بود! حضور مردان توی جنگ باعث شد زنان بیشتری شاغل شن و تابو بسیاری از کارهایی که مردونه تلقی میشد شکسته بشه؛ از اون طرف بعد جنگ مردان، فداکاری و همراهی زنان رو دیدند و به مرور حق رای و سایر حقوق رو واسه زنان قائل شدن. واقعیت حتی توی قشر دانشگاهی بسیاری چارچوب جنسیتی واسه کار و وظایف قائلن. ساده بگم اشتعال زنان و شکسته شدن چنین چارپوبهایی کمک بزرگی به رفاه جامعه میکنه؛ اول اینکه سطح درآمدی افزایش پیدا میکنه و فشار روی مردان کمتر میشه. از طرف دیگه زنان به سمت استقلال مالی و برابری حرکت میکنن.
اگه به کشورهای اسکاندیناوی که بالاترین نرخ برابری رو دارند نگاه کنیم میبینیم طی ۳۰ سال گذشته، حداقل ۵۵% شاغلینشون رو زنان تشکیل میدادند (به طور مثال ایسلند ۷۰% شاغلین رو زنان تشکیل میدند؛ چیزی که تصورش واسه ما به شدت سخته!) تحقیقات نشون داده حرکت به سمت برابری جنسیتی یه حرکت برد برد برای زنان و مردانه؛ کشورهای موفق تو این زمینه، مردان به مراتب از آرامش، رفاه و امید به زندگی بالاتری برخوردارند.