نوآوری عبارت است از اجرای عملی ایده هایی که منجر به معرفی کالاها یا خدمات جدید یا بهبود در ارائه کالا یا خدمات می شود. یک عنصر مشترک در تعاریف، تمرکز بر جدید بودن، بهبود و گسترش ایده ها یا فناوری ها است. نوآوری در صنایع دستی اغلب از طریق توسعه محصولات، فرآیندها، خدمات، فناوریها، آثار هنری یا مدلهای تجاری مؤثرتر صورت میگیرد. نوآوران آنها را در دسترس بازارها، دولتها و جامعه قرار میدهند.
نوآوری با اختراع مرتبط است، اما نه یکسان. نوآوری بیشتر مستلزم اجرای عملی یک اختراع (یعنی توانایی جدید / بهبود یافته) برای تأثیر معنادار در بازار یا جامعه است. همه نوآوری ها به اختراع جدید نیاز ندارند. نوآوری فنی اغلب خود را از طریق فرآیند مهندسی نشان می دهد که مشکل حل شده ماهیت فنی یا علمی داشته باشد.
به طور کلی، نوآوری با تأکید بر اجرای ایده های خلاقانه در یک محیط اقتصادی از خلاقیت متمایز می شود. آمابیل و پرات در سال ۲۰۱۶، با تکیه بر ادبیات، بین خلاقیت (“تولید ایده های بدیع و مفید توسط یک فرد یا گروه کوچکی از افراد که با هم کار می کنند”) و نوآوری (“اجرای موفقیت آمیز ایده های خلاق در یک سازمان”) تمایز قائل شدند.
محصولات سنتی صنایع دستی به طور گسترده در سراسر جهان تولید می شوند. تولید این محصولات باعث ایجاد درآمد و اشتغال برای بسیاری از خانواده ها و همچنین رفاه اجتماعی و حفظ ارزش های فرهنگی سنتی در چندین کشور شده است. با این حال، توسعه فعلی صنایع دستی به دلیل تولید صنعتی مکانیزه آسیب پذیر است. محصولات ماشینی امروزی بسیار شبیه به محصولات دست ساز هستند. همچنین در انواع مختلفی از نظر طراحی، اندازه، رنگ، سبک و شکل موجود هستند.
تولیدات صنعتی به سرعت محصولات جدیدی را در بازار معرفی می کند. همچنین به دلیل ظرفیت پویا و مقرون به صرفه بودن، محصولات ماشینی به سرعت بازار را به خود اختصاص می دهند. در نتیجه، نوآوری به عنوان یک عامل اساسی برای مزیت رقابتی در نظر گرفته می شود. همچنین یک عامل رشد مهم برای شرکت های صنایع دستی است. با این حال، چه عواملی بر تولیدکنندگان صنایع دستی برای پذیرش نوآوری تأثیر می گذارد؟
نوآوری در صنایع دستی
نوآوری معمولاً برای هر شرکتی برای بقا و حفظ رقابت در بازار ضروری است. نوآوری همچنین میتواند شرکتها را قادر سازد تا پاداشهای خود را از نظر فروش بالاتر، سود، سهم بازار و رشد کسبوکار دریافت کنند. به عبارت دیگر، “نوآوری رگ حیات کسبوکارهای موفق است”. در مقابل، نوآوری جنبه تاریکی نیز دارد و می تواند تهدیدی برای از بین بردن سود واحد عامل و از دست دادن سهم بازار باشد. به طور مشابه، نوآوری در صنایع دستی سنتی هم حیاتی و هم بحث برانگیز تلقی می شود. علاوه بر این، سنت های فرهنگی اغلب به عنوان مانعی برای نوآوری در نظر گرفته می شوند.
از یک سو، نوآوری به عنوان یکی از استراتژی های ضروری برای کمک به شرکت های صنایع دستی برای رقابت، رشد و بقا در بازار در نظر گرفته می شود. نوآوری همچنین می تواند به افزایش ارزش محصول، فروش و سود کمک کند. همچنین به افزایش اشتغال و رضایت شغلی و شخصی کمک می کند. از سوی دیگر، نوآوری در صنایع دستی نگرانی مشترکی را در مورد اصالت محصولات ایجاد می کند و همچنین ماهیت سنتی محصولات را به چالش می کشد. علاوه بر این، نوآوری با خطرات از دست دادن دانش و مهارتهای تولید سنتی صدساله همراه است.
از آنجایی که صنایع دستی با استفاده از روشهای مرسوم با پایهای قوی از سنتها و ارزشهای فرهنگی تولید میشوند، بنابراین پذیرش نوآوری میتواند بر ویژگیهای سنتی صنایع دستی تأثیر منفی بگذارد.
نوآوری در صنایع دستی هم امری ضروری و هم بحث برانگیز است. از آنجایی که سنت های فرهنگی عمیقاً در محصولات صنایع دستی ریشه دارند و نوآوری عاملی اساسی برای بقا و رشد کسب و کار است. بنابراین، هر دو برای دستیابی به رقابت ضروری هستند. علاوه بر این، سنتهای فرهنگی که فاقد نوآوری هستند احتمالاً منسوخ میشوند.
در حالی که رشد بدون پایه ممکن است منجر به بیثباتی شود. اگرچه نوآوری یکی از عوامل ضروری برای رشد کسب و کار است، به سختی می توان این رشد را با سنت های فرهنگی متعادل کرد. بنابراین، تولیدکنندگان صنایع دستی باید با دقت از نوآوری افزایشی، برای بقا، رشد و دستیابی به نتایج بهتر بازار و همچنین حفظ ارزشهای فرهنگی، هویت و تاریخ جوامع محلی استفاده کنند.
در نتیجه، بنگاههای صنایع دستی را قادر میسازد تا بین محصولات خود و محصولات رقبا (تولید انبوه) تمایز قائل شوند. همچنین مزایای نامشهودی را ارائه دهند که منجر به بهبود ارزش آنها و افزایش احتمال پذیرش در بازار میشود. اولین عواملی که تولیدکنندگان صنایع دستی را برای پذیرش نوآوری تحت تأثیر قرار میدهد به ما کمک میکند تا توجیه پذیرفتن نوآوری را درک کنیم. دوم، جنبههای مثبت و منفی نوآوری، تولیدکنندگان را قادر میسازد تا بینش عمیقتری در مورد ماهیت نوآوری و تأثیرات آن بر سنتی بودن محصولات به دست آورند.
سوم، ترکیب متعادل نوآوری فزاینده و سنت های فرهنگی که عمیقاً در صنایع دستی ریشه دارد می تواند به شرکت های صنایع دستی برای دستیابی به رقابت و توسعه پایدار کمک کند. درک ماهیت نوآوری چند وجهی و حفظ ارزش های فرهنگی در محصولات برای توسعه پایدار شرکت های صنایع دستی ضروری است.
نوآوری فزاینده نه تنها بقای میراث فرهنگی ملموس و ناملموس را برای نسلهای بعدی تضمین میکند، بلکه به شرکتهای صنایع دستی برای دستیابی به پایداری اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی کمک میکند. زیرا توسعه پایدار بنگاهها تنها با ایجاد ایدههای جدید از طریق سنتهای فرهنگی امکانپذیر است.
علاوه بر این، نوآوریهای افزایشی با دقت اجرا شده نه تنها برای شرکتهای صنایع دستی، بلکه برای جامعه و محیط زیست نیز مفید است. علاوه بر این، شرکتهای صنایع دستی میتوانند با ایجاد تعادل بین نوآوری و سنت، ارزش بالاتری در ذهن مصرفکنندگان ایجاد کنند و موقعیت خود را در بازار ارتقا دهند.