davoud.khaki
davoud.khaki
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

تفاوت job, work, career, employment

فرق بین و کاربرد job, work, career, employment????

.

? Job:

شغل؛ اون شغلی که شما دارید یا ندارید ?

مثال:

I’m looking for a new job

من دنبال یک شغل جدید میگردم

.

I’ve applied for several jobs without success.

من برای چند تا شغل اقدام کردم، اما موفق به گرفتنشون نشدم

.

Mori got a holiday job at a factory in Bristol.

موری یک شغل تعطیلاتی(تابستانی مثلا") در یک کارخانه واقع در بریستول به دست آورد.

.

Mori finally found a job in a bakery.

موری سرانجام یک شغل در نانوایی پیدا کرد

.

My son has been offered a job in Tokyo.

به پسرم یک پیشنهاد شغل در توکیو شده است

—-------

? Work :

کار، کار کردن؛ به اون فعالیتهایی که در Job انجام میدید گفته میشه

مثال:

I have a lot of work to do

من کلی کار دارم که باید انجام بدهم

.

I start work at 8 o’clock every morning.

من هر روز ساعت8 کارم رو شروع میکنم

.

I go to work by bus.

من با اتوبوس به سر کار میروم

.

I know you’ve got a lot of work to do.

میدونم که کلی کار برای انجام دادن داری/ میدونم سرت شلوغه

.

I started work when I was sixteen.

من وقتی 16 سالم بود کار کردن رو شروع کردم

—-------

? Career

حرفه؛ دوره خدمتی، تخصص رسته ایی

مثال:

A career in computer science.

حرفه ایی در علم کامپیوتر

.

He has just started out on a career as a photographer.

او به تازگی حرفه اش رو به عنوان یک عکاس شروع کرده است

.

He sought a career as a lawyer.

او دنبال یک حرفه به عنوان وکیل گشت

.

His career as a soldier ended with the armistice.

حرفه ی او به عنوان سرباز با صلح جنگ به پایان رسد

.

He's hoping for a career in the police force/as a police officer.

او امید به حرفه ایی در نیروی پلیس به عنوان افسر پلیس دارد

—-------

? Employment

معمولا" اشاره به شغل دائمی دارد؛ مثلا شما برای جایی برای مدتی طولانی کار کنید.

معمولا" انتظار میره که Job برای کارهای کوتاه مدت و Employment بیشتر برای کارهای بلند مدت و پرداخت منظم به کار بره.

مثال:

After graduation, she found employment with a local finance company.

او بعد از فارغ التحصیل شدن یک شغل دائم با یم شرکت مالی محلی یافت.

.

The new factory will provide employment for 300 people.

کارخانه جدید 300 اشتغال(دائم/بلند مدت) برای مردم بوجود خواهد آورد.

زبانانگلیسیزبان انگلیسیenglishlanguage
English Teacher - IELTS , FCE , CAE , TTC
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید