تا به امروز فقط از پروژه ارز دیجیتال بانک مرکزی چین که از ابتدای سال 2020 به صورت آزمایشی شروع به توسعه پیدا کرده است. تراکنش مالی ثبت و منتشر شده است. و این رقم طبق اخبار بیش از 2 میلیون یوآن در گزارشات و اخبار غیر رسمی عنوان شده است. بعلت اینکه این حوزه و فناوریهای درگیر در آن بسیار جدید میباشد اکثر اطلاعات پروژههای بانکهای مرکزی دارای مقررات محرمانگی و پتنت میباشد و هنوز اطلاعات جامعی در این باره از هیچ نهادی منتشر نشده است.راهاندازی یک سیستم کاملاً جدید ارز دیجیتال، علاوه بر زیرساختهای پرداخت برای مشتریان، سیاستهای پولی و سیستم مالی سنتی را تغییر خواهد داد . بانکهای مرکزی همواره به دنبال راهکارهایی برای بهبود اثربخشی کانالهای اعمال سیاست پولی خود هستند. با توجه به جدید و بهروز بودن این موضوع و اینکه تجربه گستردهای از اجرای آن در جهان وجود ندارد، متأسفانه تا به امروز تجزیه و تحلیل کمّی، قابلاعتماد و کاملی در مورد اثرات CBDC آن انجامنشده است.
در مواردی محدود، اقتصاددانان از الگوهای موجود استفاده کردهاند تا این موضوع را بررسی کنند که CBDC چگونه میتواند بر تولید ناخالص داخلی یا رفاه یک کشور تأثیرگذار باشد. درعینحال اقتصاددانان استدلال کردهاند که ارزهای دیجیتال بانک مرکزی میتواند عملکرد بازار را بهبود بخشد. BIS اظهار داشته است كه CBDC با اجازهدادن بهسرعت بيشتر گردش معاملات، میتواند قابلیت استفاده از نقدينگي را بهبود بخشد. در بسیاری از اقتصادهای نوظهور، ارزهای دیجیتال ملی در درجه اول بهعنوان ابزاری برای افزایش شمولت مالی در نظر گرفته میشوند زیرا دولتها میتوانند دسترسی جمعیتهای بدون حساب بانکی را به خدمات مالی تسهیل کنند.
یکی از مشکلات موجود در مسیر بانکهای مرکزی، عدم برخورداری از یک کانال مستقیم برای اعمال سیاستهای مطلوبشان است. بدین معنی که وقتی بانکهای مرکزی، سیاستهای پولی خود را تغییر میدهند، باید منتظر واسطهها (بهعنوانمثال بانکهای تجاری) باشند تا نتایج مربوط به سیاست را به افراد و شرکتها منتقل کنند. این کار اغلب با تأخیر یا به صورت تعدیلشده، انجام میپذیرد. CBDC ممکن است نقش واسطهها را در اعمال سیاستهای پولی کاهش دهد و درنتیجه سیاست را بدون واسطه به نتیجه برساند. همچنین CBDC میتواند یک تغییر عمده برای بانکهای تجاری باشد؛ زیرا نقش آنها بهعنوان یک واسطه مالی در حال تغییر است. در مواردی که افراد بتوانند حسابهای CBDC خود را داشته باشند، نقش بانکها بهعنوان جمعکننده پساندازهای خصوصی میتواند به میزان قابلتوجهی تغییر کند. در این صورت آنها برای جذب پساندازها، نیاز به ارائه نرخ بهره بالاتری نسبت به بانک مرکزی دارند.
بانکهای مرکزی همچنین میتوانند از CBDC برای بهبود مشکلات خاص در مورد نرخ بهره پایین یا منفی استفاده کنند. نرخهای سیاستی بانکهای مرکزی، به دلیل بحران مالی جهانی کاهشیافته است و اخیراً کاهش تقاضای ناشی از شیوع ویروس کرونا باعث شده است تا بانکهای مرکزی علاقه بیشتری به نرخهای منفی با هدف تحریک اقتصاد داشته باشند. نرخ بهره بسیاری از اقتصادها، در حال حاضر بسیار کم یا حتی منفی است. نرخ بهره عمیقاً منفی باعث تحریک مصرفکنندگان و مشاغل برای وامگیری با هدف مصرف کنونی میشود. همچنین نرخ بهره بسیار منفی حسابهای بانکی و عدم توانایی نگهداشتن پول نقد برای خریدهای آینده، سرمایهگذاران را ترغیب میکند تا هزینه بیشتر برای تحریک فعالیت اقتصادی یا سرمایهگذاری در داراییهای مالی (بدون سپرده) را مطلوبتر بدانند. در نتیجه، این فرآیند به ایجاد ثروت میانجامد.
گذشته از بحث نرخ بهره، CBDC از طریق اعمال محدودیتهای فردی، گزینههایی بیشتری برای مقابله با نرخ پسانداز بالا و نامطلوب پیش روی سیاستگذاران قرار میدهد. پول در قالب CBDC همچنین میتواند ماندگاری مشخصی داشته باشد و ایده واقعی «استهلاک پول[1]» را که برای اولین بار توسط سیلویو گسل (1930-1962، اقتصاددان آلمانی) در حدود 100 سال پیش بیان شد، تحقق بخشد. نرخ بهره منفی که مستقیماً به CBDC تحمیل میشود، تأثیر مشابهی خواهد داشت زیرا ارزش پول را در طول زمان کاهش میدهد.
در ادامه سایر گزینههای غیرمتعارفتر نیز قابل بحث خواهند بود. بانکهای مرکزی میتوانند برای تحریک تقاضا و مبارزه با تمایلات تورمزا از طریق انتقال مستقیم پول به افراد، از مفهوم «پول هلیکوپتری[2]» بیشتر استفاده کنند. این ابزار میتواند در مقاطع کاهش اعتماد مصرفکننده به دلیل وخیم شدن شرایط اقتصادی، بسیار مفید باشد. همچنین میتوان شروط زمانی و مکانی نیز در این مسئله تعیین کرد.
دسترسی محدود زمانی و مکانی، کمکهزینه مصرف برای برخی از کالاهای اساسی، پرداختهای مربوط به UBI[3]، ایدههای هدایت اعتبار به بخشهای سیاستی نظیر مسکن در قالب کیف پولهای اختصاصی و یا CBDC اختصاصی، CBDC معتبر در بخشهای خاص نظیر نفت و یا با پشتوانه کالا نظیر پترو، گزینههای قابلتصوری هستند. البته باید توجه داشت این امکانها هنوز در مرحله ایده قرار دارند و فاصله زیادی با واقعیتهای موجود دارد.
با این آزادی خلاقانه جدید (و شاید نگرانکننده)، سرعت گردش پول نیز بهعنوان یکی کانالهای انتقال سیاست پولی برجسته میگردد و موارد استفاده از آن میتواند به طور قابل توجهی افزایش یابد؛ زیرا هزینه فرصت نگهداری نقدینگی میتواند افزایش یابد. سایر کانالهای انتقال پولی سنتی میتوانند تحت تأثیر CBDC قرار گیرند. بهعنوانمثال، اختلاف نرخ بهره میان حسابهای جدید بانک مرکزی و آنهایی که در سایر حوزههای قضایی (سایر کشورها) یا حسابهای بانکی دیگر ارائه میشود، میتواند منجر به جابجایی عمده وجوه و نوسانات مرتبط شود (Deutsche Bank, 2020).
مقالهای که توسط فدرالرزرو سنتلوئیس در سال 2018 با عنوان «ارزیابی تأثیر ارز دیجیتال بانک مرکزی بر بانکهای خصوصی» منتشر شده، نشان میدهد که CBDC دارای بهره، شمول مالی را افزایش داده و ضمن کاهش سود بانکی، تقاضا برای پول نقد را نیز کاهش میدهد. نویسنده مقاله همچنین به این نتیجه رسیده که CBDC لزوماً سپردهگذاران را از بانکهای تجاری دور نمیکند تا این بانکها با پرداخت نرخ بهره بالاتر به رقابت با بانک مرکزی بپردازند. سرانجام این مطالعه بر اساس شواهد نتیجه گرفته که یک CBDC مطلوب و با طراحی مناسب، احتمالاً تهدیدکننده ثبات مالی نیست.(Andolfatto, 2020)
در مطالعهای[4]که توسط بانک انگلستان در سال 2016 با عنوان «اقتصاد کلان ارزهای دیجیتال صادرشده از سوی بانک مرکزی» منتشرشده، بیان میشود CBDC خرد با پرداخت بهره بانکهای مرکزی و فناوری دفترکل توزیعشده و از طریق کاهش در نرخ بهره واقعی و هزینههای معاملات پولی میتواند توانایی بانک مرکزی را در ایجاد ثبات در چرخه تجارت بهبود بخشد و به طور پیوسته تولید ناخالص داخلی را تا 3 درصد افزایش دهد. این مقاله همچنین ریسکهای برجستهای که اجرای CBDC برای ثبات مالی و پولی به همراه دارد را نیز بیان میکند.(Barrdear & Kumhof, 2017)
مقاله[5]سال 2018 بانک کانادا با عنوان «ارز دیجیتال بانک مرکزی و سیاستهای پولی»، ارزیابی میکند که صدور یک CBDC توسط بانک مرکزی چگونه میتواند در محیطهایی که پول نقد همچنان کاربرد دارد و در محیطهایی که پول نقد رواج ندارد، بر رفاه و سیاستهای پولی تأثیر داشته باشد. تحلیل این گزارش دستاوردهای رفاهی حاصل از انتشار CBDC که ناشی از ویژگی ارزشآفرین آن است را کمّی میکند و تخمین میزند که عایدی حاصل از معرفی CBDC در اثر افزایش مصرف کل تا حدود 1.6 درصد در بعضی از اقتصادها میتواند باشد. این مطالعه بیان میدارد در شرایطی که انگیزه سیاستگذار برای معرفی CBDC، بهبود اثربخشی سیاستهای پولی باشد، حذف وجه نقد از چرخه گردش مالی، ممکن است یک سیاست افزایش رفاه باشد.(Davoodalhosseini, 2018)
ویلیامسون (2019) نقش CBDC را نهتنها بهعنوان یک دارایی با بهره، بلکه بهعنوان وسیلهای برای پرداخت جایگزین پول نقد، که در معرض سرقت است و سپردههای بانکی، که منوط به تعهد محدود بانک هستند، مطالعه میکند و بیان میدارد که معرفی CBDC سه اثر مفید عمده دارد: 1. جرایم مرتبط با ارز فیزیکی را کاهش می دهد،2. اجازه پرداخت سود یک بدهی اصلی بانک مرکزی را می دهد،3. در زمینه وثیقه ایمن، کار را آسانتر میکند 4. CBDC ابزار دیگری از سیاست های پولی را در اختیار سیاستگذار قرار میدهد.(Carapella & Flemming, 2020; Williamson, 2019)
[1] Money Depreciation
[2] اصطلاح “پول هلیکوپتری” (helicopter money) در مقالهای با عنوان “مقدار بهینه پول” توسط اقتصاددان معروف میلتون فریدمن برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۱۹۶۹ مطرح شد. به عنوان جایگزینی برای سیاستهای تسهیل مقداری پولی (QE) بکار گرفته میشود در این روش بانکهای مرکزی برای جلوگیری از کاهش تقاضا و رونق اقتصادی، پول رایگان به جامعه تخصیص میدهند. این طرح از روشهای غیر متداول بانکهای مرکزی است. ایده "پول هلیکوپتری" به عنوان مثال و تشبیه مثل این است که اسکناسها از یک هلیکوپتر پخش شوند و کسانی که آنها را پیدا میکنند به خرید بروند. این به شما امکان می دهد تقاضا را در راستای اهداف خود افزایش داده و به اقتصاد رونق ببخشید.
[3] Universal basic income
[4] https://www.bankofengland.co.uk/working-paper/2016/the-macroeconomics-of-central-bank-issued-digital-currencies
[5] https://www.bankofcanada.ca/2018/07/staff-working-paper-2018-36/