از ابتدای سال 2014 که بانکهای مرکزی شروع به کار بر روی CBDC کردند، طراحیها و مدلهای مختلفی برای این موضوع اتخاذ شد. بنابراین اساساً رویکرد ثابت و یکپارچهای در این زمنیه نمیتوان شناسایی کرد؛ چراکه بانکهای مرکزی در ابتدای مسیر طراحی این سیستم قرار دارند. به طور کلی شیوه طراحی CBDC و سیستم زیربنایی آن، با محدودهای که در اکوسیستم پرداخت ملی درگیر میشود، ارتباط دارد. این محدوده در کشورهای مختلف، متفاوت است. همچنین این انتخابها نیاز به درک فنآوریهای موجود دارد. طراحی این سیستم، کاری بسیار پیچیده میباشد؛ چرا که حل معادلهی متعادلسازی ایمنی و کارایی اکوسیستم پولی، درحالیکه رقابت کافی، همکاری، نوآوری و انعطافپذیری در بین شرکتکنندگان تأثیرگذار آن حفظ شود، کاری بس دشوار میباشد که نیازمند آزمایش و خطاهای بسیاری است.
در حال حاضر، انتخابهای مختلفی برای ابزار و سیستم زیرساختی CBDC وجود دارد. همچنین ملزومات، فناوریها و طیف ویژگیهای مرتبط با CBDC، گسسته نیست و تمام پروژههای موجود بانکهای مرکزی تا حدودی با یکدیگر ارتباط دارند. انتخاب یک مجموعه منسجم برای عملکرد روان یک سیستم ضروری است. همچنین درک تأثیر هر یک از گزینههای طراحی در اکوسیستم پولی، یک چالش برای نهادهای حاکمیت پولی است. این حوزه از منظر پژوهشی در ابتدای مسیر میباشد و تحقیقات فعلی CBDC با نمونههای آزمایشی محدود و یا آزمایش در مقیاس کوچک انجامشده است. در نتیجه، بررسی چگونگی کارکرد یک سیستم، از جمله تعیین نقشهای مربوط به بخش خصوصی و دولتی، نیازمند پژوهشها و آزمایشهای گسترده میباشد. این آزمایشات قریب به 5 سال است که در بانکهای مرکزی کشورهای توسعهیافته در حال انجام است و لازم است که ایران نیز هر چه سریعتر به آن ورود کند.
تعلق نرخ بهره به CBDC از سویی، جذابیتهای آن را نسبت به پول نقد افزایش میدهد و از سوی دیگر تصمیمات نرخ بهره بانک مرکزی را با سرعت بیشتری انتقال میدهد. همچنین CBDC میتواند رقیبی برای سپردههای بانکی باشد. محدودیتهایی که میتوان درباره CBDC اعمال کرد، میتوانند شکاف نرخ بهره را کاهش دهند. یک گزینه احتمالی برای محدودیتها میتواند طبقهبندی نرخ بهره براساس حجم نگهداری شده از CBDC باشد(Bindseil, 2020).
هر فاکتور طراحی در چگونگی مطابقت سیستم CBDC با ویژگیهای اصلی که قبلاً ذکر شده است، تأثیر خواهد داشت. در طراحی دفاتر کلی که حسابهای CBDC در آن منتشر و مبادله میشود، پنج عامل اساسی وجود دارد:
ساختار دفتر میتواند با استفاده از فناوری دفاتر کل توزیعشده متمرکز[1]، غیرمتمرکز یا ترکیبی از آن دو باشد. بهعنوانمثال یک دفتر مرکزی میتواند تنها مجموع CBDC صادرشده را ثبت و ضبط کند و موجودیهای شخصی در یک تلفن همراه هوشمند به صورت محلی ذخیره شوند. دفاتر متمرکز برای مدیریت و انتقال بدهیها به یک واسطه نیاز دارند که ویژگیهای ضد تقلب و امنیت را تسهیل میکند. درحالیکه یک دفتر غیرمتمرکز میتواند امکان سهولت پرداختهای همتابههمتا و آفلاین را به همراه داشته باشد. در حالت ترکیبی نیز میتوان به همه این ویژگیها دسترسی داشت اما پیچیدگی ناشی از آن میتواند بار قابلتوجهی در عملکرد سیستم ایجاد کند.
در طراحی احراز هویت پرداخت، علاوه بر توجه به سطح حریم خصوصی ارائهشده به کاربران سیستم، پرداختهای مختلف نیز میتوانند تحت روشهای مختلف احراز هویت قرار گیرند. (بهعنوانمثال پرداختهای با ارزش کمتر میتوانند نیازهای سادهتری داشته باشند). ساختار داده یک سیستم CBDC و نحوه ادغام آن با دیگر پایگاههای داده حاکمیتی، میتواند ابزار محکمی برای تأیید هویت دیجیتال بهعنوان بخشی از شناخت مشتری ([2]KYC) یا الزامات نظارت بر معاملات باشد.
الزامات دسترسی بدین معنی است که کدامیک از بازیگران این سیستم میتوانند دفاترکل را مشاهده کنند (بهعنوانمثال خدمات پشتیبانی ارائه دهند) و در آن، داده ثبت کنند (بهعنوانمثال تسویهحساب). همچنین توجه به این مسئله که نقش بازیگران خصوصی (بانکهای خصوصی، PSPها) در کارایی کل اکوسیستم چیست؟ لازم است تعادل بین تشویق تنوع و رقابت در اکوسیستم برقرار شود، درحالیکه استانداردهای نظارتی کافی برای ارائهدهندگان خدمات خصوصی نیز حفظ میشود. استقرار یک سیستم CBDC نیازمند یک دفترچه قانونی است که نقشها و مسئولیتهای اپراتور(ها)، شرکتکنندگان و سایر ارائهدهندگان خدمات و ذینفعان را به طور بالقوه، رسمی کند. فراتر از قانون، سایر تنظیمات حکومتی نیز باید موردتوجه قرار گیرد. بهعنوانمثال، یک بانک مرکزی برای تغییر عناصر سیستم، چه اختیاری دارد؟ به اشتراکگذاری دادهها و حریم خصوصی چگونه ساختار مییابد و هرگونه همکاری میان آنها چگونه سامان مییابد؟
مدلهای تجاری ارائهدهندگان خدمات خصوصی بر اساس قوانین سیستم متفاوت خواهد بود. مدلهای مختلفی با توانایی ایجاد درآمد مؤثر بر رقابت، نوآوری و حریم خصوصی در سیستم امکانپذیر است. تصمیمگیری در مورد اینکه آیا همه هزینههای مربوط به سیستم از طریق پرداخت خصوصی (بازرگانان، کاربران و...) انجام میگیرد و یا اینکه برخی از هزینهها توسط بودجه عمومی تأمین میگردد، نیاز به بررسی بیشتر دارد.
در طراحی هر سیستم و مکانیزمی با هزینه و فرصتهای مشخص، محدودیت منابع است که عامل تعیینکننده خواهد بود. بهعنوان مثال در طراحی یک خودرو، برای تحقق هدف افزایش سرعت، نیاز به کم کردن وزن وسیله وجود دارد. در مقابل، کاهش وزن مستلزم کاهش ایمنی خودرو است و طراحی بهینه یک خودرو حاصل برهمکنش محدودیتها و منابع است. طراحی سیستمهای CBDC و زیرساختهای مرتبط با آن نیز از این قاعده مستثنا نیست. بهعنوان مثال پردازش سریعتر تراکنش در مقابل امنیت قویتر قرار میگیرد. استفاده از تنها یک دفتر مرکزی، به طور بالقوه سهولت پرداختهای CBDC را کاهش میدهد (بهعنوان مثال دشوارتر شدن پرداختهای همتا به همتا و آفلاین). در مقابل استفاده از ترکیب دفترهای متمرکز و غیرمتمرکز، پیچیدگی سیستم را اضافه میکند. بهبود سهولت کاربری با امکان پرداختهای آفلاین و همتا به همتا، تلاش محافظت بیشتر در مقابله با خطر تقلب ضروری میکند؛ زیرا ویژگیهای امنیتی و کنترلهای متمرکز (بهعنوانمثال «قفل کردن» وجوه سرقت شده یا پرسوجو برای معاملات مشکوک) دشوارتر میگردد. یک محدودیت آفلاین میتواند عملکرد را در صورت بروز مشکل طولانیمدت عملیاتی (بهعنوان مثال یک فاجعه طبیعی) محدود کند و در نتیجه از انعطافپذیری سیستم بکاهد. پیچیدگیهای اضافی میتواند تقاضای پردازش در سیستم را افزایش دهد. این موارد هزینهفرصتهای طراحی سیستم میباشد که باید به آنها توجه شود.
پیچیدگیهای بالقوه هر اکوسیستم CBDC و ارتباطات متقابل بین گزینههای طراحی، باعث ایجاد معادلات چند وجهی میشود. اگرچه برخی از معادلات را میتوان از طریق نوآوری و فناوری حل کرد اما هنوز عدمقطعیتهای جدی در این حوزه وجود دارد. به طور قابلتوجهی کار بیشتری لازم است تا درک واقعی مسئله حاصل شود. تعامل دقیق با کاربران نهایی، مشاغل و شرکای اکوسیستم میتواند به یک بانک مرکزی کمک کند تا این موارد را برای خود مشخصتر کند.
[1] centralised, decentralised
[2] know-your-customer
[3] Application Programming Interfaces