استراتژی بازاریابی اینترنتی یا دیجیتال به برنامهای گفته میشود که به سازمانها برای دستیابی به اهداف خود از طریق کانالهای بازاریابی اینترنتی منتخب نظیر رسانههای پرداختی، رایگان و شخصی کمک میکند. راهاندازی کمپینهای بازاریابی اینترنتی بدون داشتن استراتژی مانند گشتوگذار در یک شهر بدون استفاده از نقشه است. اگر بدون نقشه وارد یک شهر جدید شوید، احتمالاً مسیرهای اشتباه زیادی را طی میکنید و این موضوع موجب ناامیدی و طولانی شدن سفر شما میشود.
زمانی که یک سفر را برنامهریزی میکنید، احتمالاً پیش از حرکت، یک مسیر برای خود آماده میکنید تا حداکثر استفاده را از بودجه و زمان خود داشته باشید. برای بازاریابی اینترنتی نیز دنبال کردن چنین هدفی، منطقی به نظر میرسد. داشتن برنامه و استراتژی بازاریابی اینترنتی برای افزایش بهرهوری ضرورت دارد.
در ادامه ۵ عنصر اصلی مورد نیاز برای طراحی یک استراتژی بازاریابی دیجیتال موفقیتآمیز معرفی میشوند. توضیحاتی که در ادامه ارائه میشوند موضوعاتی را به شما نشان میدهند که در نظر گرفتن آنها برای خلق یک استراتژی بازاریابی اینترنتی حرفهای ضرورت دارد.
زمانی که برنامهی سفر را آماده میکنید، همواره یک مقصد را در ذهن خود دارید. برای خلق استراتژی بازاریابی اینترنتی نیز، مقصد به صورت مجموعهای از اهداف بازاریابی مشخص تعریف میشود که میخواهید با تلاشهای خود به آنها دست پیدا کنید. این اهداف بازاریابی باید به اهداف اصلی کسبوکار شما متصل باشند. برای مثال، اگر هدف سازمان شما افزایش فروش اینترنتی به میزان ۲۰% باشد، هدف بازاریابی شما باید به صورت ایجاد سرنخهای فروش مناسب برای تحقق هدف پیشین تعریف شود.
هدف شما هر چیزی که باشد، باید راههایی را برای اندازهگیری میزان دستیابی به آن تعیین کنید. هدف شما ممکن است افزایش تعداد کسانی باشد که عضو خبرنامه میشوند، در این حالت شاخص کلیدی ارزیابی عملکرد (KPI)، افزایش تعداد عضویت خواهد بود.
زمانی که سفر میکنید، احتمالاً میدانید که درک فرهنگ منطقهای که به آن سفر کردهاید اهمیت دارد و ترجیح میدهید که رفتارهای شما باعث آزردهخاطر شدن میزبانانتان نشود. موضوعی مشابه برای کمپینهای بازاریابی دیجیتال اهمیت دارد. شما باید پرسونای مخاطبان هدف خود، ویژگیهای جمعیت شناختی آنها و مشخصات روانشناختی مشتریان جدید و قدیمی را درک کنید.
معمولاً مشتری احتمالی برای رسیدن به نقطهی خرید، از چند مرحله عبور میکند و در حالت ایدهآل به یک مشتری وفادار تبدیل میشود. مراحلی که مشتریان طی میکنند معمولاً تفاوتهایی دارند، اما این مراحل به طور معمول با برندآگاهی و آموزش آغاز میشوند، در ادامه به مرحلهی بررسی میرسند و در نهایت به تصمیم و تبدیل خرید منتهی میشوند.
شما نمیتوانید هر محتوایی را در رسانههای خود منتشر کنید یا بیگدار به آب بزنید! باید رویکردی راهبردی در برابر چیزهایی داشته باشید که در مورد آنها مطلب تهیه میکنید. شما باید کلمات کلیدی مورد هدف خود را مشخص کنید و یک استراتژی کلمات کلیدی سئو داشته باشید و به بهینهسازی پیوستهی بازاریابی محتوایی خود فکر کنید.
آشنایی با افراد جدید یکی از بهترین قسمتهای سفر محسوب میشود! اما اگر در سفر به سراغ افرادی بروید که تمایلی به برقراری ارتباط با شما ندارند، سفر به اتفاقی کسلکننده تبدیل میشود. شاید در اینجا موانع زبانی وجود داشته باشند، یا افراد در سادهترین حالت، علاقهای به شما و کاری که انجام میدهید نداشته باشند.
چنین موضوعی در بازاریابی اینترنتی نیز دغدغهی شما خواهد بود. به عنوان بازاریاب، شما باید پرسونای خریداران خود را پیدا کنید تا دقیقاً مشخص شود که میخواهید با چه کسانی ارتباط برقرار کنید. شما باید مشخص کنید که چه افرادی تمایل دوجانبه برای برقراری ارتباط با شما دارند.
به یاد داشته باشید که پرسونایی که ایجاد میکنید باید براساس سوابق جستجوی افراد در دنیای آنلاین باشد. آیا پیش از این در تعامل با گروه مشخصی از افراد موفق شدهاید؟ اگر چنین افرادی را میشناسید باید به هدفگیری آنها بپردازید. تعیین ویژگیهای این افراد بسیار مفید خواهد بود. به دنبال واقعیتها باشید و به سراغ اطلاعات در اختیار از طریق ابزارهایی نظیر گوگل آنالیتیکس (Google Analytics) و آمارهای مخاطبان اینستاگرام (Instagram Audience Insights) بروید.
شما میتوانید فعالیت خود را با شناسایی پرسونای افراد با اطلاعات زمینهای نظیر عنوان شغلی و موقعیت جغرافیایی آغاز کنید. همچنین باید علایق این افراد را شناسایی کنید. باید ببینید که آنها به دنبال چه راهحلهایی برای مشکلات خود هستند (راهحلهایی که کسبوکار شما میتواند در اختیار آنها قرار دهد). در ادامه، باید بهترین روش برای دسترسی به این افراد را مشخص کنید تا بتوانید مرحلهی بعدی را به خوبی دنبال کنید.
اگر میخواهید تصمیمگیران یک صنعت مشخص را پیدا کنید، باید به جایی بروید که در آن حضور دارند و درنتیجه به انتخاب میان گزینههای خود بپردازید. همچنین باید پیامی را مشخص کنید که میخواهید برای مرحله خریدی که افراد در مسیر سفر خرید (Customer Journey) در آن حاضر هستند ارائه کنید.
اگر بتوانید کمپینهای خود را به شکلی سازماندهی کنید که به مشتریان در سفر خرید خود دسترسی پیدا کنند، میتوانید به اهداف بازاریابی و اهداف کسبوکار خود دست پیدا کنید. پرسونای خریدار همیشه اهمیت زیادی دارد، شما باید درک خوبی از مخاطبان خود و فرایند خرید آنها داشته باشید و در ادامه مشخص کنید که در کجا به سراغ آنها میروید.
برای مثال، اگر پرسونای خریداران شما به صورت خبرنگاران ۳۵ سالهای است که اخبار را در فضای آنلاین مطالعه میکنند، احتمالاً بهترین مسیر دستیابی شما به این افراد استفاده از توئیتر خواهد بود.
انتخاب کانال دیجیتال مناسب به شما کمک میکند نرخ بازگشت سرمایهی خود را افزایش دهید. در حال حاضر پلتفرمهای تبلیغاتی زیادی نظیر دیما در فضای دیجیتال وجود دارند. شما میتوانید با تعیین پرسونای خریداران خود، دقیقاً در محیطهایی که حضور دارند به سراغ آنها بروید و از طریق کانالها به آنها متصل شوید.
فرض کنید به تنهایی در حال سفر هستید و به یک رستوران محلی میروید. در آنجا اشخاصی را میبینید که میخواهید با آنها صحبت کنید و میدانید که رفتارها و آدابی برای نزدیک شدن به این افراد وجود دارد. چنین وضعیتی در بازاریابی اینترنتی نیز برقرار خواهد بود!
پیامهای خود را به شکلی تنظیم کنید که برای افرادی که میخواهید با آنها ارتباط برقرار کنید معنیدار باشند. لحن و محتوای کمپین باید به شکلی باشد که افراد قادر به درک آن شوند. اینجا موقعیتی است که بررسیها و برنامهریزیهای قبلی به کار شما میآیند.
اگر پیش از این مشخص کرده باشید که افراد در کجای قیف فروش قرار دارند، اکنون میدانید که در کجا میتوانید مکالمه را آغاز کنید. اگر آنها چیزی در مورد شما ندانند (در مرحلهی جستجو باشند)، شما باید کار را با توضیح تخصص شرکت و ایجاد اعتماد شروع کنید.
اگر پرسونای خریداران را تشخیص دادهاید و در حال فروش سرویس هستید، باید مشکلات احتمالی آنها را شناسایی و بتوانید راهحلهایی را برای رفع آنها پیشنهاد کنید. اگر میخواهید به فروش یک محصول بپردازید، باید با علایق آنها آشنا شوید. با صرف زمان برای انتقال درست پیام به افراد و حتی شخصیسازی پیامها، مخاطبان به میزان بیشتری پذیرای پیشنهادات شما خواهند بود.
بخشهای متنوعی برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی اینترنتی قدرتمند وجود دارند. این بخشها شامل مسائلی بنیادین نظیر طراحی وب و سئو یا بحثهای پیچیدهتری نظیر مدیریت روابط مشتریان (CRM)، بهینهسازی نرخ تبدیل (CRO)، تحلیل داده و غیره میشوند.
سایت شرکت شما، درگاه اصلی دستیابی به مشتریان احتمالی است. مشتریان احتمالی پیش از این که به خریدار تبدیل شوند، به وبسایت شما سر میزنند. این موضوع باعث میشود که طراحی کارآمد، خوشایند و تجربهی کاربری مناسب ضروری باشد. بدون توسعهی مناسب این بخشها، ترافیک شما به مرحلهی تبدیل نمیرسد یا افراد بدون برقراری تعامل با وبسایت شما از سایت خارج میشوند.
در طراحی وبسایت، مفاهیم بنیادین طراحی وب باید بهخوبی رعایت شوند تا نتایج بهینه حاصل شوند. اینکه صفحات به چه صورتی تنظیم یا چیده شده باشند، کافی نیست. چینش و تنظیم مناسب بدون ارائهی مطالب مرتبط و جذاب موفق نخواهد بود. توجه دقیق به تولید محتوای درگیرکننده برای بینندگان و تعامل مناسب با آنها امری ضروری است. همچنین توجه به اصول بازاریابی موبایلی نیز در طراحی وبسایت اهمیت بسیار زیادی دارد.
در این جا به معرفی بعضی از راهحلهایی میپردازیم که کارآمدی آنها در تولید محتوا برای وب به اثبات رسیده است:
نوشتن دانشی دقیق نیست، اما مواردی اثباتشده وجود دارند که بیشتر برندها آنها را رعایت میکنند. بهتر است این نکات را در زمان تهیهی محتوا در نظر بگیرید.
زمانی که وبسایت و محتوا را آماده کردید، موقع یافتن راههایی میرسد که محتوای شما در وب پیدا شود. بهترین (و ارزانترین) راه برای انجام این کار بهینهسازی محتوا است. بهینهسازی محتوا باید به شکلی باشد که محتوا به صورت خودجوش و ارگانیک از جانب موتورهای جستجو تشخیص داده شود. برای مثال تولید محتوای بلاگ را در نظر بگیرید، شما باید بلاگرهای خود را به شکلی آموزش دهید که به طور هماهنگ از یک استراتژی کلمات کلیدی پیروی کنند.
موتورهای جستجو به اینترنت قدرت بخشیدهاند. اکنون تخمین زده میشود که گوگل به طور روزانه به ۳.۵ میلیارد درخواست جستجو پاسخ میدهد. اعداد بزرگی مانند این نشان میدهند که شرکتها باید برای رتبهبندی محتوای خود در صفحات اول جستجو تلاش زیادی داشته باشند. به این نکته توجه داشته باشید که ۷۱ درصد جستجوگران، تنها به صفحهی اول اکتفا میکنند. این موضوع باعث میشود استفاده از سئو به بخشی ضروری از هر استراتژی بازاریابی اینترنتی یا دیجیتال تبدیل شود.
موتورهای جستجو از رباتها برای گشتوگذار و ثبت صفحات وب استفاده میکنند و بدینترتیب صفحات وبی که مورد کاوش رباتها قرار گرفتهاند در پاسخ به درخواستهای جستجو معرفی میشوند. در واقع صفحات کاوششده پردازش میشوند و اطلاعات پردازششده توسط الگوریتم موتور جستجو رتبهبندی میشوند. این رتبهبندی بر اساس مجموعهی مشخصی از معیارها انجام میشود.
به این نکته توجه داشته باشید که موتورهای جستجو نظیر گوگل، جزئیات اطراف فرایند جستجو را محرمانه نگه داشتهاند، با این حال تأثیر بعضی از پارامترها بر دستیابی به جایگاههای بهتر در صفحات جستجو به اثبات رسیده است. بعضی از موارد اثبات شده عبارتند از:
نکاتی مانند موارد فوق مسائلی هستند که باید در صفحات وب شرکتها رعایت شوند، تا بدین شکل صفحات آنها رتبهبندی بالاتری را در محیطهای جستجو کسب کنند و شانس نمایش در صفحات اول افزایش پیدا کند. این موارد چیزهایی هستند که محتوا را در مقابل اطلاعات فراوان موجود در اینترنت برجسته میکنند.
با ظاهر شدن یک صفحهی وب در صفحهی اول نتایج جستجو، برند شاهد افزایش دسترسی به محتوای تولیدشدهاش خواهد بود. موضوعی که خود معیار مهمی برای موتورهای جستجو در سنجش رتبهبندی محسوب میشود. این موضوع با معیار نرخ کلیک (CTR) سنجیده میشود، که به معنای نرخ کاربرانی است که به جستجوی محتوا میپردازند و در ادامه بر روی محتوای شما کلیک میکنند. مشابه تعداد بکلینکهای صفحات، این شاخص به ایجاد اعتبار در صفحات وب کمک میکند و اعتبار شما به عنوان مرجع را افزایش میدهد.
تلاش کنید چنین ملاحظاتی را به عنوان بخشی از استراتژی بازاریابی اینترنتی خود در نظر بگیرید. این اقدام به شما کمک میکند نتایج بهینهای را در جذب ترافیک ارگانیک به وبسایت خود کسب کنید، جایی که سفر خرید بسیاری از مخاطبان شما آغاز میشود. در ادامه مخاطبان تصمیم میگیرند که به چه میزان با شما تعامل کنند.
زمانی که بازدیدکنندهها به یک صفحه مراجعه میکنند و به میزان قابل توجهی به تعامل با محتوا میپردازند، تبدیل به سرنخ فروش میشوند. سرنخهای فروش مانند دانههای کوچکی هستند که به پرورش و مراقبت نیاز دارند تا در نهایت به مشتری تبدیل شوند. بهترین راه برای دستیابی به این امر و بخش مهمی از استراتژی بازاریابی اینترنتی، استفاده از ابزارهای مناسب برای مدیریت روابط مشتریان است.
بسیاری از ابزارهای مدیریت روابط مشتریان به بهبود فعالیتهای بازاریابی نظیر بازاریابی ایمیلی، بعضی از جنبههای خودکارسازی بازاریابی، پلتفرمهای اینفلوئنسر مارکتینگ، تبلیغات کلیکی (PPC)، خلق صفحات فرود، تعریف دعوت به اقدام و البته رهگیری فعالیتهای آفلاین کمک میکنند.
کاری که یک سرویس مدیریت روابط مشتریان یا نرمافزار انجام میدهد، فراهم کردن مجموعهای از ابزارهاست که اطلاعات تماس را از افرادی که با محتوای شما تعامل دارند دریافت میکنند و به منظمسازی این اطلاعات میپردازند تا درنتیجه واحدهای فروش، روابط با مشتریان یا هر واحدی که در تماس با مشتریان هستند، در زمان مورد نیاز به اطلاعات افراد دسترسی پیدا کنند.
این که اطلاعات با چه روشی کسب شوند، کاملاً به برند مربوط میشود. کسب اطلاعات ممکن است بهوسیلهی ایجاد تغییرات در وبسایت صورت گیرد، به طوری که بازدیدکنندهها به میل خود آن را در اختیار برند قرار دهند. این یکی دیگر از نقاطی است که بهینهسازی نرخ تبدیل به کار میآید. این اقدام به شما کمک میکند مشخص کنید کدام راهحلها برای دستیابی به هدف بهینه هستند.
ممکن است اطلاعات تماس را برای دسترسی به خبرنامه از مخاطبان دریافت کنید. میتوانید دکمههای دعوت به اقدام را به شکلی طراحی کنید که به افراد، دانلود یک راهنمای رایگان را پیشنهاد دهند و در مقابل شماره تماس آنها را دریافت کنند. استفاده از دادهها برای تعیین این که کدام راهحل بهتر عمل میکند، برای کسب اطلاعات در مورد مشتریان احتمالی، حیاتی خواهد بود.
چنین اطلاعاتی از جهت حفظ تعامل با مشتریان فعلی اهمیت زیادی دارد. با تشخیص این که کدام یک از این افراد به مشتری تبدیل شدهاند و استفاده از تاکتیکهای هوشمندانهی بازاریابی اینترنتی برای حفظ علاقهی این افراد، شرکتها میتوانند نرخ بازگشت سرمایهی خود را با خریدهای بیشتر افزایش دهند.
برای تعیین گزینههای مورد استفاده، با واحدهایی که در تعامل با مشتریان هستند کار کنید. شما میتوانید از یک سیستم مدیریت روابط مشتریان یا یک پلتفرم پیچیده و جامع برای کار استفاده کنید. به این توجه کنید که تصمیم در مورد این جنبه از کار میتواند بر خروجی نهایی استراتژی بازاریابی اینترنتی شما تأثیر قابل توجهی داشته باشد.
استفاده از استراتژی بازاریابی اینترنتی از این منظر صورت میگیرد که حدس و گمان از معادلهی بازاریابی بیرون انداخته شود و تاکتیکها براساس اطلاعات دقیق تنظیم شوند یا حداقل از تخمینهای مبتنی بر اطلاعات برای کار استفاده شود. با پیشرفت فعالیتهای بازاریابی اینترنتی، شرکتها اطلاعات تحلیلنشدهی زیادی را کسب میکنند که استفادهی مناسب از این اطلاعات برای بهینهسازی و بیشینهسازی نتایج اهمیت دارد.
دادهها ممکن است از منابع مختلفی حاصل شوند. برای مثال شبکههای اجتماعی از شاخصهای خود بر اساس عملکرد استفاده میکنند، که اطلاعات مفیدی را برای تیم بازاریابی ایجاد میکنند. با این حال یک ابزار وجود دارد که کار با آن برای درک ترافیک واردشده به وبسایت، اطلاعات قابل ملاحظهای را ارائه میکند.
گوگل آنالیتیکس به رهگیری کدهای استفادهشده در وبسایتها میپردازد و با استفاده از این کدها اطلاعاتی در مورد ترافیک، مشاهدهی صفحات، نحوهی دسترسی (منبع و رسانه)، مدت زمان باقیماندن در صفحات، میزان تعامل با صفحات دیگر یا ترک آنها را در کنار معیارهای دیگر، به مدیران وبسایتها نشان میدهد. گوگل آنالیتیکس به شما میگوید که ترافیک از چه کشوری ایجاد شده است، ویژگیهای جمعیتشناختی را نشان میدهد و بینشهای جالب دیگری را در مورد افرادی که به سایت شما سر میزنند، ارائه میکند.
وقتی در مورد بازاریابی اینترنتی صحبت میکنیم، چنین اطلاعاتی داراییهای فوقالعاده باارزشی هستند و گوگل آنالیتیکس معدن طلای این اطلاعات محسوب میشود.
اهمیت این اطلاعات از این جهت است که میزان موفقیت تاکتیکها و استراتژی بازاریابی اینترنتی شما را نشان میدهد و مسیرهایی را برای بهبود این تاکتیکها مشخص میکند. به طور معمول فروش و سودآوری، ابزارهای ارزیابی نهایی برای موفقیت بعضی شرکتها هستند، با این حال معیارهای ارائهشده توسط تحلیلهای گوگل آنالیتیکس میتواند به بهبود نرخ جذب مشتریان جدید (با بررسی نحوه کارکرد صفحات وب) کمک کند. گوگل آنالیتیکس به شما کمک میکند که سرمایهگذاریهای نامناسب را متوقف و بر سرمایهگذاریهای پربازده اضافه کنید.
استفاده از گوگل آنالیتیکس برای افراد کمتجربه کمی دشوار است، با این حال گوگل دورههایی را برای افراد تازهکار و با تجربهی کمتر آماده کرده است. گوگل در ادامه به افرادی که این دورهها را سپری کنند، مدرک نیز ارائه میکند.
استفاده از این ابزار برای موفقیت فعالیتهای بازاریابی اینترنتی ضروری است. این ابزار به شما کمک میکند به بهینهسازی دقیق و حرفهای استراتژی بازاریابی اینترنتی خود بپردازید.
هر استراتژی بازاریابی اینترنتی باید شامل تبلیغات دیجیتال باشد. به طور معمول بخش محتوا و سئو به هدایت ترافیک کمک میکند و در مقابل بازاریابی پرداختی به ایجاد مقیاس برای برنامه بازاریابی اینترنتی کمک میکند. همچنین روشهای پرداختی ابزارهای متفاوت و جدیدی را در اختیار تیم بازاریابی دیجیتال قرار میدهند، برای مثال امکان هدفگیری مجدد مشتریان را فراهم میکند.
اولین و مهمترین نکته این است که تبلیغات دیجیتال در موتورهای جستجو و شبکههای اجتماعی، دادههای زیادی را در اختیار برندها قرار میدهند و به آنها امکان انتخاب از میان مخاطبان را میدهند. همچنین هر دوی این پلتفرمها میخواهند تبلیغکنندهها بهترین نتایج را از همکاری با آنها دریافت کنند و در نتیجه فرصتهای بسیار خوبی را برای ریتارگتینگ یا هدفگیری مجدد در اختیار آنها قرار میدهند. این یعنی شرکت میتواند مشتریان احتمالی را که پیش از این علاقه نشان دادهاند دوباره هدف بگیرند و آنها را در معرض تبلیغاتی قرار دهد که براساس علایق آنها تنظیم شدهاند.
با این که تبلیغات دیجیتال نسبتاً ارزان هستند و مدیریت آنها به سادگی انجام میشود، بهینهسازی این تبلیغات برای دریافت بهترین خروجی اهمیت دارد. همچنین راهکارهای ویژهای وجود دارند که دنبال کردن آنها برای ایجاد تبلیغات مناسب و بهینه اهمیت زیادی دارد. به همین دلیل بسیاری از شرکتها برای اجرای این نوع از تبلیغات با آژانسهای تبلیغات دیجیتال نظیر دیما همکاری میکنند.
برای تبلیغات در شبکههای اجتماعی نیز اصول مشابهی برقرار است. تفاوت اصلی در این است که با توجه به بودجهی اختصاصدادهشده در این حوزه، برندها باید با دقت نظر و زیرکی، به انتخاب تبلیغات مناسب بپردازد.
در اینجا شناسایی مشتریان احتمالی (یا پرسونای خریداران) اهمیت زیادی دارد. این به شما کمک میکند فهرست پلتفرمهایی را که میخواهید استفاده کنید کوتاهتر کنید. همچنین توجه به این نکته اهمیت دارد که هر شبکهی اجتماعی مخاطبان ویژهی خود را دارد، بنابراین تشخیص این که مشتریان از کدام شبکهی اجتماعی استفاده میکنند نرخ موفقیت را افزایش میدهد.
به طور مشابه، نوع پیامی که انتقال میدهید نیز با توجه به شبکهی اجتماعی تغییر میکند. بنابراین تلاش کنید برای چیزی که بیان میکنید یا تولید میکنید برنامهریزی داشته باشید. این برنامهریزی با شناسایی مشتریان احتمالی و علایق آنها ممکن میشود.
افزایش ترافیک سایت به تنهایی کافی نیست. شما باید وبسایت خود را برای موفقیت بیشتر بهینهسازی کنید. میبایست بازدیدکنندههای سایت را به سرنخهای فروش تبدیل کنید، این یعنی کاری کنید که افراد با چیزی که میبینند ارتباط برقرار کنند و به مشتری احتمالی تبدیل شوند.
بهینهسازی نرخ تبدیل یک راهحل گامبهگام و سیستماتیک است که شامل بهبود تمامی صفحات وبسایت میشود، تا همهی صفحات بهترین نسخهی ممکن را عرضه کنند. این فرایند شامل اقدامات بداهه یا حدسیات نیست، بلکه شامل روشهای اثباتشده و ابزارهای کارآمدی است که به جمعآوری داده میپردازند. دادههایی که در ادامه به تغییرات دقیق منتهی میشوند و این تغییرات موجب بهبود تجربهی کاربران میشوند.
چنین ابزارهای به دیجیتال مارکتر نشان میدهند که کدام بخش از صفحات، توجه یا تعاملی دریافت نکردهاند، اطلاعاتی که به آنها کمک میکند تغییرات مؤثر و دقیقی برای بهبود عملکرد ایجاد کنند. این یک فرایند ظریف و پیچیده است و پیشنهاد میشود شرکتها پیش از استفاده از این روش، آموزشهای لازم را برای تیمهای خود تهیه کنند تا میزان آزمون و خطای کار را کاهش دهند. اگر میخواهید به تهیهی خدمات بازاریابی دیجیتال از طرفهای ثانویه بپردازید، بهتر است در مورد روشها و ابزارهای آنها برای بهینهسازی نرخ تبدیل بپرسید.
ارزش طول عمر مشتری مقیاسی است که برای سازمان، میزان باارزش بودن هر مشتری در طول عمر خود را مشخص میکند. علت استفاده از این مقیاس این است که سازمانها میتوانند آن را با هزینهی جذب مخاطب جدید مقایسه کنند و درنتیجه در مورد مدل کسبوکار و استراتژیهای خود برای سودآوری تصمیم بگیرند.
ارزش طول عمر مشتری به عنوان بخشی از استراتژی بازاریابی اینترنتی، بنیادی برای تغییر مسیر از جذب به حفظ مشتری فراهم میکند. اگر ارزش طول عمر مشتری کمتر از هزینهی جذب آن باشد، استراتژی تبلیغات اینترنتی نیاز به تغییر دارد تا هزینهها کاهش پیدا کنند.
محاسبهی ارزش طول عمر مشتری در ابتدا کار ترسناکی به نظر میرسد، اما با درک ریاضیات و علم نهفته در آن میتوان بر این چالش غلبه کرد. اگر این فرایند به نظر شما دشوار میرسد، به یاد داشته باشید که نادیده گرفتن این موضوع در برنامه بازاریابی اینترنتی میتواند تأثیر منفی بر کیفیت اقدامات بعدی داشته باشد.
بازاریابی دیجیتال ممکن است پیچیده به نظر برسد، زیرا شامل فعالیتهای پیچیده و متنوعی است. در موارد زیادی، شرکتها شاهد کاهش کیفیت نتایج یا حتی خروج بیشازحد کارکنان هستند. معمولاً مشکلاتی ازایندست به واسطهی نادیده گرفتن سختیهای بازاریابی اینترنتی رخ میدهند.
راههای زیادی برای غلبه بر این دشواریها وجود دارد، بااینحال بهترین و کارآمدترین روش، همکاری با افرادی است که فشار کار را کاهش میدهند. آژانسهای بازاریابی اینترنتی نظیر دیما، مجموعهای از خدمات را در اختیار مشتریان قرار میدهند که به کاهش بار کاری واحدهای بازاریابی و جلوگیری از مشکلات احتمالی کمک میکنند. استفاده از این خدمات، خصوصاً برای شرکتهای کوچک و متوسط که منابع کافی برای پیشبرد فعالیتهای بازاریابی اینترنتی در اختیار ندارند اهمیت زیادی دارد.
خدماتی که این آژانسهای تبلیغات اینترنتی ارائه میدهند بسیار متنوع هستند. این خدمات از تولید محتوا تا طراحی جنبههای مختلف بازاریابی اینترنتی و اجرای تبلیغات را در بر میگیرند. به همین دلیل، اگر یک سازمان در استراتژی خود مواردی را دیده است که از عهدهی کارکنان فعلی خارج هستند، مذاکره و بررسی همکاری با کسانی که قادر به ارائهی این خدمات هستند اهمیت پیدا میکند.
یافتن آژانس بازاریابی اینترنتی، فرایند ظریفی است. دقت در انتخاب همکاران شما اهمیت زیادی دارد، زیرا میتواند بر عملکرد آیندهی شرکت شما در فضای آنلاین تأثیر زیادی داشته باشد.
برای طراحی استراتژی بازاریابی اینترنتی خود آمادهاید؟ همین حالا با کارشناسان گروه تبلیغات دیجیتال دیما تماس بگیرید.