ویرگول
ورودثبت نام
negindehkhoda
negindehkhoda
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

آزادی

پروانه پشت پیله اش...

حس کرد راهی هست و رفت.....

شاید به راه بسته هم...

باید امیدی بست و رفت..!

شب از درون...

می پوسد و با یک تلنگر می‌رود...!

دستان ما...

در بند هم...

دور از تصور می‌رود..!

چله به چله عشق را...

از غم به شادی می‌بریم...

حق خود از لبخند را...

با اشک...با خون می‌خریم...!

#افشین_یداللهی

@negin.dehkhoda.3

https://negindehkhoda.ir/wp-login.php

مربی و مدرس تنیس روی میز، فوق لیسانس زبان و ادبیات فارسی . نویسنده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید