ویرگول
ورودثبت نام
دل‌آرام میرزاآقا ترقی‌خواه‌
دل‌آرام میرزاآقا ترقی‌خواه‌Freelancer| Business Analyst| Business Development Specialist| R&D Specialist| Writer
دل‌آرام میرزاآقا ترقی‌خواه‌
دل‌آرام میرزاآقا ترقی‌خواه‌
خواندن ۴ دقیقه·۱ ماه پیش

بقای هوشمند در اقتصاد متلاطم: درس‌هایی از تجربۀ شرکت‌های بزرگ ایرانی برای SMEها

 

در سال‌های اخیر، اقتصاد ایران بیش از هر زمانی دیگر رنگ بی‌ثباتی به خود گرفته‌است. نوسان شدید نرخ ارز، تورم مزمن، تحریم‌های بین‌المللی و سیاست‌های مالی غیرقابل‌پیش‌بینی، مجموعه‌ای از نااطمینانی‌ها را پدید آورده‌اند که تقریباً تمام بنگاه‌های اقتصادی را به چالش کشیده‌است.

با این حال، نکتۀ مهم این است که تأثیر وضعیت موجود بر کسب‌وکارهای کوچک و بزرگ، به هیچ‌وجه یکسان نیست.

بنگاه‌های کوچک یا متوسط، به‌اصطلاح SMEها، به‌طور معمول در برابر شوک‌های بیرونی از جمله نوسانات قیمت، تغییرات ناگهانی سیاست‌های اقتصادی و محدودیت‌های تجاری آسیب‌پذیرترند. در مقابل، شرکت‌های بزرگ‌تر اگرچه از فشارهای اقتصادی در امان نیستند، اما به لطف منابع مالی گسترده‌تر، شبکۀ ارتباطی قوی‌تر و تجربۀ مدیریتی بیشتر، توان بالاتری در مدیریت چنین شوک‌هایی دارند.

در این مقاله، به بررسی چگونگی اثرگذاری وضعیت کنونی اقتصاد و سیاست ایران بر هر دو گروه می‌پردازیم؛ و از تجربۀ شرکت‌های بزرگ در انتخاب مسیر بقای هوشمندانه‌تر در میان این آشوب اقتصادی بهره می‌بریم.

دشمن خاموش کسب‌وکارهای کوچک

در شرایطی که تورم ساختاری بالا و نرخ بهره رو به افزایش است، دسترسی به سرمایۀ در گردش به نقطۀ مرگ یا زندگی برای بنگاه‌های کوچک تبدیل شده‌است.

کسب‌وکارهای کوچک به‌طور معمول ذخیزۀ نقدی محدودی دارند و بقای آن‌ها به جریان روزانه فروش وابسته است. کاهش تقاضای مشتریان یا افزایش ناگهانی قیمت مواد اولیه می‌تواند تنها در چند هفته، کل ساختار مالی آن‌ها را از هم بپاشد.

در مقابل، شرکت‌های بزرگ‌تر با تکیه بر خطوط اعتباری، منابع بین‌المللی یا حمایت‌های نهادی، توانایی بیشتری در مدیریت فشار نقدینگی دارند. آن‌ها می‌توانند در برابر تلاطم‌های اقتصادی دوام بیاورند، در حالی‌که بسیاری از SMEها حتی فرصت نفس‌کشیدن پیدا نمی‌کنند.

درس مهم برای بنگاه‌های کوچک این است که باید از همین حالا به‌سراغ مدیریت پیش‌دستانۀ نقدینگی بروند؛ یعنی پیش‌بینی دقیق جریان نقدی، مذاکره برای پرداخت‌های مرحله‌ای، و کنار گذاشتن یک "حاشیۀ امن مالی"، هرچند کوچک، برای روزهای دشوار.

در اقتصادی که ثبات به رویا شبیه شده‌است، همین گام‌های ساده می‌تواند تفاوت میان بقا و فروپاشی باشد.

بازاری که فقط حرفه‌ای‌ها در آن دوام می‌آورند

در اقتصادی که قیمت‌ها به‌صورت هفتگی تغییر می‌کند، ثبات در قیمت‌گذاری به رویایی دست‌نیافتنی تبدیل شده‌است. کسب‌وکارهای کوچک، به‌دلیل نداشتن ابزارهای پوشش ریسک یا قراردادهای بلندمدت، معمولاً ناچارند قیمت‌ها را به‌صورت "دستی" و روزانه تنظیم کنند، و همین روند به‌مرور باعث فرسایش حاشیۀ سود ایشان، بی‌اعتمادی مشتریان و کاهش رقابت‌پذیری می‌شود.

در مقابل، شرکت‌های بزرگ‌تر با تکیه بر قراردادهای تأمین بلندمدت، خریدهای عمده یا تنوع در زنجیرۀ تأمین، می‌توانند اثر نوسانات را تا حدی مهار کنند و حتی از آن برای کسب مزیت رقابتی بهره ببرند.

اما نکتۀ امیدبخش اینجاست که حتی در مقیاس کوچک هم می‌توان از همین منطق بهره برد.

راهکارهایی مانند تثبیت قیمت با تأمین‌کنندگان داخلی، عقد قراردادهای پیش‌پرداخت با مشتریان وفادار، یا خرید مشارکتی با چند کسب‌وکار مشابه می‌تواند سپری باشد در برابر طوفان نوسانات ارزی.

در بازی ناپایدار تورم و ارز، برنده کسی است که زودتر قواعد بازی را بفهمد، و پیش از دیگران برای بقا برنامه‌ریزی کند.

پاشنه‌آشیل مشترک

در شرایطی که تحریم‌ها و محدودیت‌های وارداتی نفس بازار را تنگ کرده‌، زنجیرۀ تأمین به زمینی پر از مین تبدیل شده‌است. کسب‌وکارهای کوچک معمولاً به‌واسطه‌ها متکی‌اند و به دلیل محدودیت در قدرت خرید، ظرفیت ذخیره‌سازی پایین و عدم دسترسی به شبکه‌های تأمین مطمئن، توان رقابت با شرکت‌های بزرگ را ندارند.

در مقابل، شرکت‌های بزرگ‌تر به‌واسطۀ قدرت چانه‌زنی بیشتر با تأمین‌کنندگان داخلی و خارجی، یا حتی راه‌اندازی خطوط تولید موازی، می‌توانند تا حدودی از آسیب این تلاطم‌ها در امان بمانند.

برای بنگاه‌های کوچک، راه‌حل در واقع‌گرایی است نه وابستگی. ایجاد زنجیره‌های تأمین کوتاه و محلی، همکاری با تأمین‌کنندگان منطقه، و حتی اشتراک منابع میان چند کسب‌وکار کوچک می‌تواند میزان تاب‌آوری را به‌طرز چشمگیری افزایش دهد.

در دنیایی که هر حلقۀ زنجیره می‌تواند به نقطۀ شکست تبدیل شود، آن‌هایی دوام می‌آورند که زنجیره‌هایشان را هوشمندانه‌تر و محلی‌تر ساخته‌اند.

چالش بی‌دفاعی

بی‌ثباتی سیاسی و تغییر مکرر مقررات، یکی از پرهزینه‌ترین بخش‌های فعالیت اقتصادی در ایران است. هر تصمیم یا بخشنامه جدید می‌تواند مسیر یک کسب‌وکار را در عرض چند روز تغییر دهد.

کسب‌وکاهای کوچک معمولاً نه مشاور حقوقی در اختیار دارند، نه ارتباط نهادی برای اطلاع به‌موقع از تغییرات قانونی. در مقابل، شرکت‌های بزرگ با تکیه بر تیم‌های حقوقی حرفه‌ای، ارتباطات دولتی و گاه لابی مؤثر، می‌توانند در تصمیم‌گیری‌های کلان سهمی هرچند اندک داشته‌باشند.

واقعیت آن است که SMEها شاید نتوانند وارد بازی لابی‌گری شوند، اما می‌توانند بازی شبکه‌سازی را بیاموزند. پیوستن به اتحادیه‌ها، انجمن‌های صنفی و اتاق‌های بازرگانی محلی نه‌تنها دسترسی به اطلاعات و حمایت را تسهیل می‌کند، بلکه از انزوای خطرناک آن‌ها در فضای سیاست‌زدۀ اقتصاد می‌کاهد.

 در میدانی که قوانین هر روز عوض می‌شوند، تنهایی خطرناک‌ترین انتخاب است و شبکه، تنها سپر دفاعی ممکن.

آنجا که کوچک‌ها برنده‌اند

در پایان، بزرگ‌ترین مزیت بنگاه‌های کوچک در این اقتصاد پرنوسان، چابکی و انعطاف‌پذیری است. تصمیم‌گیری سریع، امکان تغییر مسیر در کوتاه‌مدت، و آزمودن مدل‌های جدید درآمدی، همان ویژگی‌هایی هستند که شرکت‌های بزرگ با ساختارهای سنگین و بروکراتیک از آن بی‌بهره‌اند.

اگر کسب‌وکارهای کوچک بتوانند این مزیت طبیعی را با مدیریت مالی هوشمند و دیجیتال‌سازی تدریجی ترکیب کنند، احتمال بقا، و حتی رشد آن‌ها در بازار متلاطم ایران به‌طوری چشمگیر افزایش می‌یابد.

بقا در گرو یادگیری است

تاب‌آوری در اقتصاد این روزهای ایران برای هیچ کسب‌وکاری آسان نیست؛ اما تفاوت میان سقوط و بقا، در یک چیز خلاصه می‌شود، توان یادگیری و انطباق.

شرکت‌های بزرگ یاد گرفته‌اند چگونه در دل بحران دوام بیاورند؛ با برنامه‌ریزی هوشمندانه، تنوع‌بخشی به منابع و مدیریت دقیق مالی.

کسب‌وکارهای کوچک هم اگر می‌خواهند در همین زمین بازی دوام بیاورند، باید همین منطق را در مقیاس خودشان اجرا کنند؛ مدیریت نقدینگی، تنوع در تأمین، تعامل انسانی با مشتری و تصمیم‌گیری سریع.

اقتصاد ایران شاید طوفانی باشد، اما همیشه جایی هست برای آن‌هایی که هوشمندانه‌تر از بقیه می‌جنگند.

اقتصاد ایرانفعالیت اقتصادیمدیریت مالیکسب و کارکسب وکار
۵
۱
دل‌آرام میرزاآقا ترقی‌خواه‌
دل‌آرام میرزاآقا ترقی‌خواه‌
Freelancer| Business Analyst| Business Development Specialist| R&D Specialist| Writer
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید