کی فکرشو میکرد وسط تابستون هوا انقدر خنک شه که نه تنها پنکه و کولر روشن نکنیم بلکه پتو هم بکشیم رو سرمون! واقعا دلم به این هوای پاییزی نیاز داشت...
خب دیگه چخبر؟! تابستون چیکار میکنید؟ خیلی طولانیه دیگه آدم حوصلش سرمیره، دلم میخواد پاییز شروع شه برم دانشگاه..آدم دانشگاه یا کلاس یا سرکار میره انگار زندگیش برنامه داره، واسه شما اینجوری نیست؟ حالا بیکارم نیستم دارم مهارت یاد میگیرم مثلا از تابستونم استفاده مفید میکنم...ولی کلا خلاصه دیگه..!
نمیدونم چرا میام اینجا حسِ غُر زدن میاد :/ از شما چه پنهون از اولم اینجا اومدم واسه نوشتن و سبک شدن واسه همین یکم غر میزنم
پدر عشق بسوزه..ساعت ۲ شبه هنوز بیدارم، ما از اون خانواده هاشیم که ۱۱ شب خاموشیه ولی چه کنم خوابم نمیبره چندوقته..گشنمم هست از ترس اینکه مامان بفهمه بیدارم نمیرم سر یخچال!!! حالا هیولا نیستناااا..تنبلی خودمم بی تاثیر نیست...!
از طرفی میگم بخوابم گشنگی یادم بره، از طرف دیگه خوابم نمیبره آخه -_- آشپزخونه هم دوره تازه برم سر یخچال همه چی سرده هوا هم سرده شکم درد میگیرم، تازه اگه نون بخورم تشنم میشه بعد باید آب بخورم بعد آب بخورم مگه میشه خوابید هی باید رفت و آمد کرد!
اینه زندگی ما خدای متعال؟؟! اصلا اگه دیگه نماز خوندم