za|-|ra
za|-|ra
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

هنوز بهتون نگفتم..!

دقیقا یک سال پیش در چنین روزی پست گذاشتم و میخواستم خبرای خوب بدم ولی رفتم که رفتم!!

اول بگم که امروز ۴ مرداد ۱۴۰۲ و اینجا آسمون ابری، همراه با رگبار پراکنده. شاید بپرسین اینجا کجاست؟! اینجا مازندران_ساری ئه..البته الان جویبارم..چرا جویبارم؟ خب اینجاست که باید اون خبر خوبه رو بدم!

به نام خدا ! این جانب پارسال مهرماه عروس شدممم? عروس جویباری ها، مهد کشتی و کشتی گیرا! لی لی لی لی

آره جان..این بود خبر خوب ما

راستییی..اونایی که از قدیم و ندیم پست های منو خوندن میدونین دیگه من در جنگ و جدال عشق و عاشقی بودم و اینا (پست های قبلیم هنوز هست مراجعه شود☺️) جونم واستون بگههه همسرمم نتیجه همون جداله… یعنی بالاخره به هم رسیدیم??

حالا دوست داشتین بیاین تبریک بگین، از تجربه زندگی تون بگین، از خودتون، از ازدواج بگین

نوشتن، از کودکی تا به هروقت... دانشجوی مدیریت بازرگانی ام ولی عاشق هنر و طبیعت و نوشتن و عکاسی و نقاشی! خلاصه که خداروشکر❤
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید