بنام خدا
خداوند کریم در آیه ۱۸۵ سوره مبارکه بقره میفرمایند : «نیکی این نیست که روی خود را به سوی مشرق و مغرب کنید، بلکه نیکی [واقعی و کامل، که شایسته است در همه امور شما ملاک و میزان قرار گیرد، منش و رفتار و حرکات] کسانی است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران ایمان آورده اند، و مال و ثروتشان را با آنکه دوست دارند به خویشان و یتیمان و درماندگان و در راه ماندگان و سائلان و [در راه آزادی] بردگان می دهند، و نماز را [با همه شرایطش] برپای می دارند، و زکات می پردازند، و چون پیمان بندند وفاداران به پیمان خویشند، و در تنگدستی و تهیدستی و رنج و بیماری و هنگام جنگ شکیبایند؛ اینانند که [در دین داری و پیروی از حق] راست گفتند، و اینانند که پرهیزکارند.»
متاسفانه در جمهوری اسلامی ، به دلیل نوع حکومتی که بر جامعه حاکم است ، نگرشی نسبت به دین و مسائل دینی ایجاد شده است که دین را همسو با حاکمیت تعریف نموده است . در حالی که دین ، یک موضوع حاکمیتی نیست و اصلا در حوزه مربوط به حکومت هیچ دخالتی ندارد . بلکه برعکس، در تمام قرآن این موضوع به صراحت ذکر شده است که افرادی که به نام خدا و به تعصب از طرفداری از دین خدا ، قدرت میگیرند و به نام دین و خداوند بر مردم حکومت میکنند ، دشمن خداوند هستند و حکومت شان حکومت طاغوت است ، و هر که آن را تایید کند و یا در حفظ آن مشارکت داشته باشد ، جزو آن طاغوت است و این موضوع ، تنها گناهی ست که خداوند نخواهد بخشید.
تمام ادیان الهی، که همگی یکسان بوده و از جانب خداوند یگانه از طریق پیامبران به مردم نازل شده ، بر جنبه فردی و اخلاقی افراد می پردازد، چرا که اگر انسان در حوزه فردی و اخلاقی به کمال برسد ، باعث تکامل جنبه های اجتماعی او نیز خواهد شد. چرا که حاکمیت یک موضوع قراردادی میان انسان هاست، که نقش افراد را در اجتماع کنترل و تعریف میکند ، بنابراین اگر افراد یک جامعه ، در مسیر کمال صفات خویش قرار بگیرند، خود بخود به بهبود این قرارداد های اجتماعی نیز اهتمام ورزیده و باعث پیشرفت کل جامعه می شوند .
پس هر چه که از دین توسط حکومت تعریف میشود قابل تردید است . حکومت های طاغوت برای اینکه دین را موافق و همراستا با اعمال خود تعریف کنند ، به ناچار به تحریف دین و تغییر اصول آن می پردازند . امروز در جمهوری اسلامی در هر شهر و روستایی یک حوزه علمیه با هزینه های گزاف ایجاد شده است تا مسائل دینی را به نفع حکومت تغییر و تبلیغ نماید. بارزترین اقدامات این حوزه ها کمرنگ کردن آیات قرآن ، تلقین این موضوع که آیات قرآن برای عوام قابل درک نیست، و جعل و ترویج احادیث و پررنگ کردن آنها از طریق ساخت حرم و برپایی مراسم مذهبی برای آنان است .مردم را به زیارت قبور ائمه دعوت میکنند تا حج را کمرنگ کنند ، در حالی که در همین سوره بقره خداوند به صراحت ذکر فرموده است که توسل و توکل به چیزی به جز خداوند ، واسطه قرار دادن سنگ و خاک و مقبره و گنبد و بارگاه برای مناجات با خداوند عین شرک است . مگر نمیدانیم در زمان پیامبر اکرم، بت هایی که در کعبه قرار داده بودند را بعنوان واسطه هایی برای گفتگو و مناجات با خداوند کریم میدانستند. ما از جسد بی جان یک انسان چه چیزی میتوانیم به دست آوردیم به جز گمراهی ؟ در حالی که در قرآن کریم در سوره بقره خداوند متعال در خلال ایات مربوط به حضرت موسی و ماجرای گوساله پرستی قوم او ، انسان را هشدار میدهد که واسطه قراردادن ، توسل و تقرب جویی به هر چیز و هر کس به جز خداوند متعال ، انسان را به کفر و گمراهی میکشاند. در طول تاریخ اسلام در شرح زندگی پیامبر اکرم سلام الله و امامان شیعه ، هیچ سند و اشاره ای نشده است که این بزرگان به زیارت قبور اهل بیت خود و یا پدر و مادر خود بروند ، چرا که اگر انسان قائل به این است که حقیقت آدمی روح اوست که در جسم مادی قرار دارد و مرگ مادی یعنی خروج روح از این جسم خاکی، پس زیارت اهل قبور و ساخت حرم و تبلیغ ثواب زیارت امری عبث است ، چرا که حقیقت آن شخص که روح اوست ، از آن جسم خاکی خارج شده . و زیارت حرم و توسل به قبور آنها همچون گوساله پرستی قوم موسی است در غیاب او .
در آیه ای که ابتدای این متن ذکر گردید ، خداوند متعال به تاکید این موضوع پرداختند که دین داری به اعمال و مناسک دینی خلاصه نمیشود ، بلکه به صفات و فضیلت های اخلاقی آدمی مربوط است .
دین دار باش و اعمال نماز را به این ترتیب که مرسوم است انجام نده ، دین داری به این است که روزه دار شوی، در خوردن و آشامیدن شکیبا شوی تا قدر نعمت او را در یابی ، ولی در تکامل صفات خود و بهبود اخلاق خود روزه دار باشی، نه این که به نام روزه در صبح و شب چنان تناول کنی که به خود آسیب بزنی ، و در طول روز از فشار گرسنگی با دیگران بد رفتاری کنی و برنجانی .