Diablo دیابلو
Diablo دیابلو
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

دلنوشته های یک معتاد (پاک)

د

دوستان سلام این مطلب از بلاگ دیابلو برداشته شده و اینجا براتون به اشتراک میزارم

عکس هم بی ربطه ولی گزاشتم همینجوری الکی
عکس هم بی ربطه ولی گزاشتم همینجوری الکی

دوستای عزیزم سلام ، امیدوارم هرجا هستید سالم و تندرست باشید و همیشه دلتون شاد باشه .

چند شب پیش در حال دوچرخه سواری بودم ساعت ۱۱ شب توی پارک خلوتی که امنیت داره روشنایی داره و ...

داشتم موزیک خفنی گوش میدادم کلی رکاب میزدم ضربان قلبم رفته بود بالا عرق کرده بودم و حسابی نفس نفس میزدم که یهو تو تاریکی روی صندلی پارک دیدم یه نفر خوابیده ، خیلی وقتا میرفتم اونجا ولی نمیدیدم کسی بخواد بخوابه ، رفتم سمتش ببینم چی شده شاید مشکلی پیش اومده باشه دیدم یه فرد لاغر اندام میان سال که ظاهر ژولیده ای داشت تو چرته !

صداش کردم آقا ؟ چشماش به زور باز میشدن ! گفت هان ، گفتم حالت خوبه ؟ گفت اره برو پی کارت ...

گفتم چی کشیدی ؟ یه چشمش رو باز کرد نگام کرد گفت گمشو پی کارت ! گفتم من میرم ولی دلت به حال خودت بسوزه ببین چه بلایی سر خودت آوردی !

واقعا ناراحت بودم از دیدن همچین صحنه ای ، بیشتر ناراحت بودم که نمیتونم هیچ کمکی بکنم بهش حداقل .

بعد که با دقت بیشتری نگاه کردم دیدم کفش پاشه ولی روی کفش پلاستیک بسته ! دلیل اینکارش رو واقعا نفهمیدم . تلاش هم نکردم ازش بپرسم این چه کاریه چون خیلی مصرف کرده بود و اصلا نمیفهمید چی میگم .

خیلی ناراحت شدم وضعش رو دیدم باخودم گفتم این هم یه روزی سالم بوده و از یه نخ سیگار شروع کرده ...

تلاش کردم بیدارش کنم که بره و اونجا نخوابه ولی فایده نداشت

دوچرخه ام رو برداشتم و حرکت کردم کلی رکاب زدم ، همش توی مسیر باخودم فکر میکردم چقد بده که آدم اسیرش باشه ، چرا آدم باید تا همچین مرحله ای خودش رو نابود کنه ، فکر میکردم زمانی که مصرف میکردم وضعم از این آدم بهتر نبود فقط لباس بهتری میپوشیدم درآمد بیشتری داشتم ... مصرف میکردم سیگار میکشیدم چرت میزدم و نصف روزا خواب بودم از شدت مصرف زیاد .

میخوام بگم آدم تا وقتی خودش تکونی نده بخودش کسی قرار نیست یهویی از راه برسه نجاتش بده ، قرار نیست دنیا طبق میل ما بره جلو و قرار نیست یهویی تمام مشکلاتمون حل بشن ، باید خودمون دست به کار بشیم .

ممکنه یه جرقه کوچیک توی ذهن درمورد ترک شمارو مجاب کنه از بند اسارت خارج بشید ، همونطور که من با خوندن یه مطلب تصمیم به ترک گرفتم .

دست دست نکنید هیچوقت دیر نیست برای ترک کردن ، هیچوقت به این فکر نکنید که شما معتاد نمیشید یا شما ترکش کردید با چندتا دود زدن برنمیگردید تو دام اعتیاد .

امیدوارم روزی برسه که توی میهنم ایران هیچ معتادی نبینیم ، هیچ کارتن خوابی وجود نداشته باشه .

تو مملکت ما آموزش تو حوزه مخدر خیلی کمه و خیلی کم بهش توجه میشه متاسفانه ، خیلی مثل خودم بدون اینکه بدونن دارن چه خطری میکنن معتاد میشن ، حالا میخواد قرص باشه یا مخدر کشیدنی یا خوردنی .

خیلی وقتا ناراحتم از اینکه نمیتونم به خیلی های دیگه که نمیشناسن مارو کمکی بکنم ولی تمام تلاشم رو میکنم توی محیط اطرافم و فضای مجازی فعالیت کنم تا حداقل ۴ نفری که جمله ی ترک اعتیاد رو جستجو میکنن مارو پیدا کنن راهنمایی هارو بخونن و انگیزه ترک پیدا کنن

سرتون رو درد نمیارم

امیدوارم هرجا که هستید ک درهرحالی که هستید (تصمیم به ترک،درحال ترک،پاک) همیشه دلتون شاد باشه و تنتون سالم

مشارکت کنید ، کوچکترین کلمات به یه فرد درحال ترک میتونه به اندازه یه کامیون تی ان تی انرژی انفجاری بده ، کلمات انگیزشی مهم میتونه به کسی که تصمیم به ترک گرفته ولی میترسه به اندازه یه تریلی تی ان تی انرژی مثبت و امید بده . این کلمات رو دریغ نکنید

امیدوارم تنتون سالم باشه همیشه و دلتون شاد

در پایان خدمتتون عرض کنم اگه تجربیات مشابه از ترک تریاک متادون شیره شیشه کراک یا هرچیزی دارید برامون بفرستید حتما

منبع متن وبلاگ : ترک تریاک متادون دیابلو


ترکترک تریاکترک متادونترک یابویی
دوستای گل سلام چندسال پیش یه بلاگی‌رو ایجاد کردم و‌ تجربه ترک تریاک و متادون شیره رو توش نوشتم بعد سالها هنوزم فعال هستم ، دوست داشتید سر بزنید http://diablo.blog.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید