حامد سیاسیراد: بازی دیرهنگام انتخابات در جبهه اصولگرایی شروع شده است. ریاست شورای وحدت اصولگرایان که در این انتخابات وظیفه ایجاد وحدت در بین اصولگرایان را بر عهده دارد، به ده تن از کاندیداهای بالقوه اصولگرایی نامهای نوشته و از آنها درخواست کرده رئوس برنامهها و افراد شاخص در تیم کاری خود را معرفی کنند.
اصولگرایان بنا دارند تا کاندیدای نهایی خود را از میان این ده نفر انتخاب کنند و اجازه ندهند تشتتی که در برخی ادوار انتخابات ریاست جمهوری گریبانگیر آنها شده بود مجدداً به وجود آید.
این در حالی است که اصلاحطلبان نیز با تشکیل نهاد اجماع ساز اصلاحطلبان به دنبال ایجاد اتحاد درون جبههای هستند تا بتوانند با کاندیدایی واحد وارد انتخابات شوند.
آنچه واضح است، اوضاع نامناسب اصلاحطلبان در میان بدنه اجتماعیشان است و حتی فراتر از آن، برخی چهرههای شناخته شده اصلاحطلب مانند فائزه هاشمی رفسنجانی و صادق زیباکلام به صراحت اعلام کردهاند در انتخابات آتی مشارکتی نخواهند داشت.
در چنین شرایطی یکی از امیدهای معدود اصلاحطلبان برای پیروزی در انتخابات این است که بتوانند بر روی حضور کاندیدایی که مقبول همه گروههای این جریان است به توافق برسند، اما اصولگرایان در امر اجماعسازی موفق عمل نکنند و با چند کاندیدا وارد انتخاب شوند و آرای بدنه اجتماعیشان متفرق شود و به صندوق کاندیداهای مختلف ریخته شود و این وضعیت فرصتی را برای تک کاندیدای اصلاحات به وجود آورد تا بتواند با جمع کردن کف رأی اصلاحطلبان پیروز انتخابات شود.
اصولگرایان، اما بر چنین خطری واقفاند و میدانند اگر در مسیر اجماع بلغزند ممکن است اصلاحطلبان از آنها پیشی بگیرند، به خصوص که اصلاحطلبان چند روز پیش و برای یکی دو روز به کاندیدای اجماعی رسیده بودند و به نظر میرسید بر روی حضور سید حسن خمینی در انتخابات اجماع کرده بودند اگر چه در نهایت به توصیه رهبری حضور سید حسن خمینی در انتخابات منتفی شد و حالا اصلاحطلبان باز هم به دنبال یافتن کاندیدایی دیگر هستند.
در شرایطی که وحدت یکی از دو جریان سیاسی کشور بر وحدت دیگری تأثیر میگذارد و تشتت درونی هر یک از این دو جریان امکان تشتت در جریان دیگر را بالا میبرد، نام ده کاندیدای نهایی اصولگرایان مشخص شده است. اسامی کم و بیش همان چیزی است که میشد از قبل پیشبینی کرد اگرچه نام چهرههایی مانند پرویز فتاح و یا حمیدرضا حاجیبابایی و محمد مخبر در میان این لیست ده نفره دیده نمیشود.
در ادامه این گزارش امکان اجماعسازی هر یک از ده کاندیدای مورد نظر شورای وحدت اصولگرایی را بررسی میکنیم.
دهقان اولین شخصیتی بود که به شکل رسمی حضورش در انتخابات را اعلام کرد. با مطرح شدن نام او به عنوان کاندیدای ۱۴۰۰، بحث حضور نظامیان در عرصه انتخابات بیش از پیش داغ شد و موافقان و مخالفان شکلگیری دولت نظامی در سطح رسانه رو در روی هم ایستادند.
دهقان از فرماندهان قدیمی سپاه پاسداران است. در دولت احمدینژاد رئیس بنیاد شهید بود و در دولت روحانی وزیر دفاع و حالا مشاور فرمانده کل قوا در حوزه صنایع دفاعی است.
دهقان البته به اندازه سایر کاندیداهای مطرح شده توسط شورای وحدت اصولگرایان اصولگرا نیست. او از دانشجویان پیرو خط امام (ره) است که در عملیات تسخیر سفارت آمریکا حضور داشته و به قول رهبران اصلاحطلب اشغال کننده سفارت آمریکا، او از «بچههای لانه» است. حسین دهقان در دوران حضور در سفارت آمریکا و در بین دیگر دانشجویان پیرو خط امام (ره) به «حسین غول» معروف بود و هنوز هم رفاقتی با این دست از نیروهای اصلاحطلب دارد و حضورش در مراسم ختم مرحوم شمسالدین وهابی، از اصلاحطلبان حاضر در تسخیر سفارت آمریکا نشان از ادامه داشتن این رفاقت است.
این جامعالاطراف بودن حسین دهقان البته در درون جبهه اصولگرایی نه مزیت که عیب محسوب میشود و شانس او را برای تبدیل شدن به کاندیدای اجماعی کم میکند.
یکی دیگر از کاندیداهای اصولگرا که در واقعه تسخیر سفارت آمریکا حضور داشته است، عزتالله ضرغامی است. او البته برخلاف حسین دهقان چندان رابطه خوبی با اصلاحطلبان ندارد. او در دوران اوج تلاطم سیاسی در کشور در سال ۱۳۸۸ رئیس سازمان صدا و سیما بود و خروجی عملکرد او موجب اعتراض همه اصلاحطلبان بود.
با این حال او نیز چندان جایگاه قویای میان اصولگرایان ندارد و از همین رو است که سازوکار شورای وحدت را نپذیرفت و با انتشار عکسنوشتهای در کانال اطلاعرسانی خود اعلام کرده که «ضمن احترام به همه نامزدها، رقبا، تشکلهای سیاسی و تشکر از تلاش آنان برای مشارکت هر چه پرشورتر مردم در همه انتخابات، بنای ورود به سازوکارهای مرسوم را ندارم.»
او حالا پا در مسیر احمدینژاد گذاشته و به شعارهایی شبیه او رو آورده است و میگوید شعار انتخاباتیاش «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تموم ماجرا» است، همان شعاری که معترضان به وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور در سال ۱۳۹۶ و سپس در سال ۱۳۹۸ سر میدادند.
سخنان اخیر او نیز پر حاشیه بوده است و در فضای مجازی به طنز تبدیل شده است. اوج این سخنان عجیب غریب مربوط به خاطرهای بود که از خرید لباس زیر در مسیر نماز جمعه بیان کرد!
حضور عزتالله ضرغامی در انتخابات میتواند بخش اندکی از آرای اصولگرایان را بشکند.
مجموعه اصولگرایان اگر دو کاندیدای حاضر در تصرف سفارت آمریکا دارند، تعداد کاندیداهای نظامیشان پرتعدادتر است. محسن رضایی میرقائد که از پایه ثابتهای کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری است. او در انتخابات دور نهم، دهم و یازدهم ریاست جمهوری کاندیدا بود و حالا میخواهد برای بار چهارم پا به این کارزار بگذارد.
محسن رضایی اگرچه حالا سالها است که گاهی یونیفرم نظامی به تن میکند و گاهی کت و شلوار بروکراتها را میپوشد، ولی در روزگار جنگ ایران و عراق فرمانده جنگ بوده و همواره به عنوان چهرهای نظامی شناخته میشود.
رضایی البته خود را همواره یک اصولگرای خارج از چارچوب تشکیلاتی اصولگرایان میداند و همین امر موجب میشود شانسش برای تبدیل شدن به کاندیدای نهایی اصولگرایان کم شود.
سعید محمد پدیده انتخابات حاضر است. او اگرچه حالا ۵۳ سال سن دارد، ولی به عنوان کاندیدایی جوان به حساب میآید و هوادارانش او را همان کاندیدای جوان انقلابی میدانند. او توانسته است هواداران متعددی را در سطح فضای مجازی برای خود دست و پا کند و حتی دیده شده چهرهای معلوم الحال خارج نشین هم از او هواداری کرده است.
او از چهرههای نظامی حاضر در لیست ده نفره است. تا چندی پیش فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء بود و از معدود فرماندهان این قرارگاه است که نامش در سطح رسانهای هم مطرح شد. سرنوشت فرماندهی او در این قرارگاه، اما تا حدودی سرنوشت او در انتخابات پیش رو را نیز نشان میدهد.
حضور حامیان محمد در توییتر پرتعداد است و شاید همین موجب شده است او هنوز هم نامش در میان کاندیداهای اصولگرایی باقی بماند وگرنه نوع عزل و برکناری او از قرارگاه خاتمالانبیاء نشان از مخالفت بخش قدرتمندی از نیروهای سپاه پاسداران با او دارد. به نظر میرسد معاونت سیاسی سپاه، سازمان اطلاعات سپاه و قرارگاه فرهنگی بقیهالله، هرکدام چشمانداز مختص به خود را به سیاست کشور دارند و فعلوانفعالات نشان میدهد معاونت سیاسی سپاه چندان موافق ریاست جمهوری سعید محمد نیست.
برخی گمانهزنیها حاکی از این است سعید محمد نیم نگاهی نیز به صندلی شهرداری تهران در دوره آینده دارد.
او هم از نظامیان سابق حاضر در میان کاندیداهای اصولگرا است. قاسمی هم یکی دیگر از فرماندهان سابق قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء است که مثل سعید محمد، برای مخاطبان سیاست در ایران نام آشنا است.
رستم قاسمی وزیر نفت دولت احمدینژاد است. در دوران وزارت او حاشیههایی پیرامون دور زدن تحریمها به وجود آمد و موجبات شکلگیری پدیدههایی مانند بابک زنجانی شد.
به نظر میرسد رابطه او با اکثر گروههای اصولگرایی حسنه است اما در میان فهرست ده نفره شاید شانسی کمتر از یک دهم برای تبدیل شدن به کاندیدای نهایی دارد.
یکی دیگر از رکوردداران کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری محمدباقر قالیباف است. او نیز مانند محسن رضایی برای بار چهارم است که میخواهد کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شود.
سردار قالیباف، از فرماندهان دوران جنگ و فرمانده اسبق نیروی انتظامی است، دوازده سال شهردار تهران بوده و در حال حاضر ریاست قوه مقننه را بر عهده دارد. تمنای قالیباف برای نشستن بر صندلی ریاست جمهوری بر کسی پوشیده نیست، اما شرایط برای او بسیار پیچیده است. خبرهایی محفلی از مخالفت برخی از نیروهای سپاه پاسداران با ریاست جمهوری او حکایت دارد. داستان سفرش به روسیه و دیدار رخ ندادهاش با پوتین ضربه مهلکی به پیکرهای بود که برای ریاست جمهوری میتراشید.
قالیباف ضربه بعدی را از سوی قوه مقننهای خورد که ریاستش بر عهده مؤتلف انتخاباتی چهار سال پیش او، یعنی سید ابراهیم رئیسی است. قوه قضاییه با به جریان انداختن پرونده عیسی شریفی، قائممقام قالیباف در دوران شهرداریاش در پایتخت و محکوم کردن او به ۲۰ سال حبس تعزیری شرایط را برای قالیباف سختتر از همیشه کرد.
دیپلماتی که قبل از روی کار آمدن دولت روحانی و نقشآفرینی محمدجواد ظریف، مسئول مذاکرات ایران با قدرتهای جهانی بود و البته استاد برگزاری جلسه برای تعیین زمان جلسه بعدی! سعید جلیلی سالها است که ....
ادامه این مطلب را در لینک زیر بخوانید: https://www.didarnews.ir/fa/news/87199
منبع: دیدار