وطن یعنی تمام سهم یک ملت ز دنیا!

برای دوستانی که مرتب وطن وطن می‌کنند، و مرتب آهنگ‌های حماسی را با صدای بلندتری در هر شبکه‌ی اجتماعی‌ای به اشتراک می‌گذارند. برای دوستانی که فکر می‌کنند اگر در خیال خود و بدون مطالعه دقیق دست به تحریف تاریخ بزنند لابد می‌توانند چیزی را در آینده تغییر دهند. دوست عزیز اگر عکس کسی را روتوش کنید و چروک‌های صورتش را بین ببرید، آیا در عالم واقع هم صورت وی صاف و بی چروک می‌شود؟ آیا اگر بلندگویی در دست بگیریم و تمام دنیا را پر کنیم از قصه‌های تاریخی خود، آیا چیزی در عمل و واقعیت زندگی روزمره ما عوض می‌شود؟ آیا اگر بلندتر فریاد بزنیم به این معنا است که قدرت بیشتری به منطق خود داده‌ایم؟

برای کسانی که وطن را فقط در تاریخ و ترانه و عکس و اسم بچه می‌بینند:

1. اگر وطن برای شما مهم است، روزی نیم ساعت زودتر کار خود را شروع کنید و روزی نیم ساعت دیرتر کار خود را تمام کنید.
2. کمتر به هم دروغ بگوئید.
3. بیشتر به اینکه آیا می‌توانید برای همطون خود فداکاری کنید فکر کنید.
4. به جای حرض و آز و دلال صفتی به سود منصافه هر خدمت و کالا فکر کنید.
5. کمتر غذای خود را دور بریزید. موش‌ها و گربه‌های تهران از آدم‌های آن چاق تر شده اند! چون زباله‌ای که در تهران دفع می‌شود برای پر کردن شکم تمام گربه‌ها و موش‌های دنیا کافیست. غذا دادن به گربه‌ها فقط آن‌ها را از طبیعت‌شان که تذیه از حویانات موذی است دور می‌کند و این به نوبه خود به پاکیزگی محیط زندگی شهری صدمه می‌زند. به جای این کار غذا را به اندازه نیاز تهیه کنید در عوض در ماه چند وعده غذای تازه به نیازمندان اطراف خود بدهید. یا آذوقه خشک به خانواده‌های نیازمند برسانید.
6. به جای حرص پس انداز و طلا و ارز خریدن و فخر خانه و ماشین و ... به یکدیگر فروختن به فکر این باشید که چگونه و از چه راهی می‌توانید کیفیت زندگی خود را بالاتر ببرید: موسیقی؟ سینما؟ سفر؟ ورزش؟ و همه اینها را به جای مجانی و به صورت غیر قانونی تهیه کردن، با صرف هزینه خرید سی دی، یا رفتن به سینما، یا رفتن به نقاط مختلف کشور و ... تهیه کنید. این گردش مالی باعث حرکت چرخ های اقتصادی خواهد شد.
7. در پرداخت دستمزد دیگران، ادای قرض، کمک مالی و ... انسان بزرگواری باشید و روی شیطان را سفید نکنید.
8. چه کمکی می‌توانید به جامعه خود کنید که لزوماً معنا و بار مالی نداشته باشد؟ آیا می‌توانید وبلاگی تأسیس کنید و دانش و تجربه خود در زمینه خاصی را رایگان با دیگران در میان بگذارید؟ آیا می‌توانید بعضی روزها به خانه‌های سالمندان رفته و به آن‌ها کمک کنید؟ آیا می‌توانید به محل نگهداری کودکان بی سرپرست رفته و برای آنها آشپزی کنید؟ یه آنها درس بدهید؟ آیا می‌تواند بروید و خیلی ساده با آنها فقط فوتبال بازی کنید تا طعم دوست داشته شدن را بچشند؟ آیا می‌توانید گروهی سامان دهید و در روزهایی از سال به طور داوطلب به زیبایی و تمیزی سطح شهر و طبیعت بپردازید؟
9. به جای بدگویی کردن و دادن نظریه‌های جدید راجع به زندگی خصوصی افراد، آیا می‌توانید زمینه‌ی آشنایی افراد جوانتر اطراف خود را فراهم کنید؟ بهتر نیست به جای سرک کشیدن در سایتها و شبکه های سوال برانگیز و به جای چت کردن با افرادی که مجبور به پنهان کردن هویت آنها هستید و به جای تخیلات بیمار گونه و ... بهتر نیست وقت بیشتری برای خانواده خود بگذارید؟
10. به جای گوش سپردن به شبکه‌های معلوم الحالی مانند بی بی سی و من و تو و ... بهتر نیست در جهت حمایت از جوانان، روشنفکران و روزنامه نگاران جامعه و در جهت بالا بردن سطح فکر و اندیشه و منطق خود، قسمتی هر چند اندک از درآمد خود را برای خرید کتاب و روزنامه اختصاص دهیم؟

می‌شود به این لیست ده تایی باز هم افزود. اما اگر همین ده مورد ساده از دست شما بر نمی‌آید از شما خواهش می‌کنم دست از بازگویی افسانه‌های تاریخی و ژست من قربانی هستم به خود گرفتن و بلند کردن صدای ترانه‌های حماسی وطن وطن کنان دست بردارید. چون این کار مشتا هیچ کمکی به وطن نخواهد کرد.

منبع: وبلاگ دیرانلو