
مصطفی صندل (Mustafa Sandal) یکی از شناختهشدهترین چهرههای موسیقی پاپ ترکیه است.
او متولد ۱۱ ژانویه ۱۹۷۰ در استانبول است و فعالیت حرفهای خود را از اوایل دهه ۹۰ میلادی آغاز کرد. مصطفی صندل که گاهی با نام مستعار "Musti" هم شناخته میشود، با آهنگهای پرانرژی، ملودیهای بهیادماندنی و صدای خاصش، توانست به سرعت در ترکیه و حتی در سطح بینالمللی محبوبیت پیدا کند.
او نهتنها خواننده بلکه ترانهسرا، آهنگساز و تهیهکننده نیز هست و با خوانندگان بینالمللی همچون ناتاشا سنتپیر و Gigi D’Agostino همکاری داشته.
آلبوم "İste" که این آهنگ از آن است، در سال ۲۰۰۴ منتشر شد و جزو آثار موفق مصطفی صندل بهشمار میرود.
بیشتر آثار مصطفی صندل، آمیزهای از پاپ ترکی، ریتمهای لاتین و الکترونیک هستند.
درباره آهنگ: İstersen Dağlar
نام آهنگ: İstersen Dağlar
ترجمه: اگر بخواهی، کوهها
آلبوم: İste (۲۰۰۴)
ژانر: پاپ ترکی با المانهای لاتین و اسپانیایی
ویژگی خاص: ترکیب چند زبانه (ترکی، اسپانیایی، انگلیسی) و استفاده از سازهای پرکاشن و ملودیهای گرم
این آهنگ داستان یک عشق پرشور، بیتاب و آرمانگراست. عاشقی که آماده است برای معشوقش حتی کوهها را هم جابهجا کند، در عینحال در درونش شورش و ناآرامی موج میزند.
İstersen dağlar, dağlar
اگر بخواهی، کوهها، کوهها
Yerinden oynar, oynar
از جایشان بلند میشوند، حرکت میکنند
Sabırsız kalbim bir tek
قلب بیتابم تنها و تنها
Aşkına isyankâr
در برابر عشقت یاغیست
Ey yo, yo
(حرف تأکیدی/آوای موسیقی)
Please, mami señorita
لطفاً عزیزم، دوشیزه زیبا
Te necesito aunque sea sólo un poquito
بهت نیاز دارم، حتی اگه فقط کمی باشه
You are the woman of my life
تو زن زندگی منی
La mujer de mi vida de mi vida loca
زن زندگی من، زندگی دیوانهوارم
La que me quita el sueño
کسی که خواب را از چشمانم ربوده
Yo quiero ser tu dueño
میخوام مالکت باشم (تو را از آنِ خود کنم)
Y así obtén el aroma de tu cuerpo
و عطر تنت را در آغوش بگیرم
Baby, check it out (check it out)
عزیزم، نگاه کن (ببین)
Korkma, yaklaş (korkma, yaklaş)
نترس، نزدیک شو (نترس، بیا جلو)
Hislerinle (hislerinle)
با احساساتت (با تمام وجودت)
Sanki bir adım attığını bilmez mi gönül?
مگر دل نمیفهمد که یک قدم برداشتهای؟
Geçer mi ömür?
آیا عمر بدون این عشق میگذرد؟
(و دوباره تکرار کوروس...)
این آهنگ یک ترانه عاشقانه چندزبانه است که حس "عشق جهانی" را القا میکند. مصطفی صندل در این اثر از زبانهای ترکی، اسپانیایی و انگلیسی برای توصیف شور و احساس استفاده کرده و همین باعث شده آهنگ حالتی بینالمللی و پراحساس پیدا کند.
ریتم پرتحرک آهنگ، حس رقص و عاشقبودن را همزمان منتقل میکند و مناسب فضاهای پرانرژی و احساسی است.
پنجه ی مریم رسته در شکاف صخره ای!
این همه رنگ از کجا آورده ای تا بشکوفی؟
قطره قطره شکوفه از سر صخره ها گرد آورده ام
از گلبرگ های سرخ دستمالی بافته ام تا آفتاب هدیه کنم
پی خوشبختی همش صبح تا شب دویدم من
حتی یک آشنا یک آشنا ندیدم من
بگو آخر این سفر میرسم کجا
تو منو تنها نذار ای خدا خدا
شهر من آسمون آبی داره
روز روشن شب مهتابی داره
اگه رویای قشنگ شهر تو
بره دست از سر ما برداره
آسمون اینجا خاکستریه
قصه هاش قصه ی دیو و پریه
آدما وقتی واسه هم ندارن
اینجا معلوم نمیشه کی به کیه
توی این شهر شلوغ یه آشنا کنارم نیست
حتی یه سرپناه واسه قلبه بیقرارم نیست
نمیتونم باشم از غصه ها جدا
تو منو تنها نذار ای خدا خدا
نه دیگه میگه اسباب کشیه
وقت جستن تو حوض نقاشیه
کی میدونه مقصد سفر کجاست
تو منو تنها نذار ای خدا خدا
یادش بخیر چه حال و هوایی داشت اون روزا