امسال بیشتر از سال های قبل دوست دارم دریا رو ببینم و صدای دریا رو بشنوم
تا شاید بتونم خودم و دنیای غرق شده ام رو از اعماق آب نجات بدم.
بعد این همه مدت اضطراب و خستگی فقط این حس ملایم آبی رنگه که میتونه دوباره بهم امید و انگیزه برای ادامه زندگی بده
یک استراحت کوتاه در نزدیکی شن و ماسه های آشفته و دیدن رنگ های تازه زندگی، مثل آبی روشن آسمان که به انتهای دریا برخورد کرده
و سکوت انسان ها و آرامشی که در همه جا پراکنده هست
صدای شکست موج همراه با صدای باد که روی دریا قدم میزنه، و ترانه ملایم آب؛ برای من که همیشه به دنبال بهترین صدا ها میگردم این ترانه، دل انگیزترین صدایی هست که گوش هام رو آروم میکنه...
آرام باش.
حکایت دریاست زندگی،
گاهی درخشش آفتاب،
برق و بوی نمک،
ترشح شادمانی،
گاهی هم فرو میرویم،
چشمهایمان را میبندیم،
همه جا تاریکی است.
آرام باش عزیز من
آرام باش
دوباره سر از آب بیرون میآوریم
و تلالو آفتاب را میبینیم
زیر بوتهای از برف
که این دفعه
درست از جایی که تو دوست داری طالع می شود.
شمس لنگرودی