ویرگول
ورودثبت نام
Diba
Diba
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

چه بلایی داره سرش میاد!


هیچکس نمیدونه چون اون تنهابود

از همه چیز دست کشیده بود؛ از مردم از خانواده از حرف زدن از کار کردن

وسط اتاقش بود، اتاق غریبانه تر از همیشه، بااینکه هر روز اتاق پاتوقش عه

چیکار کنه!؟

چرا دستاش قدرت نداره، شده مثل وقتی از خواب بیدار میشه و با یکم فشار دستاش مور مور میشه

چرا این وضعیت ادامه داره!؟

اصلا معلوم نبود چه بلایی داره سر چشماش میاد؛ چشماش برعکس بقیه اعضای خانواده ریزه، اما با تمام توان به عضله هایه چشماش فشار میاره تا اون هارو بزرگ تر و باز تر از همیشه کنه، تا ببینه، ببینه چه بلایی داره سرش میاد؟

اما ماجرا رو نمیفهمه، این (نفهمیدنه) از همه چیز بدتره. اون خیلی گیج شده بیشتر از همیشه.

نکنه همه چیز الکی بوده و تا الان با دروغ زندگی میکرده‌و حالا دروغ ها تموم شدن و اون دیگه نمیتونه زندگی کنه؟

نکنه روحش داره زندگی به مرگ میفروشه؟

چه بلایی داره سرش میاد؟خدا‌میدونه

نمیدونمگیجیخسته شدن
مبتلا به تنهایی‌ام، ادم‌ها اثر نمی‌کنند ...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید