چند روز پیش بود که محققین ناسا آخرین سری از دادههایشان را برای فضاپیمای کوچکشان، آپُرچونیتی، فرستاند. در این ارتباط که از طریق Deep Space Network برقرار شده بود، ترانهای از بیلی هالیدی آوازی سر داد:
خواهمت یافت در خورشیدی که بر میافروزد
و هنگامی که شب جوان است
به ماه خواهم نگریست
اما چیزی که میبینم تو خواهی بود
محققین در انتظار پاسخ نشستند و منتظر ماندند اما جوابی نشنیدند. گردشگر که ژوئن پیش گرفتار طوفان شن شده بود [احتمالا] دچار نفوذ شن به پنل های خورشیدیاش شده بود. از آن به بعد، 835 تلاش دیگرِ دانشمندان برای برقراری ارتباط هم ناکام ماند. 835 تلاشی که به امید رفع مشکل بر اثر وزش باد و کنار رفتن شن ها صورت گرفت. تا پنج شنبه گذشته انتظار ادامه داشت تا اینکه مرگ آپُورچونیتی در Sol 5352 ثبت شد(Sol روزِ مریخیه؛ و منظور اینه که گردشگر بعد از پنج هزار و سیصد و پنجاه و دو روزِ مریخی از کار افتاد).
آپُرچونیتی بیش از 15 سال (زمینی!) پیش به فضا پرتاب شده بود؛ در 25 ژانویه 2004. وقتی حتی فیسبوک و یوتیوبی در کار نبودند و جورج بوش نخستین دوره ریاست جمهوری خود را میگذراند. آپُرچونیتی و سفینه خواهرش، اسپیریت، برای ماموریتهای 90 روزه طراحی شده بودند! اسپیریت تا 2010 دوام آورد؛ تا وقتی که باتریهایش توان جلوگیری از یخ زدن قطعاتش را نداشتند.
آپُرچونیتی در سال 2016 سطح شیبداری را طی کرد که هیچ گردشگری تا کنون نپیموده بود. سطحی با شیب 32 درجه!
هدف اصلیاش ایجاد درک بهتری از جغرافیای سیاره سرخ و کشف تاریخچه آب روی آن بود که موفقیت هایی هم داشت.
شاید روزی را برسد که انسانها -در واقعیت و نه در فیلم ها- بتوانند (بهتره اول شخص بنویسم. حس آدم فضایی بهم دست میده :)) با حضور روی مریخ شاهد بقایای آپُرچونیتی و اسپیریت باشند و تلاشهای اجدادشان را یاد کنند.
آخرین حرفی که از آپرچونیتی شنیدیم این بود که: "باتری هام ضعیف شدن و همه جا داره تاریک میشه." :(
مسلما با وجود هویت این مقوله که یک "پایان" حساب میشه، به هیچ وجه چیزی رو به اتمام نمیرسونه بلکه شروع پدیداومدن دیدگاهها و افقهای جدیدتریه. باشد که آپُرچونیتی هم مثل Oscar-7 که سال 1981 مرگش اعلام شد و 21 سال بعد دوباره شروع به سیگنال دادن کرد، خبر باز-زندگیِ آپُرچونیتی هم باشیم :)