با وجود موفقیتهای پیدرپی لگو، با روی کار آمدن بازیهای کامپیوتری و جذب مشتریان توسط این بازیها، موفقیتها متزلزل گشت؛ طوریکه در سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ میلادی، این شرکت با خطر ورشکستگی مواجه گردید. درست بود که رشد شرکت لگو در نتیجه اقدام به نوآوری موجب شده بود، ولی در آن سالهای بحران، این نتیجه حاصل شد که برای نوآوری نیز، باید استراتژیهای خاصی داشت و کنترل شده عمل نمود. به این منظور، نوه اوله که بر مسند مدیریت کل شرکت لگو تکیه داشت، مدیرعامل جدیدی استخدام نمود. بعد از استخدام مدیرعامل جدید، استراتژی فروش و تولید این شرکت، با تغییراتی روبهرو شد و باعث شد که لگو طی ده سال، دوباره به روزهای خوب خود باز گشته و حتی سوددهترین کمپانی تولید اسباببازی شود.
سیاستهای یورگن ویگ کنورستورپ «Jorgen Vig Knudstorp» که در سال ۲۰۰۴ به سمت مدیرعاملی شرکت لگو رسید، تمرکز بیشتر بر محصولات اصلی لگو و در عین حال، ایجاد تعادل بین نوآوری و سنتهای لگو بود. همین امر، منجر به افزایش فروش شرکت شد. در کنار تغییرات ساختاری و بنیادی در این کمپانی، لگو از میان طرفداران بیشمار خود که دیگر تنها کودکان نبودند و بزرگسالان را نیز شامل میشد، افرادی را به استخدام تیم طراحی خود درآورد که ایدههای خوب آنها، به توسعه بیشتر لگو کمک نمود.
تهیه و تولید مجموعههای موضوعی متناسب با علاقه کودکان و نوجوانان هر دوره هم، در دستور کار قرار گرفت و تولید عروسکهای کوچک (یا مینی فیگور)، به جذابتر شدن این مجموعهها کمک نمود. خاصیت این مجموعهها، این است که علاقهمندان میتوانند فضای فیلمهای مختلف جذاب، نظیر بتمن، سوپرمن، جنگ ستارگان و ... را در اتاق خود بازسازی نموده و تخیل خود را رشد دهند.