و رویکرد اصلی در خصوص ماهیت بانکداری امروزین در ادبیات موضوع پولی وبانکی
وجود دارد :
رویکرد غالب و مرسوم آن است که بانک واسطه ای میان دو گروه فعاالن اقتصادی است
افرادی که مازاد منابع داشته (پس انداز کنندگان) و افرادی که برای انجام مخارج خود
دچار کسری منابع هستند (سرمایه گذاران ومصرف کنندگان).
رویکرد دوم که البته در سال های اخیر رواج بیشتری یافته است، عالوه بر توجه به
نقش واسطه گری بانکها، جایگاه ویژه این نهاد اقتصادی در خلق پول را مورد توجه قرار
می دهد.
رویکرد برون زایی پول:
اغلب مردم و حتی کارشناسان تصور می کنند که بانک صرفا یک نهاد واسطه مالی
است که پس اندازها یا منابع مازاد مردم را جمع آوری کرده وآن ها را در اختیار سرمایه
گذارانی که نیاز به منابع مالی دارند قرار می دهد. براساس این تصور از بانک ونحوه
عملکرد آن، نقش بانک به عنوان نهاد واسطه چیزی بر فرآیند وام دهی پس اندازکننده
به وام گیرنده نمی افزاید و می توان بانک را از فرآیند مزبور حذف کرد. این دیدگاه،
دیدگاه افرادی است که گمان می کنند پول تنها اسکناس مشکوک است که توسط
بانک مرکزی مرکزی و به نمایندگی از دولت خلق یا ایجاد می شود ،اما در واقع سپرده
های بانک که همان بدهی های بانک به سپرد گذار محسوب می شوند، پول هستند.
پول بودن سپرده های بانکی(بدهی های بانک) باعث خواهد شد که بانک قدرت یابد
در فرآیند اعطای تسهیلات پول جدیدی خلق کند. در واقع هنگامی که بانک به
متقاضی وام اعطا می کند، پول خلق میشود. خلق پول در اندیشه متعارف
اقتصادی(برون زایی پول) ، پذیرفته شده است. لیکن تفسیری برای چگونگی آن ارایه
شده : نظریه مرسوم به "ضریب فزاینده پولی"
در رویکرد ضریب فزاینده پولی، بانک ها صبر می کنند تا فردی اقدام به سپرده گذاری
کند تا بانک پس از آن و بعد از کسر ذخیره قانونی، اقدام به وام دهی کند. در حقیقت
آنها تنها واسطه هایی هستند که به صورت منفعالنه نسبت به رفتار مشتریان خود
واکنش نشان میدهند. وام دهی بانک ها متوقف بر سپرده گذادی مشتریان است.
رویکرد درون زایی پول:
برخی از بانک های مرکزی یا افرادی نظیر گودهارت )1984 ،)مک لی و دیگران
)2014 )رویکرد اول را به چالش کشیده اند. آنها بیان می کنند که تصور عموم و حتی
برخی از اقتصاددانان از فرآیند خلق پول و عوامل محدود کننده اشتباه است. در این
نگاه که بانکها را تنها به عنوان واسطه های مال در نظر می گیرند، سپرده ها از طریق
تصمیم خانوار ایجاد می شود.
شواهد تجربی تاکید می کند که بانکها واسطه های مالی نیستند. طبق بررسی ورنر
)2014 ،)در فرآیند وام دهی بانک وجوهی از حساب های دیگر داخلی یا خارجی به
حساب وام گیرنده ایجاد)خلق( می کند.
بر این اساس او وجه تمایز بانک ها از سایر موسسات و نهاد های مالی غیربانکی را در
این می داند که بانک ها امکان خلق پول از هیچ را دارند. بنابراین وام دهی یا خلق پول
بانکها، متوقف بر سپرده مشتریان نیست.
رویکرد مخالف ضریب فزاینده را نظریه پول درون زا معرفی می کنند. طبق این نظریه
بر خالف آنکه بانک منتظر یک سپرده گذار باشد که با خود پول جدیدی وارد بانک
کند، تحت محدودیت های مشخص بانکها می توانند هر زمان که میخواهند، وام دهند.
از طریق این فرآیند وام دهی است که بانکها سپرده های جدید خلق می کنند و عرضه
پول در اقتصاد را افزایش می دهند.
کیانا دلاور
منبع: گزارش مرکز پژوهش مجلس شورای اسالامی