ویدئوی بخشی از برنامه دروهمی ، که مهران مدیری به نکته ی جالبی اشاره میکنه باعث شد این را بنویسم!
مدتها بود که بسیاری از ما منتظر فرصتی برای انجام کارهای عقب افتاده که اغلب آنها کارهای "مهم غیرفوری" هستند بودیم. حتی از همین واژه جدید قرنطینه استفاده میکردیم و میگفتیم میشود (با حالت آرزو کردن) که روزی جایی برویم و خود را قرنطینه کنیم و فلان کتاب را بخوانیم ، فلان کار ، فلان ایده فلان فکر و ... به سرانجام برسانیم؟؟
اما دریغ...!
حالا که بیش از 1 ماه هست همین فرصت بدست آمده هیچ استفاده مفیدی از آن نمیکنیم و خودمان را با اخبار و سرگرمی مشغول کردیم. (تلنگر)
به محض شروع شدن قرنطینه و تعطیلات اجباری ، نیمه ی اسفند 98 بود به فکرم رسید که یک گروه واتساپی ایجاد کنم تا از فرصت بدست آمده استفاده ی بهینه کنیم و در مورد مسائل مهم با فالوورهای خودم به بحث و گفتگو بپردازیم. خب چون تجربه های قبلی زیادی مبنی بر جدی نگرفتن افراد در این گروه ها را داشتم (از سالیان قبل در گروه های وایبری و ...تا این اواخر در تلگرام) ، مبلغ ناچیزی برای ورودیه در نظر گرفتم.
تعدادی ثبت نام کردند و من خوشبین نسبت به اینکه میتوانیم علاوه بر ارتباط بیشتر بحث های مفید وکاربردی داشته باشیم ، شروع کردیم..
این گروه با توجه به بازخورد ، نتایج خوبی برای ایجاد انگیزه و دنبال کردن عمیق تر مسائل داشت و باعث شد و من فعالیت گروه را با نام نوروز 99 ادامه بدم..
اما در گروه نوروز 99 قرار به گوش کردن روزانه 1 پادکست شد و در ساعت 9 تا 10 شب (ساعت آنلاین گروه) به مباحثه در مورد اون پادکست میپردازیم.
اینها را گفتم که چی شود !؟
دیدم که بسیاری از مخاطبان ویرگول دستی بر آتش دارند ، دیدم که نقدهای به جا و خوبی پای پست ها مینویسند ، دیدم که بسیاری در اینجا رسانه دار هستند!
شاید بد نباشد اندازه ای که بلد هستیم ، اندازه ای که دچار کمبود نشویم ، اندازه ای ، هرچند کم ، به اطرافیان ، خویشان ، دوستان ، همکاران ، مخاطبان و حتی مشتریان کمک کنیم! حتی لازم نیست کاملا رایگان باشد ، ولی وزنه ی کمک کردن بیشتر از سودکردن باشد. لازم هم نیست کسی تعادل این وزنه را بفهمد. همین که خودمان بدانیم به نظرم کافیست!
در نهایت هم اگر ایده ای در راستای ادای مسئولیت اجتماعی دارید که نیاز به همکاری من هست مشتاقانه از آن استقبال میکنم.
باسپاس از توجه شما
امیرحسین رضائی
14فروردین99